مخزن آب
water tank
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• large water container
جملات نمونه
1. The hot water tank should be insulated with proper insulating materials.
[ترجمه ترگمان]مخزن آب داغ باید با مواد عایق مناسب عایق شود
[ترجمه گوگل]مخزن آب داغ باید با عایق های مناسب عایق بندی شود
[ترجمه گوگل]مخزن آب داغ باید با عایق های مناسب عایق بندی شود
2. He inspected the water tank carefully for cracks.
[ترجمه ترگمان]او مخزن آب را به دقت برای ترک ها بررسی کرد
[ترجمه گوگل]او مخزن آب را به دقت بررسی کرد
[ترجمه گوگل]او مخزن آب را به دقت بررسی کرد
3. The water tank is leaking.
[ترجمه ترگمان]مخزن آب چکه می کند
[ترجمه گوگل]مخزن آب نشت می کند
[ترجمه گوگل]مخزن آب نشت می کند
4. Built-in airing cupboard incorporating lagged hot water tank and immersion heater.
[ترجمه ترگمان]شماهای توکار که دارای مخزن آب داغ و heater غوطه وری است
[ترجمه گوگل]ساخته شده در کابینه هواپیما با مخزن آب داغ و آبگرم غلیظ شده است
[ترجمه گوگل]ساخته شده در کابینه هواپیما با مخزن آب داغ و آبگرم غلیظ شده است
5. To operate, always fill the water tank while the machine is disconnected from the mains socket.
[ترجمه ترگمان]برای کار، همیشه مخزن آب را پر کنید در حالی که دستگاه از سوکت برق اصلی جدا شده است
[ترجمه گوگل]برای کار کردن، همیشه ظرف مخزن آب را در حالی که دستگاه از سوکت برق قطع شده است پر کنید
[ترجمه گوگل]برای کار کردن، همیشه ظرف مخزن آب را در حالی که دستگاه از سوکت برق قطع شده است پر کنید
6. Lag your hot water tank and pipes.
[ترجمه ترگمان]مخزن آب و لوله ها رو خاموش کن
[ترجمه گوگل]تانک و لوله های آب گرم خود را لگ کنید
[ترجمه گوگل]تانک و لوله های آب گرم خود را لگ کنید
7. The hot water tank is leaking.
[ترجمه ترگمان]مخزن آب داغ دارد چکه می کند
[ترجمه گوگل]مخزن آب داغ نشت می کند
[ترجمه گوگل]مخزن آب داغ نشت می کند
8. An aging water tank rises above the sheds that shelter the sheep from rain and the sweltering summer sun.
[ترجمه ترگمان]یک مخزن آب پیر بالاتر از sheds که گوسفندان را از باران و آفتاب سوزان تابستان پناه می دهد بالا می رود
[ترجمه گوگل]مخزن آب سالم بالا می آید از غرفه هایی که گوسفند را از باران و آفتاب تابستانی پرتاب می کند
[ترجمه گوگل]مخزن آب سالم بالا می آید از غرفه هایی که گوسفند را از باران و آفتاب تابستانی پرتاب می کند
9. To lighten it, a water tank had to be emptied.
[ترجمه ترگمان]برای روشن کردن آن، یک مخزن آب باید خالی می شد
[ترجمه گوگل]برای روشن شدن آن یک مخزن آب باید تخلیه شود
[ترجمه گوگل]برای روشن شدن آن یک مخزن آب باید تخلیه شود
10. My brackish water tank is built into a wall.
[ترجمه ترگمان]مخزن آب شور من در یک دیوار ساخته شده است
[ترجمه گوگل]مخزن آب سدیم من به دیوار ساخته شده است
[ترجمه گوگل]مخزن آب سدیم من به دیوار ساخته شده است
11. I hurried up to the loft, hoping the water tank wasn't leaking, but it wasn't.
[ترجمه ترگمان]با عجله به سمت انبار رفتم، امیدوار بودم که منبع آب چکه نکند، اما نبود
[ترجمه گوگل]من به حیاط خلوت کردم، امیدوار بود که مخزن آب نشت کند، اما این نبود
[ترجمه گوگل]من به حیاط خلوت کردم، امیدوار بود که مخزن آب نشت کند، اما این نبود
12. Chancey and Alvin liked to play in a water tank just outside of town.
[ترجمه ترگمان]Chancey و آلوین دوست داشتند در یک مخزن آب، درست بیرون شهر بازی کنند
[ترجمه گوگل]Chancey و Alvin دوست داشتند در مخزن آب فقط در خارج از شهر بازی کنند
[ترجمه گوگل]Chancey و Alvin دوست داشتند در مخزن آب فقط در خارج از شهر بازی کنند
13. Examine the water tank, removing the cover: is it old, rusty, made of metal?
[ترجمه ترگمان]مخزن آب را بررسی کنید، پوشش را بردارید: کهنه، زنگ زده، ساخته شده از فلز است؟
[ترجمه گوگل]تانک آب را بررسی کنید، از بین بردن پوشش آن قدیمی، زنگ زده، ساخته شده از فلز است؟
[ترجمه گوگل]تانک آب را بررسی کنید، از بین بردن پوشش آن قدیمی، زنگ زده، ساخته شده از فلز است؟
14. Obviously, it's. ., the hot water tank.
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که آب داغ است
[ترجمه گوگل]بدیهی است، این است , مخزن آب داغ
[ترجمه گوگل]بدیهی است، این است , مخزن آب داغ
15. Condensation water tank, give water tank, water and salt water tank in middle of equipment such as walls should brush anti-corrosion coatings.
[ترجمه ترگمان]مخزن آب Condensation، مخزن آب، آب و مخزن آب شور در میانه تجهیزات مانند دیوارها باید پوشش ضد خوردگی را پوشش دهند
[ترجمه گوگل]مخزن آب مخزن، مخزن آب، مخزن آب و نمک را در وسط تجهیزات مانند دیوارها باید پوشش ضد خوردگی را تمیز کند
[ترجمه گوگل]مخزن آب مخزن، مخزن آب، مخزن آب و نمک را در وسط تجهیزات مانند دیوارها باید پوشش ضد خوردگی را تمیز کند
کلمات دیگر: