کلمه جو
صفحه اصلی

unionized


یونیزه نشده، یونی نشده

انگلیسی به فارسی

یونیزه نشده، یونی نشده


اتحادیه های کارگری، متحد کردن بشکل اتحادیه در اوردن


جملات نمونه

1. They have trade - unionized most of the workers.
[ترجمه ترگمان]آن ها بیشتر کارگران را اتحادیه های کارگری دارند
[ترجمه گوگل]آنها تجارت کرده اند و بیشتر کارگران را متحد کرده اند

2. In 199 unionized Safeway employees struck for nine days before reaching a contract settlement.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۹ کارمند اتحادیه اروپا ۹ روز قبل از رسیدن به توافق قراردادی اعتصاب کردند
[ترجمه گوگل]در 199 اتحادیه کارکنان Safeway 9 روز قبل از رسیدن به توافق نامه قرارداد زده شد

3. Within a year of this change virtually every unionized contractor had established spin-off companies.
[ترجمه ترگمان]در طول یک سال از این تغییر، عملا هر پیمان کار اتحادیه شرکت های تولیدی را راه اندازی کرد
[ترجمه گوگل]در طول یک سال از این تغییر، تقریبا هر پیمانکار اتحادیه یی، شرکت هایی را ایجاد کرد

4. Fifty years ago, governments were not unionized.
[ترجمه ترگمان]پنجاه سال پیش، دولت اتحادیه ناراضی نبود
[ترجمه گوگل]پنجاه سال پیش، دولت ها اتحادیه ها نبودند

5. He said that unionized or civil-service workers have protection about what can go in their files.
[ترجمه ترگمان]وی گفت که اتحادیه کارگران و یا کارکنان خدمات شهری در مورد آنچه که می توانند در پرونده های خود انجام دهند، حفاظت می کنند
[ترجمه گوگل]او گفت که کارکنان اتحادیه یا کارکنان خدمات مدنی درمورد آنچه در پرونده هایشان می توانند حفاظت کنند محافظت می کنند

6. Traditionally, particularly if a company was unionized, workers have been restricted in the number of jobs they could perform.
[ترجمه ترگمان]به طور سنتی، به خصوص اگر یک شرکت اتحادیه بود، کارگران در تعداد مشاغلی که می توانستند انجام دهند محدود شده بودند
[ترجمه گوگل]به طور سنتی، به ویژه اگر یک شرکت در اتحادیه کار شود، کارگران محدود به تعداد کارهایی که می توانند انجام دهند

7. They trade - unionized the new factory.
[ترجمه ترگمان]آن ها اتحادیه جدید را تشکیل دادند
[ترجمه گوگل]آنها تجارت - کارخانه جدید را متحد کردند

8. In the private sector, only 15 percent is unionized.
[ترجمه ترگمان]در بخش خصوصی، تنها ۱۵ درصد اتحادیه است
[ترجمه گوگل]در بخش خصوصی، تنها 15 درصد اتحادیه ها هستند

9. Most of their work force is unionized, as is the shipping industry, which is in Oakland and not San Francisco.
[ترجمه ترگمان]بیشتر نیروی کار آن ها اتحادیه است، همان طور که صنعت حمل و نقل، که در اوکلند و نه سان فرانسیسکو است
[ترجمه گوگل]بیشتر نیروی کار آنها اتحادیه است، همانطور که صنعت حمل و نقل است که در اوکلند و سان فرانسیسکو نیست

10. Although they did not consider themselves unionized, they did act in concert.
[ترجمه ترگمان]گرچه آن ها خود را \"اتحادیه\" در نظر نگرفتند، اما در کنسرتی شرکت کردند
[ترجمه گوگل]اگر چه آنها خود را اتحادیه نمی دانستند، آنها در کنسرت عمل می کردند

11. An illegal stoppage of work by unionized employees.
[ترجمه ترگمان]یک توقف غیر قانونی کار توسط کارمندان اتحادیه
[ترجمه گوگل]توقف غیر قانونی کار توسط کارمندان اتحادیه

12. Most of our hourly Suncor employees are unionized - it depends on the assigned role, business and location.
[ترجمه ترگمان]اغلب کارکنان شیفت ساعتی ما، اتحادیه هستند - این بستگی به نقش اختصاص داده شده، کسب وکار و مکان دارد
[ترجمه گوگل]اکثر کارکنان Suncor ساعتی ما متحد هستند - این بستگی به نقش، کسب و کار و محل تعیین شده دارد

13. Most unionized jobs at Suncor are shift work.
[ترجمه ترگمان]اکثر مشاغل unionized در Suncor کار خود را تغییر می دهند
[ترجمه گوگل]بیشتر مشاغل اتحادیه در Suncor کار تغییر است

14. An AT & T spokesman says many unionized workers being cut will be eligible for such positions.
[ترجمه ترگمان]سخنگوی تی پارتی تی می گوید که بسیاری از کارگران اتحادیه کارگری واجد شرایط برای چنین موقعیت هایی هستند
[ترجمه گوگل]سخنگوی AT T می گوید که بسیاری از کارگران اتحادیه ای که قطع می شوند واجد شرایط برای چنین موقعیت هایی خواهند بود

پیشنهاد کاربران

متحد


کلمات دیگر: