کلمه جو
صفحه اصلی

understandingly

انگلیسی به فارسی

فهمیدن


انگلیسی به انگلیسی

• with understanding, with comprehension, in an understanding manner

جملات نمونه

1. The Arkansan nodded understandingly and said, " Yep. I had a truck like that once.
[ترجمه ترگمان]The سرش را به نشانه فهم یدن موضوع تکان داد و گفت: آ ره من یه زمانی یه کامیون داشتم
[ترجمه گوگل]آرکانزن فکری کرد و گفت: 'بله یک بار یک کامیون داشتم

2. I speak understandingly on this subject, for I have made myself acquainted with it both theoretically and practically.
[ترجمه ترگمان]من درباره این موضوع با آگاهی از این موضوع صحبت می کنم، چون خودم هم از لحاظ نظری both و در عین حال با این موضوع آشنا هستم
[ترجمه گوگل]من به طور فکری در مورد این موضوع صحبت می کنم، زیرا خودم را از نظر فنی و عملا با آن آشنا کرده ام

3. Oriental garment modelling is two-dimensional, understandingly straight lines cutting. More indication are clothes ceremonial and educational function.
[ترجمه ترگمان]مدل سازی پوشاک شرقی دو بعدی است که به طور آگاهانه خطوط مستقیم را قطع می کند علائم بیشتری عبارتند از لباس تشریفاتی و تشریفاتی
[ترجمه گوگل]مدل سازی پوشاک شرقی، برش دو بعدی، خطوط خطی فکری است نشانه بیشتر نشان می دهد لباس تشریفاتی و عملکرد آموزشی است

4. Liu Yu - ying nodded and smiled understandingly.
[ترجمه ترگمان]لیو یو - با همدردی سر تکان داد و با همدردی لبخند زد
[ترجمه گوگل]لیو یو - یین سرش را تکان داد و لبخند زد

5. Why did you not treat the poor kid understandingly?
[ترجمه ترگمان]چرا با آن بچه بی چاره رفتار نکردی؟
[ترجمه گوگل]چرا شما درک نمی کردید بچه فقیر؟

6. He smiled understandingly -- much more than understandingly.
[ترجمه ترگمان]او لبخند روشنی زد - خیلی بیشتر از درک understandingly
[ترجمه گوگل]او فهمیده لبخندی زد - خیلی بیشتر از درک

7. It is too clear for argument that the change in phraseology was adopted understandingly and with a purpose.
[ترجمه ترگمان]این موضوع برای بحث بسیار روشن است که تغییر در فرهنگ لغت به شکلی آگاهانه و با هدف اتخاذ شده است
[ترجمه گوگل]برای استدلال بیش از حد روشن است که تغییر در لغوی با فهم و مقصود به تصویب رسید

8. In the New York Times in 200the Great Leader noted that "Jews and Muslims are cousins descended from Abraham. The Jewish people, " he added understandingly, "want and deserve their homeland.
[ترجمه ترگمان]در نیویورک تایمز در سال ۲۰۰، رهبر بزرگ اشاره کرد که \" یهودیان و مسلمانان عموزاده from هستند وی با همدردی اضافه کرد: \" مردم یهودی، می خواهند سرزمین شان را انتخاب کنند \"
[ترجمه گوگل]در نیویورک تایمز در سال 200 رهبر بزرگ اشاره کرد که 'یهودیان و مسلمانان پسرعموهای از ابراهیم فرود آمده است مردم یهودی، 'او فهمیدند'، می خواهند و می خواهند کشورشان را بعهده بگیرند

9. I thought he would think I was nuts, but when I finished he spoke softly and understandingly.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کردم که او فکر می کند من دیوانه هستم، اما وقتی تمام شد او آهسته و با حالتی حاکی از درک موضوع صحبت کرد
[ترجمه گوگل]من فکر کردم او فکر می کرد من آجیل بودم، اما وقتی به پایان رسید او به آرامی و فکری صحبت کرد

10. He had never believed that a woman could see into a man's heart so tenderly, so understandingly.
[ترجمه ترگمان]او هرگز باور نکرده بود که یک زن می تواند قلب یک مرد را با محبت و مهربانی ببیند
[ترجمه گوگل]او هرگز باور نکرد که یک زن می تواند به دل قلب مرد، به طوری ملایم، و درک درست

11. "The Principles of Truth are Seven; he who knows these, understandingly, possesses the Magic Key before whose touch all the Doors of the Temple fly open. " - the Kybalion.
[ترجمه ترگمان]\" اصول حقیقت هفت است؛ کسی که این را می داند، با همدردی، کلید جادویی را دارد که قبل از آن همه درها معبد باز شوند \"
[ترجمه گوگل]اصول حقیقت هفت است؛ او که این را درک می کند، دارای کلید سحر و جادو است که قبل از آن همه درب های معبد باز می شود '- Kybalion

12. This is particularly crucial in the luxury segment where our guests' expectations are understandingly high and we believe there has been no discernable impact on the guest experience.
[ترجمه ترگمان]این امر به خصوص در بخش لوکس اهمیت ویژه ای دارد که در آن انتظارات میهمانان به شکلی آگاهانه بالا است و ما معتقدیم که هیچ تاثیر قابل تشخیصی بر روی تجربه مهمان وجود نداشته است
[ترجمه گوگل]این در بخش لوکس بسیار مهم است که انتظارات مهمانان ما در حد فکری بالا است و ما اعتقاد داریم هیچ تاثیر قابل توجهی بر تجربه مهمان وجود ندارد


کلمات دیگر: