شهر ویشی (در مرکز فرانسه)، (آب معدنی گازدار) آب ویشی
vichy
شهر ویشی (در مرکز فرانسه)، (آب معدنی گازدار) آب ویشی
انگلیسی به فارسی
شهر ویشی (در مرکز فرانسه)
ویشی
انگلیسی به انگلیسی
• city in central france, location of the french government under henri petain between 1940 - 1944
جملات نمونه
1. His Gaullist successor, Jacques Chirac, publicly condemned Vichy as a criminal regime and called for reparations.
[ترجمه ترگمان]جانشین His، ژاک شیراک، Vichy را به عنوان یک رژیم مجرم محکوم کرد و غرامت پرداخت کرد
[ترجمه گوگل]جانشین گولیست او، ژاک شیراک، به طور عمومی ویحی را به عنوان یک نظام جنایی محکوم کرد و خواستار بازپرداخت شد
[ترجمه گوگل]جانشین گولیست او، ژاک شیراک، به طور عمومی ویحی را به عنوان یک نظام جنایی محکوم کرد و خواستار بازپرداخت شد
2. He was able to play down his Vichy activities, and his questionable wartime record never proved a serious handicap in politics.
[ترجمه ترگمان]او قادر بود فعالیت های Vichy را بازی کند و سابقه سوال برانگیز زمان جنگ هرگز نقصی جدی در سیاست به دست نیاورد
[ترجمه گوگل]وی توانست فعالیت های وییشی خود را بازی کند و رکورد مشکوکش در زمان جنگ هرگز معلومات جدی در سیاست نداشت
[ترجمه گوگل]وی توانست فعالیت های وییشی خود را بازی کند و رکورد مشکوکش در زمان جنگ هرگز معلومات جدی در سیاست نداشت
3. Franklin Roosevelt had maintained a diplomatic representative in Vichy from the outset.
[ترجمه ترگمان](فرانکلین روزولت)از ابتدا یک نماینده دیپلماتیک در Vichy حفظ کرده بود
[ترجمه گوگل]فرانکلین روزولت از همان ابتدا یک نماینده دیپلماتیک در ویشی داشت
[ترجمه گوگل]فرانکلین روزولت از همان ابتدا یک نماینده دیپلماتیک در ویشی داشت
4. Rains had had a bottle of vichy water in his inside pocket.
[ترجمه ترگمان]رین یک بطری آب آلمان در جیب داشت
[ترجمه گوگل]رنج ها در داخل جیبش یک بطری آب ویشی داشتند
[ترجمه گوگل]رنج ها در داخل جیبش یک بطری آب ویشی داشتند
5. Vichy conducted their own test on 47 women.
[ترجمه ترگمان]Vichy تست خودشان را بر روی ۴۷ زن انجام داد
[ترجمه گوگل]ویشی تست خود را بر روی 47 زن انجام داد
[ترجمه گوگل]ویشی تست خود را بر روی 47 زن انجام داد
6. Vichy shower: Characteristics and functions: Microcomputer digital automatic control system
[ترجمه ترگمان]دوش Vichy: ویژگی ها و کارکردها: سیستم کنترل خودکار اتوماتیک microcomputer
[ترجمه گوگل]ویچوی دوش ویژگی ها و توابع Microcomputer سیستم کنترل خودکار دیجیتال
[ترجمه گوگل]ویچوی دوش ویژگی ها و توابع Microcomputer سیستم کنترل خودکار دیجیتال
7. Vichy apologized to the blog community.
[ترجمه ترگمان]ویشی از انجمن وبلاگ معذرت خواهی کرد
[ترجمه گوگل]ویشی به جامعه وبلاگ عذرخواهی کرد
[ترجمه گوگل]ویشی به جامعه وبلاگ عذرخواهی کرد
8. In the face of it, Vichy France was folding up.
[ترجمه ترگمان]در مقابل آن، Vichy فرانسه در حال folding بود
[ترجمه گوگل]در مقابل آن، Vichy فرانسه تاشو بود
[ترجمه گوگل]در مقابل آن، Vichy فرانسه تاشو بود
9. The Vichy in France during the Second World War were German Stooges.
[ترجمه ترگمان]ویشی در فرانسه در طول جنگ جهانی دوم Stooges آلمانی بود
[ترجمه گوگل]Vichy در فرانسه در طول جنگ جهانی دوم، Stooges آلمان بود
[ترجمه گوگل]Vichy در فرانسه در طول جنگ جهانی دوم، Stooges آلمان بود
10. At 8∶30 a. m. on July Vichy envoys arrived to sue for an armistice.
[ترجمه ترگمان]تو ۸۳۰ ام در روز چهارم ژوئیه، نمایندگان مجلس اعلام متارکه جنگ کردند
[ترجمه گوگل]در ساعت 8:30 صبح متر در ماه ژوئیه، سفیران ویچی در دادگاه تجدید نظر به قصد قصاص دادند
[ترجمه گوگل]در ساعت 8:30 صبح متر در ماه ژوئیه، سفیران ویچی در دادگاه تجدید نظر به قصد قصاص دادند
11. Place four vichy carrots and a quenelle of the goats' cheese mixture on top.
[ترجمه ترگمان]چهار هویج vichy و یک تکه پنیر از مخلوط پنیر بز را در بالا قرار دهید
[ترجمه گوگل]چهار هویک ویشی و یک قهوه ای از مخلوط پنیر بز را در بالا قرار دهید
[ترجمه گوگل]چهار هویک ویشی و یک قهوه ای از مخلوط پنیر بز را در بالا قرار دهید
12. Got some stomach trouble and I was advised to go to Vichy and Wiesbaden and take the waters.
[ترجمه ترگمان]دچار مشکل معده شدم و توصیه کردم که به Vichy و Wiesbaden بروم و آب ها را بردارم
[ترجمه گوگل]دچار مشکل معده شدم و توصیه کردم که به ویشی و ویس بدن بروم و آب را بگیرم
[ترجمه گوگل]دچار مشکل معده شدم و توصیه کردم که به ویشی و ویس بدن بروم و آب را بگیرم
13. He signed a petition you know against Mitterrand and Vichy. Real shame our movie never got past first base.
[ترجمه ترگمان] اون یه دادخواست امضا کرد که در مقابل \"Mitterrand\" و \"Vichy\" قرار بگیره خیلی حیف شد که فیلم ما هیچوقت از مرحله اول گذشته
[ترجمه گوگل]او تقاضای شما را در برابر میتران و ویچی امضا کرد شرمنده ما فیلم ما هرگز پایه گذشته گذشته
[ترجمه گوگل]او تقاضای شما را در برابر میتران و ویچی امضا کرد شرمنده ما فیلم ما هرگز پایه گذشته گذشته
14. The following month Roosevelt and Churchill tried to prevent de Gaulle from conducting legal proceedings against former Vichy officials.
[ترجمه ترگمان]در ماه بعد، روزولت و چرچیل سعی کردند از انجام اقدامات قانونی علیه مقامات سابق Vichy جلوگیری کنند
[ترجمه گوگل]ماه بعد روزولت و چرچیل سعی داشتند از جلسات دادگاه علیه مقامات سابق ویچی جلوگیری کنند
[ترجمه گوگل]ماه بعد روزولت و چرچیل سعی داشتند از جلسات دادگاه علیه مقامات سابق ویچی جلوگیری کنند
پیشنهاد کاربران
نزدیکی. مجاورت. همسایگی
کلمات دیگر: