کلمه جو
صفحه اصلی

undermanned


دارای نفرات (یا خدمه یا کارگر یا کارمند) کمتر از میزان لازم

انگلیسی به فارسی

دارای نفرات (یا خدمه یا کارگر یا کارمند) کمتر از میزان لازم


undermunk


انگلیسی به انگلیسی

• inadequately staffed, understaffed
if an organization is undermanned, it does not have enough employees to function properly.

جملات نمونه

1. the navy was seriously undermanned
نیروی دریایی شدیدا دچار کمبود نفرات بود.

2. In some stores we were undermanned and customer service was suffering.
[ترجمه ترگمان]در برخی از فروشگاه ها، ما undermanned و خدمات مشتری داشتیم
[ترجمه گوگل]در برخی از فروشگاه ها ما خراب شدیم و خدمات به مشتریان رنج می برد

3. In this sense, Mr Raban's vessel is undermanned.
[ترجمه ترگمان]در این حالت، کشتی آقای Raban undermanned است
[ترجمه گوگل]به این معنا، کشتی رباب آقای ربانی از بین رفته است

4. We are so undermanned that we cannot fulfill any more orders before this Friday.
[ترجمه ترگمان]ما به قدری قوی هستیم که قبل از این جمعه نمی توانیم به هیچ دستور دیگری عمل کنیم
[ترجمه گوگل]ما اینقدر خراب شده ایم که نمی توانیم قبل از این جمعه سفارشات بیشتری را انجام دهیم

5. Unfortunately, it is underfunded, undermanned and lacks the authority to make rules that everyone must follow.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، دولت سرمایه کافی ندارد و فاقد قدرت برای ایجاد قوانینی است که همه باید از آن پیروی کنند
[ترجمه گوگل]متأسفانه، این کمبود مالی، کمبود درآمد و عدم توانایی در ایجاد قوانینی است که همه باید دنبال کنند

6. Patients wait hours while the undermanned and sometimes short - tempered staff struggle to meet the demand.
[ترجمه ترگمان]بیماران ساعت ها منتظر می مانند در حالی که کارکنان undermanned و گاهی اوقات short برای پاسخگویی به این تقاضا تلاش می کنند
[ترجمه گوگل]بیماران صبر می کنند در حالی که کارکنان نامناسب و بعضی اوقات خستگی ناپذیر برای پاسخگویی به تقاضا تلاش می کنند

7. If you are undermanned, we will staff you up.
[ترجمه ترگمان]اگر شما undermanned باشید، ما شما را استخدام خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]اگر شما خرابکاری کرده اید، ما کار شما را انجام خواهیم داد

8. Thus, Donitz grimly prepared for this undermanned operation by handpicking the captains and briefing them on their appointed positions in the Saint Lawrence River and off Cape Hatteras.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، donitz به طور جدی برای این عملیات undermanned توسط handpicking captains آماده شد و آن ها را در موقعیت تعیین شده خود در رودخانه سن لارنس و از دماغه Hatteras توضیح داد
[ترجمه گوگل]بنابراین، Donitz به طرز وحشیانه ای برای انجام این عملیات ناامن آماده با دستکاری کاپیتان ها و ارائه آنها در موقعیت های تعیین شده خود در رودخانه سنت لارنس و خاندان کیپ هاتراس، آماده کرد

9. A recent estimate was that factories were undermanned by about 30 per cent.
[ترجمه ترگمان]یک تخمین جدید این بود که کارخانجات در حدود ۳۰ درصد رشد داشته اند
[ترجمه گوگل]برآورد اخیر این بود که کارخانه ها حدود 30 درصد تخریب شدند

10. Reserves Perry Carter and Lionel Washington handled the emergency responsibilities with little problem, easing the burden of an undermanned secondary.
[ترجمه ترگمان]Reserves کارتر و لیونل Washington مسئولیت های اضطراری را با مشکل کوچک حل کردند و بار یک secondary ثانویه را کاهش دادند
[ترجمه گوگل]واگذاری پری کارتر و لیونل واشنگتن مسئولیت های اضطراری را با مشکلی کوچک انجام می دهند و بار اضافی در معرض خطر را کاهش می دهند

11. It must have felt solitary sometimes at night alone in that old house now in decline, undermanned, vulnerable.
[ترجمه ترگمان]لابد گاه شب ها در آن خانه قدیمی، در آن خانه قدیمی، در حال زوال و آسیب پذیر، احساس تنهایی می کرد
[ترجمه گوگل]در بعضی مواقع، تنها در همان خانه قدیمی، در حال حاضر در معرض افسردگی، آسیب پذیری و آسیب پذیری قرار دارد

The navy was seriously undermanned.

نیروی دریایی به‌شدت دچار کمبود نفرات بود.



کلمات دیگر: