کلمه جو
صفحه اصلی

undershot


بیرون زده، جلو آمده، (چرخ آسیاب و غیره) چرخنده (در اثر فشار آب که از زیر رد می شود)

انگلیسی به فارسی

بیرون زده، جلو آمده


(چرخ آسیاب و غیره) چرخنده (در اثر فشار آب که از زیر رد می‌شود)


زیرزمین


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: projecting from underneath, as a lower jaw protruding beyond an upper jaw.

(2) تعریف: driven by water running underneath, as a vertical water wheel.
( verb )
• : تعریف: past tense and past participle of undershoot.

• shoot short of a target; land short of a target

جملات نمونه

1. an undershot jaw
فک جلو آمده

2. an undershot water wheel
چرخ آبی که آب از زیر آن رد می شود

3. Therefore turns should be stopped a certain amount before the actual heading - Undershoot your heading.
[ترجمه ترگمان]بنابراین رو به رو باید قبل از حرکت به سمت راست، مقدار مشخصی را متوقف کرد
[ترجمه گوگل]بنابراین به نوبه خود باید یک مقدار مشخص قبل از عنوان واقعی متوقف شود

4. Many pilots undershoot or overshoot their chosen spot by large margins.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از خلبان ها نقطه انتخابی خود را با حاشیه های زیاد از بین می برند
[ترجمه گوگل]بسیاری از خلبانان کم ارتفاع یا نقاط انتخابی خود را با حاشیه های زیاد برازش می دهند

5. This originally had two large diameter undershot wheels, both of iron construction with timber floats.
[ترجمه ترگمان]این کار در اصل دو چرخ بزرگ با قطر بزرگ داشت که هر دو آهن ساختمانی با آب شناور بود
[ترجمه گوگل]این در ابتدا دارای دو قطعه قطعه قطعه قطعه بزرگ بود، هر دو ساخت آهن با شناورهای چوبی

6. Teeth Scissors bite. A badly undershot or overshot mouth is a fault.
[ترجمه ترگمان] دندون های \"قیچی\" رو گاز میگیره یک دهان بد یا بد از دهان یک اشتباه است
[ترجمه گوگل]دندان قیچی نیش می زنند دهان به طور ناخوشایند یا غرقابی، خطا است

7. Is it level, over or undershot?
[ترجمه ترگمان]سطح بالا هست یا نه؟
[ترجمه گوگل]آیا سطح، بیش از حد و یا کم عمق است؟

8. Jaws must be undershot . The incisors of the jaw should protrude over the upper incisors.
[ترجمه ترگمان] Jaws \"باید\" undershot \"باشه\" دندون های آرواره باید از دندون های پیشین بالا رفته باشه
[ترجمه گوگل]فک ها باید کمرنگ شوند ریزرهای فک باید بر روی برش های فوقانی قرار گیرند

9. An undershot bite in which two or more of the upper incisors lose contact with two or more of the lower incisors is a disqualification.
[ترجمه ترگمان]یک گاز undershot که در آن دو یا چند دندان پیشین در مقابل دو یا چند دندان پیشین از دست می دهند، یک رد صلاحیت است
[ترجمه گوگل]یک نیش شکنی که در آن دو یا چند گیره فوقانی تماس با دو یا چند گیره پایینی را از دست می دهند، رد صلاحیت است

10. An undershot bite such that there is a complete loss of contact by all the incisors is a disqualification.
[ترجمه ترگمان]یک گاز بی اثر مثل این که یک فقدان کامل از تماس با همه دندان های پیشین وجود دارد، یک رد صلاحیت است
[ترجمه گوگل]یک جرقه نازک، به طوری که از بین رفتن کامل تماس با تمام ضربه ها، رد صلاحیت است

11. The plane undershot the runway.
[ترجمه ترگمان]هواپیما باند فرودگاه را باز کرد
[ترجمه گوگل]هواپیما باند فرود را پایین می آورد

12. First the ugly lumpy larvae, the precision closeups showing its undershot jaw as it chomped its way through its subaqueous world.
[ترجمه ترگمان]ابتدا لارو قلنبه قلنبه قلنبه قلنبه، همان closeups که فک undershot را نشان می دهد، همان طور که راهش را از میان دنیای subaqueous باز می کند، آرواره undershot را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]ابتدا لاروهای زشت زشت، دقیق و نزدیک فک ها را نشان می دهد فک پایین خود را به عنوان راه خود را از طریق دنیای سوپوکی خود را chomped

13. It worked regularly for over a hundred and fifty years, its machinery driven by an undershot wheel which remains.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه به طور منظم به مدت صد و پنجاه سال کار می کرد، ماشین آلات آن به وسیله چرخ undershot که باقی می ماند، حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]این کار به طور منظم برای بیش از صد و پنجاه سال کار می کرد، ماشین های خود را با یک چرخ دنده ای که باقی می ماند هدایت می کرد

14. The results weren't mind-blowing, but they showed that men regularly overshot the interval while women undershot.
[ترجمه ترگمان]نتایج خوب نبود، اما آن ها نشان دادند که مردان به طور منظم از این فاصله دور شده اند در حالی که زنان undershot می کنند
[ترجمه گوگل]نتایج حیرت انگیز نبودند، اما نشان داد که مردان به طور منظم بیش از حد فاصله دارند، در حالیکه زنان کم رنگند

an undershot jaw

فک جلو آمده


an undershot water wheel

چرخ آبی که آب از زیر آن رد می‌شود.



کلمات دیگر: