کلمه جو
صفحه اصلی

undervaluation


تقویم یاارزیابی کمتر از میزان واقعی، کم ارزش گذاری

انگلیسی به فارسی

تقویم یاارزیابی کمتر از میزان واقعی، کم ارزش گذاری


کم توجهی


انگلیسی به انگلیسی

• overly low estimation of value, underestimation

جملات نمونه

1. China has maintained this undervaluation with massive intervention in currency markets.
[ترجمه ترگمان]چین این معامله را با مداخله گسترده در بازارهای ارز حفظ کرده است
[ترجمه گوگل]چین این کاهش ارزش را با مداخلات گسترده در بازارهای ارز حفظ کرده است

2. Estimates of the degree of undervaluation vary massively.
[ترجمه ترگمان]برآوردها از میزان تنوع زیستی بسیار زیاد است
[ترجمه گوگل]برآوردها از میزان کم آگاهی، بسیار متفاوتند

3. But nine of the 1models signal undervaluation, with the median value suggesting the yen is 15% too cheap—the weakest currency in the chart.
[ترجمه ترگمان]اما نه عدد از ۱ مدل undervaluation، با مقدار میانه نشان می دهد که ین ۱۵ % بیش از حد ارزان است - ضعیف ترین ارز در نمودار
[ترجمه گوگل]اما نه از 1 مدل، کمبود ارز را نشان می دهد، با ارزش متوسط ​​که نشان می دهد ین 15٪ بیش از حد ارزان است - ضعیف ترین ارز در نمودار

4. I would argue that there are now three fundamental indicators of a significant undervaluation.
[ترجمه ترگمان]من استدلال خواهم کرد که اکنون سه شاخص اساسی از یک undervaluation قابل توجه وجود دارد
[ترجمه گوگل]من استدلال می کنم که در حال حاضر سه شاخص اساسی از کمبود قابل توجهی وجود دارد

5. But there were to be orderly ways to unpeg parities that represented clear undervaluation or overvaluation.
[ترجمه ترگمان]اما برای unpeg که نشان undervaluation یا overvaluation را نشان می داد راهی منظم وجود داشت
[ترجمه گوگل]اما راه های منظم برای برداشتن تقسیم بندی هایی وجود داشت که نشان دهنده آشکارسازی یا افزایش ارزش گذاری بود

6. In short, it has followed a sustained, deliberate policy of competitive undervaluation.
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، این سیاست به دنبال یک سیاست ثابت و پایدار از مزیت رقابتی است
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، سیاست پیوسته و عمدی از کم توجهی رقابتی پیروی کرده است

7. It is to be explained and instructed in terms of enterprises goods and enterprise capital theory, efficiency theory, undervaluation theory, transaction theory and entrustment and procuratory theory.
[ترجمه ترگمان]باید توضیح داده شود و از لحاظ کالاهای شرکت ها و تیوری سرمایه شرکت، نظریه بهره وری، نظریه undervaluation، نظریه معامله و نظریه entrustment و procuratory توضیح داده شود
[ترجمه گوگل]این باید توضیح داده شود و درمورد کالاهای شرکت و نظریه سرمایه گذاری سرمایه گذاری، نظریه کارآیی، نظر سنجی معکوس، نظریه تراکنش و وظیفه و نظریه جنایی، توضیح داده شود

8. The US House of Representatives last week passed a bill that allows the country to use its own estimates of currency undervaluation to calculate countervailing duties on imports from China.
[ترجمه ترگمان]هفته گذشته مجلس نمایندگان آمریکا لایحه ای را تصویب کرد که به این کشور اجازه می دهد تا از برآورده ای خود در مورد undervaluation واحد پول برای محاسبه countervailing countervailing برای واردات از چین استفاده کند
[ترجمه گوگل]مجلس نمایندگان ایالات متحده هفته گذشته لایحه ای را تصویب کرد که اجازه می دهد کشور از تخمین های خود برای کاهش ارزش پول برای محاسبه وظایف معافیت از واردات از چین استفاده کند

9. The most critical area for EU-U. S. economic coordination is the longstanding issue of China's undervaluation of its currency, according to Bergsten.
[ترجمه ترگمان]دشوارترین حوزه برای اتحادیه اروپا - U اس به گفته Bergsten، هماهنگی اقتصادی مساله دیرپای رشد اقتصادی این کشور است
[ترجمه گوگل]مهم ترین منطقه برای EU-U با توجه به Bergsten، هماهنگی اقتصادی اقتصادی، مسئله طولانی مدت از دست دادن ارزش پول چین است

پیشنهاد کاربران

ناارزنده سازی


کلمات دیگر: