نادیده گرفتن
undeserving
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• not meriting, not deserving
صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of deserving.
• متضاد: deserving
• متضاد: deserving
جملات نمونه
1. He was undeserving of her affections.
[ترجمه ترگمان]او لیاقت این محبت را نداشت
[ترجمه گوگل]او احساساتش را نادیده گرفت
[ترجمه گوگل]او احساساتش را نادیده گرفت
2. The press has surely been another party undeserving of our support.
[ترجمه ترگمان]این خبر قطعا یکی دیگر از احزاب است که به حمایت ما نمی رسد
[ترجمه گوگل]مطبوعات مطمئنا یکی دیگر از احزاب نبود که از حمایت ما حمایت کنند
[ترجمه گوگل]مطبوعات مطمئنا یکی دیگر از احزاب نبود که از حمایت ما حمایت کنند
3. The belief that an individual is undeserving of love may lead to the perception, or reality that ones love is rejected.
[ترجمه ترگمان]اعتقاد بر این است که فرد، شایستگی داشتن عشق را ندارد، ممکن است به درک، یا واقعیت که آن عشق رد می شود، منجر شود
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که یک فرد از عشق ناتوان است، ممکن است منجر به ادراک شود یا واقعیتی که دوست دارد رد شود
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که یک فرد از عشق ناتوان است، ممکن است منجر به ادراک شود یا واقعیتی که دوست دارد رد شود
4. Feeling unworthy or undeserving of the compliment.
[ترجمه ترگمان]احساس لایق و لایق این تعارف را ندارم
[ترجمه گوگل]احساس غیر قابل قبول یا عدم اعتماد به نفس
[ترجمه گوگل]احساس غیر قابل قبول یا عدم اعتماد به نفس
5. I feel so undeserving of such bountiful and abundant grace. I know that there are so many miracles in the world, and I feel that my salvation is one of those miracles.
[ترجمه ترگمان]من این قدر از این نعمت و نعمت فراوان احساس نمی کنم می دانم که در این دنیا معجزه فراوان وجود دارد، و احساس می کنم که رستگاری من یکی از آن معجزات است
[ترجمه گوگل]من احساس می کنم چنین فساد فراوان و فراوانی را نادیده می گیرم من می دانم که معجزات زیادی در جهان وجود دارد و من احساس می کنم که نجات من یکی از معجزات است
[ترجمه گوگل]من احساس می کنم چنین فساد فراوان و فراوانی را نادیده می گیرم من می دانم که معجزات زیادی در جهان وجود دارد و من احساس می کنم که نجات من یکی از معجزات است
6. I should be undeserving of the confidence you have honoured me with.
[ترجمه ترگمان]من از اعتمادی که شما به من مفتخر کرده اید نمی توانم اعتماد به نفس داشته باشم
[ترجمه گوگل]من باید از اعتماد به نفس که به من افتخار کرده اید راضی نباشم
[ترجمه گوگل]من باید از اعتماد به نفس که به من افتخار کرده اید راضی نباشم
7. Without it one is undeserving of respect.
[ترجمه ترگمان]بی آن که کسی لیاقت احترام داشته باشد
[ترجمه گوگل]بدون آن کسی که احترام قائل نیست
[ترجمه گوگل]بدون آن کسی که احترام قائل نیست
8. Such trifles are undeserving of attention.
[ترجمه ترگمان]این نکات بی اهمیت هیچ توجهی ندارند
[ترجمه گوگل]چنین چیزهای بی اهمیتی از توجه است
[ترجمه گوگل]چنین چیزهای بی اهمیتی از توجه است
9. Praise to the undeserving is severe satire.
[ترجمه ترگمان]Praise را مدح می کند، هجو شدید است
[ترجمه گوگل]ستایش به ناخوشایندی بسیار تیزی است
[ترجمه گوگل]ستایش به ناخوشایندی بسیار تیزی است
10. A distinction was made between the deserving and the undeserving poor.
[ترجمه ترگمان]بین مستحق این بود که شایسته و سزاوار این کار باشد
[ترجمه گوگل]تمایز بین فقرا و فقرا نابخشودنی صورت گرفت
[ترجمه گوگل]تمایز بین فقرا و فقرا نابخشودنی صورت گرفت
11. It voted last week to determine whether doctors are giving placards to the undeserving.
[ترجمه ترگمان]هفته گذشته به این موضوع رای دادند که آیا پزشکان پلاکاردهایی در دست دارند که استحقاقش را دارند یا خیر
[ترجمه گوگل]این هفته گذشته به منظور تعیین اینکه آیا پزشکان پلاکارد را به عدم پرداخت می کنند، رای دادند
[ترجمه گوگل]این هفته گذشته به منظور تعیین اینکه آیا پزشکان پلاکارد را به عدم پرداخت می کنند، رای دادند
12. The spending may have been great but it was not being devoted to thousands upon thousands of undeserving and feckless claimants.
[ترجمه ترگمان]مخارج ممکن است عالی بوده باشد، اما به هزاران نفر از کسانی که استحقاقش را دارند و feckless ضعیف و ضعیف اختصاص داده شده است، اختصاص ندارد
[ترجمه گوگل]هزینه ها ممکن است بزرگ بوده اند، اما به هزاران نفر از متقاضیان نامطلوب و بی معنا اختصاص داده نشده است
[ترجمه گوگل]هزینه ها ممکن است بزرگ بوده اند، اما به هزاران نفر از متقاضیان نامطلوب و بی معنا اختصاص داده نشده است
13. The ideal of caring for aging parents is sufficiently strong that even the most undeserving aging parents can ride its coattails.
[ترجمه ترگمان]ایده آل مراقبت از والدین سالخورده به اندازه کافی قوی است که حتی والدینی که به سن قانونی برمی گردند می توانند روی نشیمنگاه پهنش تکان بخورند
[ترجمه گوگل]ایده آل مراقبت از والدین سالخورده به اندازه کافی قوی است که حتی والدین سالم تر که نمی توانند آن را نادیده بگیرند، می توانند در کنار هم زندگی کنند
[ترجمه گوگل]ایده آل مراقبت از والدین سالخورده به اندازه کافی قوی است که حتی والدین سالم تر که نمی توانند آن را نادیده بگیرند، می توانند در کنار هم زندگی کنند
14. It's not just the gross amounts of money that have been handed out to undeserving executives.
[ترجمه ترگمان]این تنها مقدار زیاد پولی نیست که به مدیران نالایق داده می شود
[ترجمه گوگل]این فقط مقدار ناخالصی پولی است که برای غیرقانونی مدیران به دست آورده است
[ترجمه گوگل]این فقط مقدار ناخالصی پولی است که برای غیرقانونی مدیران به دست آورده است
15. A distinction would be made between the deserving and the undeserving poor.
[ترجمه ترگمان]شایسته این است که شایسته آن باشد که شایسته و شایسته آن باشد
[ترجمه گوگل]تمایز بین فقرا سزاوار و ناخوشایند خواهد بود
[ترجمه گوگل]تمایز بین فقرا سزاوار و ناخوشایند خواهد بود
پیشنهاد کاربران
بی لیاقت
کلمات دیگر: