saudade

کلمه ی �Saudade� تو پرتغالی به معنی حسیه که وقتی بهت دست میده که چیزی رو که قبلا گم کرده بودی و پیداش نکردی، می فهمی هیچ وقت پیدا نخواهی کرد. طرف با یه کلمه کل زندگیومو خلاصه کرده!

حسرت خوردن برای چیز عزیزی که از دست میرود و امیدی به بازیافتن ان در اینده وجود ندارد

اشتیاقی از سر دلتنگی برای دوباره بودن در کنار کسی که از شما دور است یا عاشق او بوده اید ولی او را از دست دادید. . . . "عشقی که همچنان پابرجاست".

به معنای حسرت خوردن کسی که عزیزی از دست داده یا عشقی را گم کرده که دیگر هیچوقت به دستش نخواهد اورد

سر تا سر زندگی ھامون دیگہ ( :

به حس افسردگی و اندوه گین بودن برای چیزی که هنوز از دستش ندادی ولی قراره از دستش بدی

این که چیزیو ک قبلا داشتی و دنبال حس دوبارش باشی ولی خب فهمیدی ک دیگه انتن نمیده و تلخیش اینه ک فهمیدی

در زبان پرتقالی "Saudade" ( سُدَجه ) یعنی
عشقی که ماندگاره. حسش اینطور توصیف میشه که بخاطر نوستالژی ای که کسی یا چیزی
هنوزه که برات داره، ، اشتیاقِ عمیقی براش داری. . ( :