1. We were soon aware of a great conical shape to the north-east.
[ترجمه ترگمان]به زودی به شکل مخروطی شکلی از شمال شرقی که در سمت شمال قرار داشت آگاه شدیم
[ترجمه گوگل]ما به زودی از شکل بزرگ مخروطی به سمت شمال شرقی آگاهی داشتیم
2. The buds are conical or pyramidal in shape.
[ترجمه ترگمان]جوانه ها به شکل هرمی یا هرمی هستند
[ترجمه گوگل]جوانه های مخروطی یا هرمی شکل هستند
3. The helm evolved gradually from the conical Norman helmet, ear flaps being added.
[ترجمه ترگمان]پس از آن کلاه خود به تدریج از کلاهخود Norman conical شکل گرفت
[ترجمه گوگل]این موتور به تدریج از کلاه ایمنی مخروطی Norman تکامل یافته است، و افزودن گوش های فلزی
4. Its round towers and conical turrets peep unexpectedly through the trees on the hills north of Cardiff.
[ترجمه ترگمان]برج های گرد و برج های مخروطی شکلی غیر منتظره در میان درختان بالای تپه کاردیف از میان درختان دیده می شد
[ترجمه گوگل]برج های گرد و برج های مخروطی آن به طور غیر منتظره از درختان بر روی تپه های شمال کاردیف بیرون می آیند
5. Now imagine the jar no longer cylindrical but conical, like an ice-cream cone, the wider end at the surface.
[ترجمه ترگمان]حال تصور کنید که یک شیشه دیگر استوانه ای است اما مخروطی، مانند یک مخروط کرم یخی، انتهای پهن تر در سطح
[ترجمه گوگل]در حال حاضر تصور کنید شیشه دیگر استوانه ای اما مخروطی، مانند یک مخروط بستنی، پایان گسترده تر در سطح
6. There are 3 slightly flattened pointed conical arm spines, of which the middle one is the largest.
[ترجمه ترگمان]سه ستون فقرات نوک دار و نوک دار وجود دارند که وسط آن ها یکی از آن ها است
[ترجمه گوگل]3 ستون فقرات کمر قرار دارد که بزرگتر است
7. All Saint's church stands on a conical mound of earth in the village and is an ancient edifice.
[ترجمه ترگمان]تمام کلیساهای سن سن بر روی یک تپه مخروطی شکل از زمین در روستا قرار دارند و یک بنای باستانی است
[ترجمه گوگل]کلیسای سنت در روستای یک تپه مخروطی از زمین قرار دارد و ساختمان قدیمی آن است
8. There are three or four conical pointed arm spines.
[ترجمه ترگمان]سه یا چهار ستون فقرات نوک تیز وجود دارد
[ترجمه گوگل]سه یا چهار ستون فقرات گردن مخروطی وجود دارد
9. I really expected to see the black pajamas, conical hats, and the small children scatter and expose the gunner.
[ترجمه ترگمان]واقعا انتظار داشتم که پیژامه سیاه و کلاه های مخروطی ببینم و بچه های کوچک هم پراکنده شوند و توپچی را آشکار کنند
[ترجمه گوگل]من واقعا انتظار داشتم که لباس های سیاه، کلاه های مخروطی را ببینم، و بچه های کوچک پراکنده می شوند و اسلحه را به نمایش می گذارند
10. Black pajamas and conical hats piled out of the trucks and hurried purposefully off in all directions while the boss yelled orders.
[ترجمه ترگمان]پیژامه به لک و کلاه های مخروطی شکلی از کامیون ها بیرون آمده بود و با عجله از روی عمد با عجله به طرف دیگر حرکت می کردند
[ترجمه گوگل]لباس های سیاه و کلاه های مخروطی از کامیون ها خارج شده و به طور هدفمند در همه جهات در حال چرخش هستند، در حالی که رئیس فرمان را فریاد می زند
11. Comanche tipis were more squat and conical.
[ترجمه ترگمان]tipis Comanche بلندتر و مخروطی بودند
[ترجمه گوگل]تپه Comanche بیشتر تکه تکه و مخروطی بود
12. Her head was conical, an extremity too, and so thick with black hair that she almost needed a haircut.
[ترجمه ترگمان]سرش به شکل مخروطی شکلی بود و موهای سیاهی داشت که نزدیک بود موهایش را کوتاه کند
[ترجمه گوگل]سر او مخروطی بود، اندام و همچنین ضخیم با موهای سیاه که تقریبا نیاز به یک مدل مو داشت
13. They have single, central piers supporting conical roofs.
[ترجمه ترگمان]آن ها دارای پایه های یگانه و مرکزی هستند که از سقف مخروطی حمایت می کنند
[ترجمه گوگل]آنها دارای تک میله های مرکزی با پشت بام های مخروطی هستند
14. A conical party hat was now perched on top of the grey stubble, with the elastic stretched under my chin.
[ترجمه ترگمان]کلاه مخروطی شکلی داشت که اکنون بالای سر stubble خاکستری قرار داشت، با کش لاستیکی که زیر چانه ام کش امده بود
[ترجمه گوگل]کلاه حزب مخروطی در حال حاضر در بالای ستون خاکستری قرار دارد، با کشش کششی زیر چانه من