کلمه جو
صفحه اصلی

brewery


معنی : ابجوسازی، کارخانه ابجوسازی
معانی دیگر : (کارخانه ی) آبجو سازی

انگلیسی به فارسی

آبجوسازی، کارخانه آبجو سازی


آبجوسازی، کارخانه ابجوسازی، ابجوسازی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: breweries
• : تعریف: a building or plant where beer or ale is brewed.

• beer factory
a brewery is a company which makes beer, or a place where beer is made.

مترادف و متضاد

ابجوسازی (اسم)
beer brewing, brewery

کارخانه ابجوسازی (اسم)
brewery

جملات نمونه

1. The brewery had 25 heavy horses delivering beer in London.
[ترجمه ترگمان]آبجوسازی، ۲۵ اسب سنگین آبجو در لندن داشت
[ترجمه گوگل]این کارخانه آبجو 25 اسب سنگین را در لندن به نمایش گذاشت

2. The brewery was established in 182
[ترجمه ترگمان]کارخانه آبجوسازی در ۱۸۲ میلادی تاسیس شد
[ترجمه گوگل]آبجوسازی در سال 182 تاسیس شد

3. To his great credit, he persuaded the brewery companies to accept the principle of independent arbitration.
[ترجمه ترگمان]برای اعتبار بزرگش، شرکت های آبجوسازی را قانع کرد که اصول داوری مستقل را بپذیرند
[ترجمه گوگل]به اعتبار عالی او، شرکت های آبمیوه ای را متقاعد کرد تا اصل داوری مستقل را بپذیرد

4. Control of Belhaven Brewery first went firth of the forth when Nasmu Virani bought it in 198
[ترجمه ترگمان]هنگامی که Nasmu Virani آن را در ۱۹۸ مورد خرید، کنترل of Brewery اولین بار به فروش رفت
[ترجمه گوگل]کنترل Bewaven Brehaven برای اولین بار از چهارم به بعد هنگامی که Nasmu Virani آن را در سال 198 خریداری کرد

5. In 1871 Charrington's bought the Abbey brewery in Burton-on-Trent to brew Burton pale ales for itself.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۷۱، کارخانه ابی را برای برتون و on خریداری کرد تا لباس برتون را برای خود تهیه کند
[ترجمه گوگل]در سال 1871، Charrington در برتون-روی-ترنت آبجوسای Abbey را خریداری کرد و برای خود Burton's Ales آبجو را پر کرد

6. The last big East End brewery had lost its independence.
[ترجمه ترگمان]آخرین کارخانه بزرگ خاور میانه استقلال خود را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]آخرین آبجو بزرگ East End استقلال خود را از دست داد

7. Palatine are a regional brewery with a strong Cheshire-Lancashire identity, and we felt that a pie-based menu was particularly appropriate.
[ترجمه ترگمان]پالاتینوس با هویتی strong و Lancashire یک کارخانه آبجوسازی منطقه ای هستند و ما احساس کردیم که منوی غذا به طور خاص مناسب است
[ترجمه گوگل]پالتین یک منطقه آبجوسازی با هویت چشایر و لانکاشیر قوی است و ما احساس کردیم که یک منوی پایه به طور خاص مناسب است

8. Some of the ads do call the Whitefish brewery, which opened in January 199 new.
[ترجمه ترگمان]برخی از این آگهی ها، آبجوسازی Whitefish نامیده می شوند، که در ماه ژانویه ۱۹۹ فرد جدید افتتاح شد
[ترجمه گوگل]بعضی از آگهی ها از آبیاری Whitefish، که در ژانویه 199 جدید افتتاح شد، تماس گرفته اند

9. Also, Weiland Brewery has finished constructing a new dining patio, which will be open soon.
[ترجمه ترگمان]در ضمن، کارخونه کارخونه Weiland یک حیاط خلوت جدید درست کرده که به زودی باز میشه
[ترجمه گوگل]همچنین، آبجوسازی Weiland تا به حال ساخته شده است یک پیتون جدید غذا، که به زودی باز خواهد شد

10. Firstly, he arrived in the guise of a brewery representative come to check the electrics.
[ترجمه ترگمان]اول، او وارد لباس نماینده آبجوسازی شد تا the را چک کند
[ترجمه گوگل]اولا، او به همراه نماینده آبمیوه وارد برق برای بررسی برق شد

11. In the brewery the malt is ground into a coarse powder called grist.
[ترجمه ترگمان]در کارخانه آبجوسازی، مالت به یک پودر خشن بنام آسیاب ختم می شود
[ترجمه گوگل]مالت در آبجوسازی به یک پودر درشت تبدیل می شود که به نام گریت است

12. The beer is brewed in the time-honoured way at the Castle Eden Brewery.
[ترجمه ترگمان]آبجو به روش time در قلعه Eden Brewery تولید می شود
[ترجمه گوگل]آبجو در زمان افتخار در پارک قلعه Eden آبجو است

13. We had to sell things off to pay the brewery bill.
[ترجمه ترگمان]ما مجبور بودیم چیزها را بفروشیم و صورتحساب the را پرداخت کنیم
[ترجمه گوگل]ما مجبور بودیم چیزهایی را برای پرداخت قبوض آبجو به فروش برسانیم

14. The weather has brought such a demand for beer that one brewery will operate over the weekend.
[ترجمه ترگمان]آب و هوا چنین تقاضایی را برای آبجو آورده است که یک کارخانه آبجوسازی در آخر هفته کار خواهد کرد
[ترجمه گوگل]آب و هوا یک تقاضا برای آبجو به ارمغان آورده است که یک نوشیدنی در طول آخر هفته کار خواهد کرد

پیشنهاد کاربران

جوشونده

noun
[count]
1 : a place where beer is made
2 : a company that makes beer

شرکت آبجو سازی
مغازه ی آبجو سازی - مشروب سازی

Brewer هم میشه مشروب ساز

بوزه خانه. [زَ / زِ ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) جایی که در آن بوزه سازند. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ) :
گر از بوزه خانه رسد بوزه کم
چو بوزه کف خویش ساید بهم.
ملاطغرا ( آنندراج ) .


کلمات دیگر: