کلمه جو
صفحه اصلی

eighties

انگلیسی به فارسی

دهه هشتاد


انگلیسی به انگلیسی

• decade of the 1980's

جملات نمونه

1. the decade of the eighties was good for the american economy
دهه ی (سال های) هشتاد برای اقتصاد امریکا خوب بود.

2. The band was incredibly successful in the eighties.
[ترجمه ترگمان]گروه در دهه هشتاد به شدت موفق بود
[ترجمه گوگل]این گروه در دهه هشتاد فوق العاده موفق بود

3. By the late eighties their number had grown fourfold.
[ترجمه ترگمان]در اواخر هشتاد سالگی تعداد آن ها چهار برابر شده بود
[ترجمه گوگل]در اواخر دهه هشتاد، تعداد آنها چهار برابر شده بود

4. He was one of the entrepreneurs of the eighties who made their money in property.
[ترجمه ترگمان]او یکی از کارآفرینان دهه هشتاد بود که پولشان را در دارایی به دست آورد
[ترجمه گوگل]او یکی از کارآفرینان هجده ساله بود که پول خود را در اموال خود درآورد

5. The eighties were a period of great change in publishing.
[ترجمه ترگمان]دهه هشتاد یک دوره تغییر بزرگ در انتشار بود
[ترجمه گوگل]دهه هشتاد یک دوره تغییر بزرگی در انتشارات بود

6. In the eighties he took centre stage in his party's struggle with the unions.
[ترجمه ترگمان]در دهه هشتاد، او در مبارزه حزب خود با اتحادیه ها بازی کرد
[ترجمه گوگل]در هشتاد هجدهم، در مبارزه حزب خود با اتحادیه ها، مرکز را به عهده گرفت

7. Hilda Simpson was a woman in her early eighties.
[ترجمه ترگمان]هیلدا سیمپسون زنی در اوایل دهه ۸۰ بود
[ترجمه گوگل]هیلدا سیمپسن در اواخر دهه هشتاد یک زن بود

8. He ran a property development business in the eighties.
[ترجمه ترگمان]او در دهه هشتاد یک کسب وکار توسعه ملک را اداره کرد
[ترجمه گوگل]او در دهه هشتاد یک کسب و کار توسعه املاک را اداره کرد

9. He began his journalistic career in the early eighties in Australia.
[ترجمه ترگمان]او حرفه خبرنگاری خود را در اوایل دهه هشتاد در استرالیا آغاز کرد
[ترجمه گوگل]او در اوایل دهه هشتاد در استرالیا کار حرفه ای روزنامه نگاری خود را آغاز کرد

10. He might be in his eighties but he's tough as old boots, that man.
[ترجمه ترگمان]شاید در هشتاد سالگی باشد، اما مثل پوتین های کهنه، خشن است
[ترجمه گوگل]او ممکن است در هجده سالگی باشد، اما او چکمه های قدیمی است، آن مرد

11. Their troubles began in the mid eighties.
[ترجمه ترگمان]مشکلات آن ها در اواسط دهه ۸۰ شروع شد
[ترجمه گوگل]مشکلات آنها در اواسط دهه هشتاد آغاز شد

12. He was in his late eighties and had become the country's most respected elder statesman.
[ترجمه ترگمان]در اواخر دهه هشتاد میلادی بود و محترم ترین سیاست مدار بزرگ کشور شده بود
[ترجمه گوگل]او در اواخر دهه هشتاد بود و به عنوان یکی از معتبرترین دولتشناسان بزرگ کشور تبدیل شده بود

13. The temperature is expected to be in the eighties tomorrow.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که درجه حرارت در دهه هشتاد فردا باشد
[ترجمه گوگل]انتظار می رود دما در اوائل هشتم باشد

14. My grandmother is in her eighties.
[ترجمه ترگمان]مادربزرگم هشتاد ساله است
[ترجمه گوگل]مادر بزرگ من در هجده سالگی است

15. In the late eighties he underwent a religious conversion.
[ترجمه ترگمان]در اواخر دهه هشتاد دست خوش تغییر مذهب شد
[ترجمه گوگل]در اواخر دهه هشتاد، او تبدیل به مذهب شد


کلمات دیگر: