قربانی
victimless
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: lacking any victim or injured party, as certain crimes.
• without a victim, without a dupe
جملات نمونه
1. Insider dealing has been called a victimless crime.
[ترجمه ترگمان]سر و کار داخلی یک جرم بدون قربانی نامیده شده است
[ترجمه گوگل]خرید و فروش خودی یک جنایت بدون قربانی است
[ترجمه گوگل]خرید و فروش خودی یک جنایت بدون قربانی است
2. Stock market fraud is sometimes regarded as a victimless crime.
[ترجمه ترگمان]تقلب در بازار سهام گاهی به عنوان یک جرم بدون قربانی در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]تقلب در بازار سهام گاهی اوقات به عنوان یک جنایت بدون قربانی دیده می شود
[ترجمه گوگل]تقلب در بازار سهام گاهی اوقات به عنوان یک جنایت بدون قربانی دیده می شود
3. And what is a victimless crime to begin with?
[ترجمه ترگمان]و یه جرم بدون قربانیه که از کجا شروع بشه؟
[ترجمه گوگل]و چه جرمی بی قراری برای شروع وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]و چه جرمی بی قراری برای شروع وجود دارد؟
4. Piracy of copyrighted materials is not a victimless crime and its global repercussions must be addressed.
[ترجمه ترگمان]دزدی دریایی مواد دارای حق تکثیر، یک جرم بدون قربانی نیست و پیامدهای جهانی آن باید مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه گوگل]دزدی دریایی مواد محرمانه بدون جرم قربانی نیست و پیامدهای جهانی آن باید مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه گوگل]دزدی دریایی مواد محرمانه بدون جرم قربانی نیست و پیامدهای جهانی آن باید مورد توجه قرار گیرد
5. The western legislative evolution concerning victimless crimes shows the tendency of decriminalization, yet even such accusations are reserved in the penal codes.
[ترجمه ترگمان]تکامل قانون گذاری غربی در رابطه با جرایم بدون قربانی، گرایش of را نشان می دهد، با این حال حتی چنین اتهاماتی در قوانین کیفری نیز وجود دارد
[ترجمه گوگل]تحولات قانونی غرب درمورد جنایات بی رحمانه تمایل به لغو محکومیت را نشان می دهد، اما حتی چنین اتهاماتی در قوانین کیفری وجود دارد
[ترجمه گوگل]تحولات قانونی غرب درمورد جنایات بی رحمانه تمایل به لغو محکومیت را نشان می دهد، اما حتی چنین اتهاماتی در قوانین کیفری وجود دارد
6. He considers prostitution to be a victimless crime.
[ترجمه ترگمان]او فحشا را یک جرم بدون قربانی می داند
[ترجمه گوگل]او فحشا را یک جرم قربانی می داند
[ترجمه گوگل]او فحشا را یک جرم قربانی می داند
7. Some people consider prostitution a victimless crime.
[ترجمه ترگمان]برخی افراد فحشا یک جرم بدون قربانی را در نظر می گیرند
[ترجمه گوگل]برخی از افراد فحشا را جرم و جنایت بدون مجرم می دانند
[ترجمه گوگل]برخی از افراد فحشا را جرم و جنایت بدون مجرم می دانند
8. I'm not saying it was a victimless crime because there were victims.
[ترجمه فریبا] من نمی گویم این یک جنایت بدون قربانی بود زیرا قربانیان وجود داشتند .
[ترجمه ترگمان]من نمیگم یه جرم بدون قربانیه چون قربانی بودن[ترجمه گوگل]من نمی گویم این جرم به خاطر قربانی بود
9. Nameless corporations or else a victimless crime.
[ترجمه ترگمان]شرکت های بزرگ و یا دیگر یک جرم بدون قربانی
[ترجمه گوگل]شرکت های بدون نام و یا یکی دیگر از جنایات بدون قربانی
[ترجمه گوگل]شرکت های بدون نام و یا یکی دیگر از جنایات بدون قربانی
10. This was not harmless and victimless incompetence, some would say, but a tragedy for the British people and economy.
[ترجمه ترگمان]برخی می گویند که این کار بی ضرر و بدون قربانی نیست، بلکه یک تراژدی برای مردم بریتانیا و اقتصاد است
[ترجمه گوگل]این بی عیب و نقص و بی عیب و نقص نیست، برخی می گویند، اما یک تراژدی برای مردم بریتانیا و اقتصاد است
[ترجمه گوگل]این بی عیب و نقص و بی عیب و نقص نیست، برخی می گویند، اما یک تراژدی برای مردم بریتانیا و اقتصاد است
11. Malgosia explained that street prostitution, while not exactly legal, is considered a victimless crime, and carries no penalty.
[ترجمه ترگمان]Malgosia توضیح داد که فحشا خیابانی، در حالی که دقیقا قانونی نیست، یک جرم بدون قربانی در نظر گرفته می شود و هیچ جریمه ای ندارد
[ترجمه گوگل]Malgosia توضیح داد که فحشاء خیابانی، در حالی که دقیقا قانونی نیست، به عنوان یک جنایت بدون قربانی محسوب می شود و هیچ مجازاتی ندارد
[ترجمه گوگل]Malgosia توضیح داد که فحشاء خیابانی، در حالی که دقیقا قانونی نیست، به عنوان یک جنایت بدون قربانی محسوب می شود و هیچ مجازاتی ندارد
12. Three needed to take the lead: young fast bowler Royden Hayes, till then victimless, skittled Priest.
[ترجمه ترگمان]سه مورد نیاز است که رهبری را برعهده داشته باشد: royden هیز، پرتابگر سریع جوان، تا بعد از آن قربانی شود
[ترجمه گوگل]سه مورد نیاز به هدایت سرباز جوان سریع Royden Hayes، تا آن زمان بی پروا، Priest پهلوان
[ترجمه گوگل]سه مورد نیاز به هدایت سرباز جوان سریع Royden Hayes، تا آن زمان بی پروا، Priest پهلوان
13. The argument here is that insider dealing is a victimless crime.
[ترجمه ترگمان]بحث در اینجا این است که معامله درونی یک جرم بدون قربانی است
[ترجمه گوگل]استدلال در اینجا این است که خرید و فروش داخلی یک جنایت بدون قربانی است
[ترجمه گوگل]استدلال در اینجا این است که خرید و فروش داخلی یک جنایت بدون قربانی است
14. Judge Testar said that insider dealing was not a victimless crime.
[ترجمه ترگمان]قاضی Testar گفت که معامله درونی یک جرم بدون قربانی نیست
[ترجمه گوگل]قاضی تستار گفت که خرید و فروش داخلی یک جرم نیست
[ترجمه گوگل]قاضی تستار گفت که خرید و فروش داخلی یک جرم نیست
پیشنهاد کاربران
بدون قربانی - بی جان
کلمات دیگر: