کلمه جو
صفحه اصلی

gulag


(در شوروی سابق) زندان سیاسی، زندان و بیگاری گاه سیبری

انگلیسی به فارسی

(در شوروی سابق) زندان سیاسی، زندان و بیگاری گاه سیبری


هر زندان و بیگاری گاه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a Soviet forced labor camp, as for political prisoners.

(2) تعریف: a place or situation considered to be like such a camp.

• prison or labor camp in former soviet union used for political prisoners; prison or forced labor camp for political dissenters

جملات نمونه

1. Some researchers believe Wallenberg died in the Gulag penal system as late as the 1980s.
[ترجمه ترگمان]برخی از محققان معتقدند که Wallenberg در اواخر دهه ۱۹۸۰ در سیستم کیفری Gulag کشته شد
[ترجمه گوگل]بعضی از محققان معتقدند والنبرگ در سال های دهه 1980 در سیستم قضایی گولگ مرد

2. What angered me most was the Gulag searchlight exposure of oncoming vehicles.
[ترجمه ترگمان]چیزی که بیش از همه مرا عصبانی کرده بود، در معرض قرار گرفتن در معرض نور خورشید در برابر اتومبیل ها قرار داشت
[ترجمه گوگل]بیشترین چیزی که باعث خشم من شد، نوردهی پروژکتور گولاگ از وسایل نقلیه برخوردار بود

3. Meaning they either threw you in the gulag for 20 years or condemned you to a lifetime of borscht.
[ترجمه ترگمان]به این معنی که آن ها شما را به مدت ۲۰ سال در the انداختند و یا شما را به یک عمر of محکوم کردند
[ترجمه گوگل]به معنی آنها 20 سال یا شما را در gulag انداخت و یا شما را به یک عمر بورچت محکوم کرد

4. When he wasn't busy sending people to the Gulag, Joseph Stalin relaxed by settling himself in with a cool drink and a roaring fire. . .
[ترجمه ترگمان]وقتی که مشغول فرستادن مردم به the نبود، جوزف استالین با یک نوشیدنی خنک و یک آتش غران راحت شد
[ترجمه گوگل]زمانی که او مشغول ارسال مردم به گولاگ نبود، یوزف استالین با نشستن با نوشیدنی سرد و آتش سوزان، آرام شد

5. These drawings depict the life of the Soviet Gulag prisoners.
[ترجمه ترگمان]این نقاشی ها زندگی زندانیان Gulag شوروی را به تصویر می کشند
[ترجمه گوگل]این نقشه ها زندگی زندانیان شوروی گولا را نشان می دهد

6. With The Gulag Archipelago Solzhenitsyn had become too great for the Soviet government.
[ترجمه ترگمان]با \"Archipelago Solzhenitsyn\" (Gulag Archipelago)برای دولت شوروی بسیار عالی شده بود
[ترجمه گوگل]با Soligenitzyn Archipelago گولاگ برای دولت شوروی بسیار بزرگ بود

7. He has now published a book about his findings called "Brandmarked:Gulag Prisoners after their Release . "
[ترجمه ترگمان]او اکنون کتابی در مورد یافته های خود به نام \"Brandmarked: زندانیان پس از آزادی آن ها\" منتشر کرده است
[ترجمه گوگل]او اکنون کتابی درباره یافته هایش به نام «مارک: گولاگ زندانیان پس از انتشار آنها منتشر کرده است '

8. The road, built by Gulag inmates, many of whom died in the process, travels 200 miles to Magadan on the Pacific.
[ترجمه ترگمان]این جاده که توسط Gulag زندانی ساخته شده است، بسیاری از آن ها در این روند کشته شده اند و ۲۰۰ مایل به Magadan در اقیانوس آرام سفر می کنند
[ترجمه گوگل]جاده ای که توسط زندانیان گولاگ ساخته شده است، که بسیاری از آنها در جریان این روند جان خود را از دست دادند، به 200 مایلی به مگادان در اقیانوس آرام سفر می کنند

9. "Gulag," too, is generally considered a masterwork, but of what is less clear.
[ترجمه ترگمان]\"Gulag\" نیز به طور کلی یک masterwork تلقی می شود، اما از چیزی که کم تر روشن است
[ترجمه گوگل]'گولاگ' هم به طور کلی مدرک کارشناسی شده است، اما چیزی که کمتر روشن است

10. As well as the gulag, Mr Solzhenitsyn's titanic willpower triumphed over other adversaries: cancer, censorship and Soviet bureaucratic intimidation.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر gulag، قدرت titanic آقای Solzhenitsyn بر دشمنان دیگر غلبه کرد: سرطان، سانسور و ارعاب اداری شوروی
[ترجمه گوگل]همانطور که گولاگ، قدرت سلطنتطلبی آقای سلجینیتسین بر دیگر دشمنان پیروز شد: سرطان، سانسور و ارعاب بوروکراتیک شوروی

11. Partly because it was a notorious gulag, partly because of the antichurch positions of the Soviet Union, the town didn’t have a dedicated church building until 200
[ترجمه ترگمان]تا حدودی به این دلیل که به خاطر موقعیت antichurch اتحاد جماهیر شوروی، این شهر ساختمان کلیسایی اختصاصی را تا ۲۰۰ سالگی نداشت
[ترجمه گوگل]تقریبا به این دلیل که گولاگ بدخیم بود، بخشی به دلیل موضع گیری های ضد شوروی اتحاد جماهیر شوروی، این شهر تا سال 200 یک کلیسا اختصاصی نداشت

12. They were not dropped into the oblivion of the Gulag archipelago or the Lubianka.
[ترجمه ترگمان]به خاطر جمع کردن the یا the، به فراموشی سپرده نشده بودند
[ترجمه گوگل]آنها به فراموشی مجمع الجزایر گولاگ یا Lubianka رها نشدند

13. If you have assembled a no-name dinner, you are immediately consigned to the gastronomic gulag.
[ترجمه ترگمان]اگر شما برای شام دعوت ندارید، فورا به زندان gastronomic gulag
[ترجمه گوگل]اگر شام نامشخصی را جمع آوری کردید، بلافاصله به gulag غذای خوشمزه ارسال می شود

14. Finally, you arrive in the paint scraper aisle, a dimly lit gulag in the rear of the store.
[ترجمه ترگمان]در آخر، شما به راهرو scraper و یک زندان کم نور در انتهای فروشگاه رسیدید
[ترجمه گوگل]در نهایت، شما می توانید به یک راهرو لایۀ رنگی، گولاگ کم نور در عقب فروشگاه وارد شوید

پیشنهاد کاربران

اداره کل اردوگاه های کار و اصلاح[۱] که سرواژه آن به زبان روسی واژه �گولاگ� را تشکیل می داد، نام نهادی بود که اردوگاه های کار اجباری در نواحی دور افتاده اتحاد جماهیر شوروی از قبیل سرزمین سردسیر و یخبندان سیبری و استپ های قزاقستان، بیابان های ترکمنستان را در زمان حکومت ژوزف استالین اداره می کرد. محکومین سیاسی که حدود یک دهم شهروندان شوروی شامل محکومین عادی و سیاسیون در اردوگاه های کار اجباری به سر بردند، درزمان استالین سه چهارم افسران و تمام پیشکسوتان کمونیست و یاران لنین بجز خود استالین محاکمه و بجرم خیانت اعدام شدند یا با یک درجه تخفیف محکوم به کار اجباری در گولاگ شدند در ضمن تمام افراد خانواده محکومین بجرم خیانت زندانی می شدند، حتی کودکان و سالخوردگان را نیز شامل می شد. بسیاری از زندانیان از سرما، گرسنگی و خستگی جان باختند.


کلمات دیگر: