کلمه جو
صفحه اصلی

saturdays


هر شنبه، شنبه ها، شنبهها we meet saturdays هر شنبه ملاقات میکنیم

انگلیسی به فارسی

هر شنبه، شنبهها


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: on Saturdays; each Saturday; every Saturday.

• every seventh day of the week, on saturday

جملات نمونه

1. We don't go to work on Saturdays.
[ترجمه ترگمان]ما شنبه ها کار نمی کنیم
[ترجمه گوگل]ما در روز شنبه ها کار نمی کنیم

2. You can hardly move in this pub on Saturdays .
[ترجمه ترگمان]روزه ای شنبه به سختی می توانید حرکت کنید
[ترجمه گوگل]شما به سختی می توانید در این میخانه در شنبه ها حرکت کنید

3. I try to avoid supermarkets on Saturdays - they're always so busy.
[ترجمه ترگمان]من سعی می کنم روزه ای شنبه از سوپرمارکت ها اجتناب کنم - آن ها همیشه این قدر شلوغ هستند
[ترجمه گوگل]من سعی می کنم از شنبه ها سوپرمارکت ها را اجتناب کنم - آنها همیشه خیلی مشغول هستند

4. They travel to the nearest town on Saturdays for shopping or on Sundays for church.
[ترجمه ترگمان]روزه ای شنبه برای خرید یا روزه ای یکشنبه برای خرید و فروش به نزدیک ترین شهر سفر می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در روز شنبه ها به نزدیکی شهر سفر می کنند و یا در یکشنبه ها برای کلیسا سفر می کنند

5. Is there a postal / mail delivery on Saturdays?
[ترجمه ترگمان]شنبه ها نامه پستی و پستی هست؟
[ترجمه گوگل]آیا تحویل پستی / پستی در روز شنبه ها وجود دارد؟

6. She was sacked for demanding Saturdays off.
[ترجمه ترگمان]به خاطر تقاضای روزه ای شنبه اخراج شده بود
[ترجمه گوگل]او برای خواستار شنبه ها خاموش شد

7. Are they open on Saturdays?
[ترجمه ترگمان]شنبه ها باز می شه؟
[ترجمه گوگل]آیا شنبه ها باز هستند؟

8. I sometimes go into the office on Saturdays when we're busy.
[ترجمه ترگمان]من گاهی روزه ای شنبه که مشغول کار هستیم، به دفتر می روم
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات وقتی که مشغول به کار هستیم، گاهی اوقات به اداره می روم

9. You will be expected to work on Saturdays.
[ترجمه ترگمان]شما قرار است روزه ای شنبه کار کنید
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که در روز شنبه ها کار کنید

10. On Saturdays we dust and vacuum.
[ترجمه ترگمان]روزه ای شنبه گرد و خاک و خلا می شویم
[ترجمه گوگل]در شنبه ها ما گرد و غبار و خلاء

11. On Saturdays we hang about in the park.
[ترجمه ترگمان]شنبه ها در پارک پرسه می زدیم
[ترجمه گوگل]در روز شنبه ها در پارک به سر می بریم

12. We go to the amusement arcade on Saturdays to play the electronic games.
[ترجمه ترگمان]ما شنبه ها میریم به سالن تفریحات \"شنبه\" تا بازی های الکترونیکی رو بازی کنیم
[ترجمه گوگل]ما بازی شنبه ها را به بازی سرگرمی می بریم

13. We work on Saturdays and have a day off in lieu during the week.
[ترجمه ترگمان]ما روزه ای شنبه کار می کنیم و در ازای این هفته یک روز تعطیل می کنیم
[ترجمه گوگل]ما در روز شنبه ها کار می کنیم و یک هفته دیگر در هفته می کنیم

14. I normally do all my shopping on Saturdays.
[ترجمه ترگمان]من معمولا شنبه ها تمام shopping را انجام می دهم
[ترجمه گوگل]من معمولا همه خریدم در روز شنبه ها انجام می شود

15. I like to just relax on Saturdays.
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم روزه ای شنبه استراحت کنم
[ترجمه گوگل]من دوست دارم فقط در شنبه ها آرام باشم

We meet Saturdays.

هر شنبه ملاقات می‌کنیم.



کلمات دیگر: