(معماری و تزیین باغ) آلاچیق، کلاه فرنگی، کتام، برج یا بالاخانه ی چشم اندازدار، عمارت تابستانی که چشم اندازخوبی داشته باشد خروجی، بالاخانه
gazebo
(معماری و تزیین باغ) آلاچیق، کلاه فرنگی، کتام، برج یا بالاخانه ی چشم اندازدار، عمارت تابستانی که چشم اندازخوبی داشته باشد خروجی، بالاخانه
انگلیسی به فارسی
(معماری و تزیین باغ) آلاچیق، کلاه فرنگی، کتام
برج یا بالاخانهی چشماندازدار
رجوع شود به: gazabo
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
حالات: gazeboes, gazebos
حالات: gazeboes, gazebos
• : تعریف: a small roofed structure, usu. round or polygonal and without sides, built in a garden, on a hill, or the like for relaxing or picnicking.
• outdoor structure with open-sides and a roof
مترادف و متضاد
pavilion
Synonyms: arbor, bandstand, belvedere, bower, kiosk, platform, rotunda, summerhouse
جملات نمونه
1. There was an ornate gazebo, large enough for dances, that had commemorated the success of a flavored lip balm.
[ترجمه ترگمان]There پر نقش و نگار بود، به اندازه کافی بزرگ برای رقص، که موفقیت یک مرهم لب طعم دار را جشن گرفته بود
[ترجمه گوگل]یک گل سرخ رنگارنگ، که به اندازه کافی برای رقص بزرگ بود، که موفقیت یک مومیایی لب با طعم را به یاد داشت
[ترجمه گوگل]یک گل سرخ رنگارنگ، که به اندازه کافی برای رقص بزرگ بود، که موفقیت یک مومیایی لب با طعم را به یاد داشت
2. A gazebo heavy with the scent of jasmine or honeysuckle.
[ترجمه ترگمان]یه آلاچیق با عطر یاس یا پیچک
[ترجمه گوگل]یک گلدان سبز با عطر و بوی یاسمن یا نوعی ماهمندی
[ترجمه گوگل]یک گلدان سبز با عطر و بوی یاسمن یا نوعی ماهمندی
3. Beyond the gazebo was a pond fringed with willows; dead leaves and beer cans floated on the surface of the water.
[ترجمه ترگمان]در آن سوی آلاچیق، برکه ای پر از بید بود، برگ های مرده و قوطی های آبجو در سطح آب شناور بودند
[ترجمه گوگل]فراتر از منظره آبی، یک حوضچه ای با اراضی بود؛ برگ های مرده و قوطی های آبجو روی سطح آب شناور می شوند
[ترجمه گوگل]فراتر از منظره آبی، یک حوضچه ای با اراضی بود؛ برگ های مرده و قوطی های آبجو روی سطح آب شناور می شوند
4. He sat on the edge of the gazebo, wrung out the sock and dried himself as best he could.
[ترجمه ترگمان]او روی لبه آلاچیق نشسته بود و جوراب را به هم می مالید و تا جایی که می توانست خشک کرد
[ترجمه گوگل]او در لبه گنجشک نشسته، جوراب را برداشته و خود را به همان اندازه که می تواند بخورد
[ترجمه گوگل]او در لبه گنجشک نشسته، جوراب را برداشته و خود را به همان اندازه که می تواند بخورد
5. The balcony, gazebo, platform becomes people to contact the passageway of the outside, join with the living room of open mode.
[ترجمه ترگمان]بالکن، gazebo، سکو به افرادی تبدیل می شود که با راهروی بیرون تماس می گیرند و به اتاق نشیمن حالت باز می پیوندند
[ترجمه گوگل]بالکن، اطاق خواب، پلت فرم می شود مردم برای تماس با عبور از خارج، پیوستن به اتاق نشیمن از حالت باز است
[ترجمه گوگل]بالکن، اطاق خواب، پلت فرم می شود مردم برای تماس با عبور از خارج، پیوستن به اتاق نشیمن از حالت باز است
6. Gazebo models not only standard robot sensors (such as inertial measurement units, GPS receivers, and monocular cameras) but also real-world rigid-body physics for robotic environments.
[ترجمه ترگمان]مدل های gazebo نه تنها حسگرهای ربات استاندارد (مانند واحدهای اندازه گیری ساکن، گیرنده های GPS، و دوربین های موبایل)بلکه فیزیک بدن صلب در دنیای واقعی برای محیط های روباتیک هستند
[ترجمه گوگل]Gazebo مدل نه تنها سنسورهای استاندارد ربات (مانند واحدهای اندازه گیری درونی، گیرنده های GPS و دوربین های تک چشمونی) بلکه فیزیک سخت گیر در دنیای واقعی برای محیط های رباتیک است
[ترجمه گوگل]Gazebo مدل نه تنها سنسورهای استاندارد ربات (مانند واحدهای اندازه گیری درونی، گیرنده های GPS و دوربین های تک چشمونی) بلکه فیزیک سخت گیر در دنیای واقعی برای محیط های رباتیک است
7. Once the town's social meeting place, the gazebo in New London, New Hampshire's village green still gathers folk for Friday night concerts.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که جلسه اجتماعی شهر برگزار شد، gazebo در New London، دهکده New Hampshire، هنوز مردم را برای کنسرت های شب جمعه گرد می آورد
[ترجمه گوگل]محل برگزاری اجتماعات شهر، اتاق خوابگاه در نیو لندن، روستای سبز نیوهمپشایر هنوز برای کنسرتهای شب جمعه، محلی است
[ترجمه گوگل]محل برگزاری اجتماعات شهر، اتاق خوابگاه در نیو لندن، روستای سبز نیوهمپشایر هنوز برای کنسرتهای شب جمعه، محلی است
8. Gawk at it in the town gazebo.
[ترجمه ترگمان]توی اون آلاچیق چال شده توی اون آلاچیق چال شده
[ترجمه گوگل]گاوک در آن در شهرک خیابان
[ترجمه گوگل]گاوک در آن در شهرک خیابان
9. Our beautiful outdoor gazebo and glass garden, cobblestone -accented grounds and lush landscaping make it the perfect romantic spot for a memorable marriage.
[ترجمه ترگمان]فضای فضای باز زیبای ما و باغ شیشه ای، محوطه های پوشیده از سنگ فرش و محوطه سازی با شکوه، آن را به بهترین مکان رمانتیک برای یک ازدواج به یاد ماندنی تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]باغ وحش زیبای در فضای باز ما و باغ شیشه ای، زمین های تبرئه محفوظ و محوطه سرسبز، آن را نقطه ای عاشقانه مناسب برای ازدواج به یاد ماندنی می سازد
[ترجمه گوگل]باغ وحش زیبای در فضای باز ما و باغ شیشه ای، زمین های تبرئه محفوظ و محوطه سرسبز، آن را نقطه ای عاشقانه مناسب برای ازدواج به یاد ماندنی می سازد
10. She got married that evening at the gazebo in the garden and then, as her party began to move inside for dinner, a waitress informed her that there was a small fire in the building.
[ترجمه ترگمان]آن شب در آلاچیق آلاچیق، در باغ و بعد، همان طور که مهمانی برای شام شروع به حرکت کرد، پیشخدمت به او گفت که آتش سوزی کوچکی در ساختمان وجود دارد
[ترجمه گوگل]او آن شب در باغ وحش در باغ ازدواج کرد و سپس، همانطور که حزب او برای شام به داخل حرکت می کرد، یک پیشخدمت او را مطلع می کرد که آتش سوزی در ساختمان وجود دارد
[ترجمه گوگل]او آن شب در باغ وحش در باغ ازدواج کرد و سپس، همانطور که حزب او برای شام به داخل حرکت می کرد، یک پیشخدمت او را مطلع می کرد که آتش سوزی در ساختمان وجود دارد
11. The preacher was standing inside the gazebo adorned with beautiful pink and white flowers.
[ترجمه ترگمان]کشیش در the که با گل های زیبا و صورتی زیبا تزیین شده بود ایستاده بود
[ترجمه گوگل]واعظ ایستاده بود در اطاق گوزن که با گل های صورتی زیبا و سفید تزئین شده بود
[ترجمه گوگل]واعظ ایستاده بود در اطاق گوزن که با گل های صورتی زیبا و سفید تزئین شده بود
12. Finally, build the big gazebo that when buying a house, gives room of a party.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، gazebo بزرگ را بسازید که زمانی که یک خانه را خریداری می کنید، یک مهمانی به شما می دهد
[ترجمه گوگل]در نهایت، یک آشپزخانه بزرگ را بسازید که هنگام خرید خانه، اتاق مهمانی را می دهد
[ترجمه گوگل]در نهایت، یک آشپزخانه بزرگ را بسازید که هنگام خرید خانه، اتاق مهمانی را می دهد
13. Lighting can focus on a gazebo, garden architectural feature, or archway.
[ترجمه ترگمان]نورپردازی می تواند بر روی یک gazebo، مشخصه معماری باغ، یا گذرگاه تمرکز کند
[ترجمه گوگل]روشنایی می تواند بر روی یک منظره آرام، ویژگی معماری باغ یا آرامگاه تمرکز کند
[ترجمه گوگل]روشنایی می تواند بر روی یک منظره آرام، ویژگی معماری باغ یا آرامگاه تمرکز کند
14. P264 crowned by a Chinese gazebo with a delightful ornamental pumpkin and geckos in the ceiling.
[ترجمه ترگمان]یک آلاچیق چینی با یک آلاچیق چینی با یک کدوتنبل زیبا و کدوتنبل بزرگ در سقف
[ترجمه گوگل]P264 با یک گلدان چینی با یک کدو تنبل و زرق و برق دار لذت طلب در سقف
[ترجمه گوگل]P264 با یک گلدان چینی با یک کدو تنبل و زرق و برق دار لذت طلب در سقف
15. Hairs from her mink coat had been found in the gazebo by the pond.
[ترجمه ترگمان]چند تار مو از پالتو پوست مینک در آلاچیق کنار دریاچه پیدا شده بود
[ترجمه گوگل]موی از کت و شلوار مروارید او در باغچه توسط حوضچه یافت شده است
[ترجمه گوگل]موی از کت و شلوار مروارید او در باغچه توسط حوضچه یافت شده است
پیشنهاد کاربران
آلاچیق
کلمات دیگر: