کلمه جو
صفحه اصلی

undid


زمان گذشته ی: undo

انگلیسی به فارسی

زمان گذشتهی: undo


انگلیسی به انگلیسی

( verb )
• : تعریف: past tense of undo.

• undid is the past tense of undo.

جملات نمونه

1. he undid the neighbor's young daughter
او دختر همسایه را سیه روز کرد.

2. i undid the door
چفت در را باز کردم.

3. i undid the hem of my overcoat to make it longer
سجاف پالتو خود را شکافتم تا آن را بلندتر کنم.

4. iraj undid his shirt button
ایرج دکمه ی پیراهنش را باز کرد.

5. mehri undid the package
مهری بسته را باز کرد.

6. korean competition undid our company
رقابت کره ای ها شرکت ما را نابود کرد.

7. The officer undid the flap of his holster and drew his gun.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]افسر فلپ چترباز خود را باز کرد و تفنگش را کشید

8. I undid the package and took out the books.
[ترجمه ترگمان]بسته رو باز کردم و کتاب ها رو برداشتم
[ترجمه گوگل]من بسته را باز کردم و کتاب را گرفتم

9. He undid his belt because it was too tight.
[ترجمه ترگمان]کمربندش را باز کرد، چون خیلی محکم بود
[ترجمه گوگل]او کمربند خود را کم کرد، زیرا آن را خیلی تنگ کرده بود

10. She undid the buttons of her blouse.
[ترجمه ترگمان]دکمه های پیراهنش را باز کرد
[ترجمه گوگل]او دکمه های پیراهن او را انداخت

11. He undid the padlock and eased back the lid.
[ترجمه ترگمان]قفل در را باز کرد و در را باز کرد
[ترجمه گوگل]او کلید قفل را باز کرد و درب را باز کرد

12. In 5 minutes he undid my whole day's work.
[ترجمه ترگمان]پنج دقیقه تمام کار تمام روزم را از بین برد
[ترجمه گوگل]در 5 دقیقه او تمام کار روزم را کنار گذاشت

13. He undid the string round a parcel.
[ترجمه ترگمان]طناب را باز کرد
[ترجمه گوگل]او یک رشته را در یک بسته بسته بندی کرد

14. The fire undid the work of eight months.
[ترجمه ترگمان]آتش کار هشت ماه را از هم باز کرد
[ترجمه گوگل]آتش این کار هشت ماه را خنثی کرد

15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

16. He undid most of the good work of his predecessor.
[ترجمه ترگمان]قسمت اعظم کاره ای خوب پیشینیان خود را باز کرد
[ترجمه گوگل]او بسیاری از کارهای خوب سلف خود را خنثی کرد


کلمات دیگر: