با صدای بلند
saucily
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• impudently, boldly, disrespectfully; with high spirits, in a lively manner
جملات نمونه
1. She winked saucily at him.
[ترجمه ترگمان]او چشمکی به او زد
[ترجمه گوگل]او به طرز شگفت انگیزی به او لبخند زد
[ترجمه گوگل]او به طرز شگفت انگیزی به او لبخند زد
2. She winked saucily at Jack.
[ترجمه ترگمان]او چشمکی به جک زد
[ترجمه گوگل]او با سکوت در جک لبخند زد
[ترجمه گوگل]او با سکوت در جک لبخند زد
3. The servants likewise used me saucily, and had much ado to keep their hands off me.
[ترجمه ترگمان]خدمتکاران نیز از من سو استفاده می کردند و به من زحمت می دادند که دستشان را از من دور نگه دارند
[ترجمه گوگل]خدمتگزاران هم به من زل زده بودند، و از اینکه دستم را از من دور نگه داشتند، بسیار داشتند
[ترجمه گوگل]خدمتگزاران هم به من زل زده بودند، و از اینکه دستم را از من دور نگه داشتند، بسیار داشتند
4. Gossip Girl reversed course and found a way saucily to make a virtue of vacuity and viciousness.
[ترجمه ترگمان]شایع بود که دختر شایعات را وارونه ساخت و راهی برای ایجاد تقوا و شرارت پیدا کرد
[ترجمه گوگل]دختر شایان ستایش معکوس کرد و شیوه ای را انتخاب کرد که فضیلت خلقت و شرارت را ایجاد کند
[ترجمه گوگل]دختر شایان ستایش معکوس کرد و شیوه ای را انتخاب کرد که فضیلت خلقت و شرارت را ایجاد کند
5. "No turnips for you, then, " the girl said, saucily. "Get out, " Lord Jonos roared at her.
[ترجمه ترگمان]\"دختر با صدای بلند گفت:\" \" \"نه شلغم،\" \"برو بیرون\" \" \" \" \"
[ترجمه گوگل]پس دختر، گفت: 'برای شما باز نشده است ' 'بیرون آمدن،' لرد جوناس در او رنجید
[ترجمه گوگل]پس دختر، گفت: 'برای شما باز نشده است ' 'بیرون آمدن،' لرد جوناس در او رنجید
کلمات دیگر: