کلمه جو
صفحه اصلی

disarticulate


معنی : از هم جدا کردن، از هم جدا شدن، بند از بند جدا کردن
معانی دیگر : (بند به بند یا مفصل به مفصل) از هم باز کردن، وابندیدن، منفصل کردن، (ازهم) جدا کردن، بند از بند چیزی جدا کردن، منفصل شدن

انگلیسی به فارسی

از هم جدا کردن، بند از بند (چیزی) جدا کردن، از هم جدا شدن، منفصل شدن


تقلا کردن، از هم جدا کردن، از هم جدا شدن، بند از بند جدا کردن


انگلیسی به انگلیسی

• separate; cut off

مترادف و متضاد

از هم جدا کردن (فعل)
scatter, split, wedge, disarticulate

از هم جدا شدن (فعل)
divaricate, disarticulate

بند از بند جدا کردن (فعل)
disarticulate

پیشنهاد کاربران

تکه تکه شدن


کلمات دیگر: