تاماس هابز (فیلسوف انگلیسی)
hobbes
تاماس هابز (فیلسوف انگلیسی)
انگلیسی به فارسی
تاماس هابز (فیلسوف انگلیسی)
انگلیسی به انگلیسی
• family name; thomas hobbes (1588-1679), english philosopher and writer, author of "leviathan"
جملات نمونه
1. Both personally, and in his political philosophy, Hobbes placed a high premium on peace and stability.
[ترجمه ترگمان]هابز هر دو شخصا، و در فلسفه سیاسی خود، حق بیمه بالایی را در زمینه صلح و ثبات قرار داد
[ترجمه گوگل]هابز هر دو شخصا و در فلسفه سیاسی خود حق بیمه بالا برای صلح و ثبات گذاشت
[ترجمه گوگل]هابز هر دو شخصا و در فلسفه سیاسی خود حق بیمه بالا برای صلح و ثبات گذاشت
2. One, deriving from Hobbes and Locke, regards the consent given as an expression of rational enlightened self-interest.
[ترجمه ترگمان]یکی، ناشی از هابز و لاک، با توجه به رضایت ارایه شده به عنوان ابراز تمایل عقلانی روشن فکری
[ترجمه گوگل]یکی، که از هابز و لاک آمده است، رضایت را به مثابه بیان ذات صحیح روشنفکرانه مورد توجه قرار می دهد
[ترجمه گوگل]یکی، که از هابز و لاک آمده است، رضایت را به مثابه بیان ذات صحیح روشنفکرانه مورد توجه قرار می دهد
3. Hobbes outlines how the methodical procedures of resolution and composition will result in such a science.
[ترجمه ترگمان]هابز توضیح می دهد که چگونه رویه های منظم تفکیک و ترکیب منجر به چنین دانشی خواهد شد
[ترجمه گوگل]هابز نحوه روشهای روشبندی رزولوشن و ترکیب را در چنین علمی نتیجه می دهد
[ترجمه گوگل]هابز نحوه روشهای روشبندی رزولوشن و ترکیب را در چنین علمی نتیجه می دهد
4. According to Hobbes, law is a command, the expression of the will of the sovereign.
[ترجمه ترگمان]به گفته هابز، قانون فرمانی است، بیان اراده پادشاه
[ترجمه گوگل]طبق نظر هابز، قانون یک فرمان است، بیان اراده حاکم
[ترجمه گوگل]طبق نظر هابز، قانون یک فرمان است، بیان اراده حاکم
5. Hobbes is quite explicit about this.
[ترجمه ترگمان]هابز در این مورد کاملا صریح است
[ترجمه گوگل]هابز در مورد این کاملا صریح است
[ترجمه گوگل]هابز در مورد این کاملا صریح است
6. As a devoted monarchist, Hobbes feared persecution if he stayed in an England run by Parliamentarians.
[ترجمه ترگمان]هابز، به عنوان یک سلطنت طلب وفادار، در صورتی که در انگلستان ماند از آزار و اذیت می ترسید
[ترجمه گوگل]هابز به عنوان یک سلطنت طلبی، در صورت ادامه تحصیل در انگلیس که توسط مجلس نمایندگان به سر می برد، از آزار و اذیت ترسید
[ترجمه گوگل]هابز به عنوان یک سلطنت طلبی، در صورت ادامه تحصیل در انگلیس که توسط مجلس نمایندگان به سر می برد، از آزار و اذیت ترسید
7. Hobbes This shit is nasty, brutish and short.
[ترجمه ترگمان]Hobbes This کثیف و پست و کوتاه است
[ترجمه گوگل]هابز این گوزن تند و زننده، خشن و کوتاه است
[ترجمه گوگل]هابز این گوزن تند و زننده، خشن و کوتاه است
8. Thomas Hobbes : Autoritas, non veritas facit legem.
[ترجمه ترگمان]توماس هابز: Autoritas، non veritas legem
[ترجمه گوگل]توماس هابز: Autoritas، non veritas facem legem
[ترجمه گوگل]توماس هابز: Autoritas، non veritas facem legem
9. Hobbes put certain ideas at the forefront of attention in ethical philosophy.
[ترجمه ترگمان]هابز نظریات خاصی را در خط مقدم توجه به فلسفه اخلاقی گذاشت
[ترجمه گوگل]هابز در فلسفه ی اخلاقی ایده های خاصی را در خط مقدم توجه قرار داده است
[ترجمه گوگل]هابز در فلسفه ی اخلاقی ایده های خاصی را در خط مقدم توجه قرار داده است
10. Thomas Hobbes is a highly controversial scholar in philosophical history.
[ترجمه ترگمان]توماس هابز، استاد بسیار جنجالی در تاریخ فلسفی است
[ترجمه گوگل]توماس هابز یک محقق بسیار بحث برانگیز در تاریخ فلسفه است
[ترجمه گوگل]توماس هابز یک محقق بسیار بحث برانگیز در تاریخ فلسفه است
11. But as Hobbes was writing those words, the world around him was changing.
[ترجمه ترگمان]اما چون هابز این کلمات را می نوشت، دنیای اطرافش در حال تغییر بود
[ترجمه گوگل]اما همانطور که هابز این کلمات را نوشت، جهان اطراف او تغییر کرد
[ترجمه گوگل]اما همانطور که هابز این کلمات را نوشت، جهان اطراف او تغییر کرد
12. Western scholar Hugo Grotius, Thomas Hobbes, John Locke, Rousseau expand and supplement the human rights theory from different respects.
[ترجمه ترگمان]روحانی غربی، هوگو گروتیوس، تامس هابز، جان لاک، و روسو نظریه حقوق بشر را از جهات مختلف تکمیل و تکمیل کردند
[ترجمه گوگل]محقق غربی هوگو گروتیوس، توماس هابز، جان لاک، روسو گسترش و تئوری حقوق بشر را از جهات مختلف تکمیل می کند
[ترجمه گوگل]محقق غربی هوگو گروتیوس، توماس هابز، جان لاک، روسو گسترش و تئوری حقوق بشر را از جهات مختلف تکمیل می کند
13. It was a fertile time for art (Rembrandt, Vermeer) and literature (Racine, Moliere, Milton, Pascal) and unfortunately, bad philosophy (Hobbes, Locke).
[ترجمه ترگمان]این یک زمان حاصلخیز برای هنر (رامبراند، ورمیر)و ادبیات (راسین، مولیر، میلتون، پاسکال)و متاسفانه، فلسفه بد (هابز، لاک)بود
[ترجمه گوگل]این زمان باروری برای هنر (رامبراند، ورمیر) و ادبیات (راسین، مولیر، میلتون، پاسکال) و متاسفانه فلسفه بد (هابز، لاک) بود
[ترجمه گوگل]این زمان باروری برای هنر (رامبراند، ورمیر) و ادبیات (راسین، مولیر، میلتون، پاسکال) و متاسفانه فلسفه بد (هابز، لاک) بود
14. For Hobbes, then, nature was very much "red in tooth and claw, " as the English poet Alfred Lord Tennyson wrote in the 1850 poem "In Memoriam. "
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۵۰، آلفرد لرد تنیسون در منظومه شمسی \"In Memoriam\" نوشت: \"برای هابز، طبیعت در دندان و چنگال بسیار قرمز بود\"
[ترجمه گوگل]پس از آن Hobbes، طبیعت بسیار در دندان و پستان قرمز بود، همانطور که شاعر انگلیسی آلفرد لرد تنیسون در شعر 1850 در Memoriam نوشت '
[ترجمه گوگل]پس از آن Hobbes، طبیعت بسیار در دندان و پستان قرمز بود، همانطور که شاعر انگلیسی آلفرد لرد تنیسون در شعر 1850 در Memoriam نوشت '
15. Galileo, I have already indicated that Hobbes had met, William Harvey, Rene Descartes; a handful of others who were part of what we think of as the modern scientific revolutionaries.
[ترجمه ترگمان]گالیله، من قبلا اشاره کرده بودم که هابز با ویلیام هاروی، رنه دکارت، و چند تن دیگر که بخشی از آنچه که ما به عنوان انقلابی علمی مدرن می شناسیم، آشنا شده بود
[ترجمه گوگل]گالیله، من قبلا مشخص کرده ام که هابز با ویلیام هاروی، رنه دکارت ملاقات کرده است؛ تعدادی از دیگران که بخشی از آنچه که ما به عنوان انقلابیون علمی مدرن در نظر می گیریم
[ترجمه گوگل]گالیله، من قبلا مشخص کرده ام که هابز با ویلیام هاروی، رنه دکارت ملاقات کرده است؛ تعدادی از دیگران که بخشی از آنچه که ما به عنوان انقلابیون علمی مدرن در نظر می گیریم
پیشنهاد کاربران
توماس هابْز ( به انگلیسی: Thomas Hobbes ) ( زادهٔ ۵ آوریل ۱۵۸۸ در انگلستان — درگذشتهٔ ۴ دسامبر ۱۶۷۹ ) یکی از فیلسوفان سیاسی برجستهٔ انگلستان بود که بیشتر به سبب کارهایش در فلسفهٔ سیاسی و کتاب لِوایِتان ( به لاتین: Leviathan ) شهرت دارد. این کتاب در سال ۱۶۵۱ نوشته شده و بنیان بسیاری از نظریه های قرارداد اجتماعی را در فلسفهٔ سیاسی به وجود آورده است.
کلمات دیگر: