آدم پیر یا سرسخت را وادار به ترک روش (عادت) کردن
teach an old dog new tricks
آدم پیر یا سرسخت را وادار به ترک روش (عادت) کردن
انگلیسی به انگلیسی
• adapt to the new times, change the rules
جملات نمونه
1. You can't teach an old dog new tricks.
[ترجمه ترگمان]تو نمی توانی به یک سگ پیر حقه یاد بدهی
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید ترفندهای جدید سگ جدید را آموزش دهید
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید ترفندهای جدید سگ جدید را آموزش دهید
2. Stop trying to teach an old dog new tricks; you are just wasting time.
[ترجمه ترگمان]سعی نکن یه حقه جدید به یه سگ پیر یاد بدی تو فقط داری وقت رو تلف می کنی
[ترجمه گوگل]متوقف کردن تلاش برای آموزش ترفندهای جدید سگ قدیمی؛ شما فقط اتلاف وقت است
[ترجمه گوگل]متوقف کردن تلاش برای آموزش ترفندهای جدید سگ قدیمی؛ شما فقط اتلاف وقت است
3. You cannot teach an old dog new tricks.
[ترجمه ترگمان] تو نمی تونی یه حقه جدید به یه سگ پیر یاد بدی
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید ترفندهای جدید سگ جدید را آموزش دهید
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید ترفندهای جدید سگ جدید را آموزش دهید
4. Mavis: I'm not so sure. You can't teach an old dog new tricks you know.
[ترجمه ترگمان]مطمئن نیستم تو نمی توانی به یک سگ پیر حقه های جدید یاد بدهی که می دانی
[ترجمه گوگل]Mavis من خیلی مطمئن نیستم شما نمیتوانید ترفندهای جدید سگ جدیدی که می شناسید تدریس کنید
[ترجمه گوگل]Mavis من خیلی مطمئن نیستم شما نمیتوانید ترفندهای جدید سگ جدیدی که می شناسید تدریس کنید
5. Teach an old dog new tricks.
[ترجمه ترگمان]به یک سگ پیر حقه جدید آموزش دهید
[ترجمه گوگل]آموزش ترفندهای جدید سگ قدیمی
[ترجمه گوگل]آموزش ترفندهای جدید سگ قدیمی
6. My secretary has been using that old manual typewriter for more than twenty years and I cannot get to change to a word processor; it seems you can't teach an old dog new tricks.
[ترجمه ترگمان]منشی من بیش از بیست سال است که از این ماشین دستی قدیمی استفاده می کند و من نمی توانم به یک پردازشگر کلمه تبدیل شوم؛ به نظر می رسد که شما نمی توانید به یک سگ قدیمی حقه جدید آموزش دهید
[ترجمه گوگل]منشی من بیش از بیست سال است که از این ماشین چاپگر دستی استفاده می کند و نمی توانم به یک پردازنده ی کلمه تغییر دهم؛ به نظر می رسد شما نمی توانید ترفندهای جدید سگ جدید را آموزش دهید
[ترجمه گوگل]منشی من بیش از بیست سال است که از این ماشین چاپگر دستی استفاده می کند و نمی توانم به یک پردازنده ی کلمه تغییر دهم؛ به نظر می رسد شما نمی توانید ترفندهای جدید سگ جدید را آموزش دهید
7. Yet, some people people say that you can never teach an old dog new tricks.
[ترجمه ترگمان]با این حال، بعضی از مردم می گویند که تو هرگز نمی توانی به یک سگ پیر حقه یاد بدهی
[ترجمه گوگل]با این حال، برخی از مردم می گویند که شما هرگز نمی توانید ترفندهای قدیمی سگ جدید را یاد بگیرید
[ترجمه گوگل]با این حال، برخی از مردم می گویند که شما هرگز نمی توانید ترفندهای قدیمی سگ جدید را یاد بگیرید
8. Mom : Honey, don't even try . You can't teach an old dog new tricks.
[ترجمه ترگمان] عزیزم، حتی سعی هم نکن تو نمی توانی به یک سگ پیر حقه یاد بدهی
[ترجمه گوگل]مامان عسل، حتی سعی نکن شما نمی توانید ترفندهای جدید سگ جدید را آموزش دهید
[ترجمه گوگل]مامان عسل، حتی سعی نکن شما نمی توانید ترفندهای جدید سگ جدید را آموزش دهید
9. She yelled at me and told me that she couldn't teach an old dog new tricks.
[ترجمه ترگمان]سرم داد زد و به من گفت که نمیتونه یه حقه جدید به یه سگ پیر یاد بده
[ترجمه گوگل]او به من زل زد و به من گفت که نمی تواند ترفندهای جدید سگ قدیمی را آموزش دهد
[ترجمه گوگل]او به من زل زد و به من گفت که نمی تواند ترفندهای جدید سگ قدیمی را آموزش دهد
پیشنهاد کاربران
چوب را چنان که خواهی پیچ/نشود خشک جز به اتش راست.
پیر را تعلیم دادن مشکل است.
نرود میخ آهنین در سنگ.
پیر را تعلیم دادن مشکل است.
نرود میخ آهنین در سنگ.
تقریبا معادل ضربالمثل ترک عادت موجب زیان است میباشد و به عدم تغییر پذیری انسانها اشاره دارد :مادربزرگم از ماکروفر استفاده نمیکنه، ترک عادت دیرین براش ممکن نیست.
It's harder for older people to learn new things
کلمات دیگر: