خسته و وامانده (در اثر مسافرت)، خسته و مانده در اثر سفر، خسته و کوفته، خسته راه، خسته سفر
wayworn
خسته و وامانده (در اثر مسافرت)، خسته و مانده در اثر سفر، خسته و کوفته، خسته راه، خسته سفر
انگلیسی به فارسی
خسته و مانده در اثر سفر، خسته و کوفته
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: tired from traveling; travel-weary.
• tired from wandering
کلمات دیگر: