بین شهری، واقع در میان شهرها، متصل بشهر ها، داخل شهری
interurban
بین شهری، واقع در میان شهرها، متصل بشهر ها، داخل شهری
انگلیسی به فارسی
واقع در میان شهرها، متصل بشهر ها، داخل شهری
بین شهری، داخل شهری، واقع در میان شهرها، متصل بشهر ها
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: of, concerning, or connecting two or more cities.
- an interurban bus system
[ترجمه ترگمان] یک سیستم اتوبوس بین شهری
[ترجمه گوگل] یک سیستم اتوبوس بین شهری
[ترجمه گوگل] یک سیستم اتوبوس بین شهری
اسم ( noun )
• : تعریف: a bus, train, or the like that operates between cities.
• between cities
جملات نمونه
1. an interurban train
قطار بین شهری
2. A new Act was prepared for placing before Parliament the inter-urban tramway link to Wolverhampton.
[ترجمه ترگمان]یک قانون جدید برای قرار دادن در مقابل پارلمان، پیوند inter بین شهری و Wolverhampton، آماده شد
[ترجمه گوگل]یک قانون جدید برای قرار دادن لینک های تراموا میان شهرها در ولورهمپتون قبل از مجلس آماده شد
[ترجمه گوگل]یک قانون جدید برای قرار دادن لینک های تراموا میان شهرها در ولورهمپتون قبل از مجلس آماده شد
3. Also, standards of service on many main line routes were improved considerably, particularly the inter-urban routes.
[ترجمه ترگمان]همچنین، استانداردهای خدمات در بسیاری از مسیرهای اصلی خط به طور قابل توجهی بهبود یافته بود، به خصوص مسیرهای بین شهری
[ترجمه گوگل]همچنین، استانداردهای خدمات در بسیاری از خطوط خط اصلی به طور قابل ملاحظه ای بهبود یافت، به ویژه راههای بین شهری
[ترجمه گوگل]همچنین، استانداردهای خدمات در بسیاری از خطوط خط اصلی به طور قابل ملاحظه ای بهبود یافت، به ویژه راههای بین شهری
4. The inter-urban trams suffered badly from unlicensed competition during the First World War.
[ترجمه ترگمان]The های درون شهری از رقابت بدون مجوز در طول جنگ جهانی اول رنج می بردند
[ترجمه گوگل]تراموای شهری شهری به شدت از رقابت بدون مجوز در جنگ جهانی اول رنج می برد
[ترجمه گوگل]تراموای شهری شهری به شدت از رقابت بدون مجوز در جنگ جهانی اول رنج می برد
5. More interurban trips are taken in mainland China in this 40-day period than the total population of China.
[ترجمه ترگمان]سفره ای بین شهری بیشتری در چین در این دوره ۴۰ روزه نسبت به کل جمعیت چین انجام شده است
[ترجمه گوگل]در این دوره 40 روزه بیشتر سفرهای بین شهری در سرزمین اصلی چین انجام می شود تا جمعیت کل چین
[ترجمه گوگل]در این دوره 40 روزه بیشتر سفرهای بین شهری در سرزمین اصلی چین انجام می شود تا جمعیت کل چین
6. Collect railway locomotives, streetcars, and interurban electric cars.
[ترجمه ترگمان]برای جمع آوری واگن های قطار، ترن های خیابانی، و خودروهای برقی بین شهری این کار را انجام دهید
[ترجمه گوگل]جمع آوری لوکوموتیو های راه آهن، تراموا و خودروهای الکتریکی داخلی
[ترجمه گوگل]جمع آوری لوکوموتیو های راه آهن، تراموا و خودروهای الکتریکی داخلی
7. The characteristics and functions of urban rail transit and interurban transport corridor are also analyzed.
[ترجمه ترگمان]ویژگی ها و کارکرده ای حمل و نقل ریلی شهری و کریدور حمل و نقل بین شهری نیز مورد بررسی قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]ویژگی ها و عملکرد حمل و نقل راه آهن شهری و راهرو حمل و نقل شهری نیز تحلیل می شود
[ترجمه گوگل]ویژگی ها و عملکرد حمل و نقل راه آهن شهری و راهرو حمل و نقل شهری نیز تحلیل می شود
8. The characteristics of different traffic models that exist in the incity and interurban traffic systems respectively are researched and the calculation models of urban traffic demand are put forward.
[ترجمه ترگمان]خصوصیات مدل های مختلف ترافیکی که در سیستم ترافیک incity و بین شهری وجود دارند به ترتیب مورد بررسی قرار می گیرند و مدل های محاسبه تقاضای ترافیک شهری مطرح می شوند
[ترجمه گوگل]ویژگی های مدل های مختلف ترافیکی که در سیستم های ترافیکی کوهنوردی و ترافیکی وجود دارد، مورد بررسی قرار گرفته و مدل های محاسبه تقاضای ترافیک شهری ارائه شده است
[ترجمه گوگل]ویژگی های مدل های مختلف ترافیکی که در سیستم های ترافیکی کوهنوردی و ترافیکی وجود دارد، مورد بررسی قرار گرفته و مدل های محاسبه تقاضای ترافیک شهری ارائه شده است
9. There is few research of the determination of the interurban residential site price differences from the point of view the supply and demand.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات کمی در مورد تعیین تفاوت های قیمت سایت مسکونی interurban از نقطه نظر عرضه و تقاضا وجود دارد
[ترجمه گوگل]تحقیقات کمی درباره تعیین قیمت های مسکونی مسکونی بین شهری از نظر عرضه و تقاضا وجود دارد
[ترجمه گوگل]تحقیقات کمی درباره تعیین قیمت های مسکونی مسکونی بین شهری از نظر عرضه و تقاضا وجود دارد
10. At present, so much research has been done much on merge and diverge areas of interurban expressways.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، تحقیقات زیادی در مورد ادغام و از هم گسیخته of بین شهری انجام شده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، تحقیقات بسیار زیادی در زمینه ادغام و نواحی بزرگراه های بین المللی انجام شده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، تحقیقات بسیار زیادی در زمینه ادغام و نواحی بزرگراه های بین المللی انجام شده است
11. With the development of city and improvement of road infrastructure, Urban elevated road becomes the important way of interurban traffic.
[ترجمه ترگمان]با توسعه شهر و بهبود زیرساخت جاده، جاده مرتفع شهری تبدیل به راه مهم ترافیک بین شهری می شود
[ترجمه گوگل]با توسعه شهر و بهبود زیرساخت های جاده ای، جاده های شهری، راه مهم برای ترافیک شهری است
[ترجمه گوگل]با توسعه شهر و بهبود زیرساخت های جاده ای، جاده های شهری، راه مهم برای ترافیک شهری است
12. We would go downtown by streetcar, a mile and a half, and then seven miles northeastward by interurban trolley.
[ترجمه ترگمان]با تراموا با تراموا به طرف مرکز شهر می رفتیم و حدود یک میل و نیم مایل با تراموا حرکت می کردیم
[ترجمه گوگل]ما در خیابان با یک و نیم کیلومتر و سپس در هفت کیلومتری شمال شرق با راهروهای بین المللی راه می رفتیم
[ترجمه گوگل]ما در خیابان با یک و نیم کیلومتر و سپس در هفت کیلومتری شمال شرق با راهروهای بین المللی راه می رفتیم
13. The only way to get to the next town is by automobile or taxi; there is no interurban bus.
[ترجمه ترگمان]تنها راه رسیدن به شهر بعدی اتومبیل یا تاکسی است؛ اتوبوس قطار وجود ندارد
[ترجمه گوگل]تنها راه رسیدن به شهر بعدی خودرو یا تاکسی است؛ هیچ اتوبوس بین شهری وجود ندارد
[ترجمه گوگل]تنها راه رسیدن به شهر بعدی خودرو یا تاکسی است؛ هیچ اتوبوس بین شهری وجود ندارد
an interurban train
قطار بینشهری
پیشنهاد کاربران
بین شهری صحیح است نه درون شهری.
کلمات دیگر: