منتشر شده، منتشر کردن، چاپ کردن، منتشر شدن، منتشر ساختن، طبع ونشر کردن، صادر کردن
published
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• (about printed material) produced and distributed; made publicly known, advertised
جملات نمونه
1. works published as a political testament
آثاری که به عنوان یک اظهاریه ی سیاسی چاپ شده اند
2. a book published under the imprint of elmy company
کتاب منتشر شده از سوی موسسه ی علمی
3. his son published his papers in three volumes
پسرش یادداشت های او را در سه جلد چاپ کرد.
4. this newspaper published a detailed expose of her private life
این روزها شرح مفصلی درباره ی زندگی خصوصی او را چاپ کرد.
5. his book was published recently
کتاب او اخیرا منتشر شد.
6. kamali's article was published in a number of newspapers
مقاله ی کمالی در چند روزنامه چاپ شد.
7. my article was published in a book entitled milton and homer
مقاله ی من در کتابی با عنوان ((میلتون و هومر)) چاپ شد.
8. she has just published her observations on the iranian society
او اخیرا نظریات خودش را درباره ی جامعه ی ایران به چاپ رسانده است.
9. the book was first published in a hardcover edition
در ابتدا آن کتاب به صورت جلد مقوایی منتشر شد.
10. the book was first published in pamphlet form
در آغاز آن کتاب به صورت جزوه منتشر شد.
11. this book was originally published under a different title
این کتاب در اصل با عنوان دیگری چاپ شده بود.
12. two different biographies of him were published simultaneously
دو زندگینامه ی مختلف او همزمان منتشر شدند.
13. he excerpted passages from hedayat's stories and published them in a small book
او بخش هایی از داستان های هدایت را جدا کرد و به صورت کتاب کوچکی به چاپ رساند.
14. the next installment of the story will be published next week
بخش دیگر داستان هفته ی آینده منتشر خواهد شد.
15. the second impression of this book will be published soon
چاپ دوم این کتاب به زودی منتشر خواهد شد.
16. the son gathered his father's writings together and published them
پسر نوشته های پدرش را گردآوری کرد و به چاپ رساند.
17. he decided to polish his father's poetry and have it published
او تصمیم گرفت که اشعار پدرش را حک و اصلاح کند و به چاپ برساند.
18. She's just had an article published in their weekend supplement.
[ترجمه ترگمان]او فقط مقاله ای داشت که در آخر هفته به عنوان مکمل منتشر شد
[ترجمه گوگل]او فقط مقاله ای در مجله آخر هفته خود منتشر کرده است
[ترجمه گوگل]او فقط مقاله ای در مجله آخر هفته خود منتشر کرده است
19. The first edition was published in 199
[ترجمه ترگمان]چاپ اول در ۱۹۹ مورد منتشر شد
[ترجمه گوگل]اولین نسخه در سال 199 منتشر شد
[ترجمه گوگل]اولین نسخه در سال 199 منتشر شد
20. The spokesperson disowned a published statement.
[ترجمه ترگمان]سخنگو یک بیانیه منتشر شده را رد کرد
[ترجمه گوگل]سخنگوی یک بیانیه منتشر شده را رد کرد
[ترجمه گوگل]سخنگوی یک بیانیه منتشر شده را رد کرد
21. This short story was published by two journals of repute.
[ترجمه ترگمان]این داستان کوتاه توسط دو مجله شهرت منتشر شد
[ترجمه گوگل]این داستان کوتاه توسط دو مجله مشهور منتشر شده است
[ترجمه گوگل]این داستان کوتاه توسط دو مجله مشهور منتشر شده است
22. This book is published by Oxford University Press.
[ترجمه ترگمان]این کتاب توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر شده است
[ترجمه گوگل]این کتاب توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر شده است
[ترجمه گوگل]این کتاب توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر شده است
23. Her last book was published posthumously in 194
[ترجمه ترگمان]آخرین کتاب او پس از مرگش در ۱۹۴ به چاپ رسید
[ترجمه گوگل]آخرین کتاب او در سال 194 بعد از مرگ منتشر شد
[ترجمه گوگل]آخرین کتاب او در سال 194 بعد از مرگ منتشر شد
پیشنهاد کاربران
منتشر شده
ابلاغی ( در مورد مصوبات مجالس قانونگذاری یا دولت )
It mean؛ منتشر شده😆
عمومی
در دسترس عموم قرار گرفتن
انتشار
در دسترس عموم قرار گرفتن
انتشار
نشریه
مثل. . Weekly published. . نشریه هفتگی
مثل. . Weekly published. . نشریه هفتگی
چاپ کرد، منتشرکرد
انتشار داده
کلمات دیگر: