پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی را بجا اورد، جشنی که برای رسیدن پسر باین سن بر پامیشود
bar mitzvah
پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی را بجا اورد، جشنی که برای رسیدن پسر باین سن بر پامیشود
انگلیسی به فارسی
پسر یهودی که وارد ۱۳سالگی شده و باید مراسم مذهبی را بهجا آورد، جشنی که برای رسیدن پسر به سن ۱۳سالگی بر پا میشود
نوار میتزوه
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: a Jewish ceremony that celebrates a boy's adulthood and the assumption of his religious duties, usu. occurring at the age of thirteen. (Cf. bat mitzvah.)
• (2) تعریف: a Jewish boy participating in this ceremony.
• jewish boy who has arrived at the age of religious responsibility and adulthood (13 years old); ceremony celebrating this event
a bar mitzvah is a jewish ceremony in which a thirteen-year old boy is formally given the status, religious duties, and responsibilities of an adult.
a bar mitzvah is a jewish ceremony in which a thirteen-year old boy is formally given the status, religious duties, and responsibilities of an adult.
جملات نمونه
1. As a teenager, what was his bar mitzvah like?
[ترجمه ترگمان]به عنوان یه نوجوون چه شکلی بود؟
[ترجمه گوگل]
[ترجمه گوگل]
2. A Bar Mitzvah marks a boy's passage into adulthood.
[ترجمه ترگمان]یه بار \"بارمیتسوا\" تبدیل میشه به دوران بلوغ
[ترجمه گوگل]میتزاوه بار پسری #39 را به بزرگسالی نشان می دهد
[ترجمه گوگل]میتزاوه بار پسری #39 را به بزرگسالی نشان می دهد
3. Who has a bar mitzvah at Dodger Stadium?
[ترجمه ترگمان]چه کسی در استادیوم \"داجر\" جشن گرفته؟
[ترجمه گوگل]چه کسی در ورزشگاه داجر میتزاوی بار دارد؟
[ترجمه گوگل]چه کسی در ورزشگاه داجر میتزاوی بار دارد؟
4. Eric had a space-travel-themed bar mitzvah at the Chanticleer in Short Hills when we were both in seventh grade.
[ترجمه ترگمان]اریک زمانی که هر دوی ما در کلاس هفتم بودیم اریک یک بار با موضوع سفر فضایی در the در تپه های کوتاه داشت
[ترجمه گوگل]وقتی هر دوی ما کلاس هفتم بودیم ، اریک در Chanticleer در Short Hills یک میتزا نوار با مضمون سفر فضایی داشت
[ترجمه گوگل]وقتی هر دوی ما کلاس هفتم بودیم ، اریک در Chanticleer در Short Hills یک میتزا نوار با مضمون سفر فضایی داشت
5. Meanwhile, advances from Microsoft’s labs can approach bar mitzvah age before finding their way into products.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، پیشرفت آزمایشگاه های مایکروسافت می تواند قبل از پیدا کردن راه خود در محصولات، به سن mitzvah نزدیک شود
[ترجمه گوگل]در همین حال ، پیشرفت آزمایشگاه های مایکروسافت می تواند قبل از دستیابی به محصولات ، به سن میتزاوه نزدیک شود
[ترجمه گوگل]در همین حال ، پیشرفت آزمایشگاه های مایکروسافت می تواند قبل از دستیابی به محصولات ، به سن میتزاوه نزدیک شود
6. It was commissioned for my bar mitzvah, and was later used to decorate my childhood bedroom — the bedroom in which I now sleep.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه برای bar بار من سفارش داده شد و بعدها برای تزیین اتاق خواب دوران کودکی من مورد استفاده قرار گرفت - اتاق خواب که اکنون در آن خوابم می برد
[ترجمه گوگل]این بنا برای میتزاوی بار من سفارش داده شد ، و بعداً برای تزئین اتاق خواب كودكی من استفاده شد - اتاق خوابی كه الان در آن می خوابم
[ترجمه گوگل]این بنا برای میتزاوی بار من سفارش داده شد ، و بعداً برای تزئین اتاق خواب كودكی من استفاده شد - اتاق خوابی كه الان در آن می خوابم
7. A bar mitzvah is an important social event.
[ترجمه ترگمان]A یک رویداد اجتماعی مهم است
[ترجمه گوگل]میتزاوی بار یک رویداد مهم اجتماعی است
[ترجمه گوگل]میتزاوی بار یک رویداد مهم اجتماعی است
8. By graduation from middle school or Bar Mitzvah age children should be able to make their own list, write and address each note, stamp and mail it, and check off the list.
[ترجمه ترگمان]با فارغ التحصیلی از مدرسه راهنمایی یا بار Mitzvah، کودکان باید قادر به تهیه فهرست خود، نوشتن و پرداختن به هر یادداشت، تمبر و پست کردن آن و چک کردن این لیست باشند
[ترجمه گوگل]پس از فارغ التحصیلی از مدرسه راهنمایی یا بار میتزاوه ، کودکان در سن می توانند لیست خود را تهیه کنند ، هر یادداشت را بنویسند و آدرس دهند ، آن را مهر و پست کنند و لیست را چک کنند
[ترجمه گوگل]پس از فارغ التحصیلی از مدرسه راهنمایی یا بار میتزاوه ، کودکان در سن می توانند لیست خود را تهیه کنند ، هر یادداشت را بنویسند و آدرس دهند ، آن را مهر و پست کنند و لیست را چک کنند
9. Do you know they send out formal invitations, like at your wedding or Bar Mitzvah, to state executions?
[ترجمه ترگمان]آیا می دانید که آن ها دعوت رسمی مانند در مراسم عروسی یا بار Mitzvah را برای اعدام دولتی ارسال می کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا می دانید آنها مانند مراسم عروسی یا بار میتزوه دعوت نامه های رسمی خود را برای اعدام در کشور ارسال می کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا می دانید آنها مانند مراسم عروسی یا بار میتزوه دعوت نامه های رسمی خود را برای اعدام در کشور ارسال می کنند؟
10. One's first watch is often a gift -- anything from a Timex on up -- received at graduation, confirmation, first job or Bar Mitzvah.
[ترجمه ترگمان]اولین ساعت یک هدیه است - - هر چیزی از یک a - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]اولین تماشا، اغلب یک هدیه است - هر چیزی از Timex به بالا - دریافت شده در فارغ التحصیلی، تایید، کار اول یا نوار میتزوه
[ترجمه گوگل]اولین تماشا، اغلب یک هدیه است - هر چیزی از Timex به بالا - دریافت شده در فارغ التحصیلی، تایید، کار اول یا نوار میتزوه
11. Within the Jewish community, I have married, raised a family, and become, I hope, a good father. We recently celebrated our oldest son's Bar Mitzvah.
[ترجمه ترگمان]در جامعه یهودی، من ازدواج کردم، یک خانواده را بزرگ کردم و، امیدوارم که یک پدر خوب باشد ما اخیرا oldest بار پسر خود را جشن گرفتیم
[ترجمه گوگل]در جامعه یهودیان ، من ازدواج کرده ام ، خانواده ای تشکیل داده ام و امیدوارم پدر خوبی شوم ما اخیراً پسر بزرگترمان #39؛ Bar Mitzvah را جشن گرفتیم
[ترجمه گوگل]در جامعه یهودیان ، من ازدواج کرده ام ، خانواده ای تشکیل داده ام و امیدوارم پدر خوبی شوم ما اخیراً پسر بزرگترمان #39؛ Bar Mitzvah را جشن گرفتیم
12. Could you excuse us?You're gonna say something worse than the bar mitzvah remark ?
[ترجمه ترگمان]میشه ما رو ببخشید؟ میخوای یه چیزی بدتر از این حرف mitzvah بگی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید ما را بهانه کنید؟ شما #39 ؛ می خواهید چیزی بدتر از اظهارات bar mitzvah بگویید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید ما را بهانه کنید؟ شما #39 ؛ می خواهید چیزی بدتر از اظهارات bar mitzvah بگویید؟
13. Jews gather at the Western Wall to read the Torah during a bar mitzvah celebration.
[ترجمه ترگمان]یهودیان در دیوار غربی گرد هم می آیند تا تورات را در زمان جشن bar بخوانند
[ترجمه گوگل]یهودیان در یک دیوار غربی برای خواندن تورات در یک جشن میتزاوی بار جمع می شوند
[ترجمه گوگل]یهودیان در یک دیوار غربی برای خواندن تورات در یک جشن میتزاوی بار جمع می شوند
14. You know, you can turn this whole thing into a Jewish bar mitzvah or something like that.
[ترجمه ترگمان]می دونی، تو می تونی همه چیز رو به یه یهودی یهودی یا همچین چیزی تبدیل کنی
[ترجمه گوگل]می دانید ، می توانید همه این موارد را به یک میتزاوی بار یهودی یا چیزی شبیه به آن تبدیل کنید
[ترجمه گوگل]می دانید ، می توانید همه این موارد را به یک میتزاوی بار یهودی یا چیزی شبیه به آن تبدیل کنید
پیشنهاد کاربران
bar : در عبری به معنی پسر
mitzvah : جشن
bar mitzvah : جشن تکلیف پسران
mitzvah : جشن
bar mitzvah : جشن تکلیف پسران
جشن تکلیف یهودیان
توضیحاتی در رابطه با bar mitzvah
جشنی است که به مناسبت 13 سالگی یک پسر یهودی برگزار می شود و بیانگر آن است که از آن پس، آن پسر باید مراسم مذهبی را بجای بیاورد.
منبع: سایت بیاموز
جشنی است که به مناسبت 13 سالگی یک پسر یهودی برگزار می شود و بیانگر آن است که از آن پس، آن پسر باید مراسم مذهبی را بجای بیاورد.
منبع: سایت بیاموز
کلمات دیگر: