شهر هانوی (پایتخت کشور ویتنام)
hanoi
شهر هانوی (پایتخت کشور ویتنام)
انگلیسی به فارسی
شهر هانوی (پایتخت کشور ویتنام)
هانوی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the capital of Vietnam.
• capital city of vietnam
hanoi is the capital of vietnam and its second largest city. it was formerly the capital of french indochina and was the capital of north vietnam from 1954 to 1976. population: 3,056,000 (1989).
hanoi is the capital of vietnam and its second largest city. it was formerly the capital of french indochina and was the capital of north vietnam from 1954 to 1976. population: 3,056,000 (1989).
جملات نمونه
1. If relations between Hanoi and Washington begin to normalise, anything is possible.
[ترجمه ترگمان]اگر روابط بین هانوی و واشنگتن عادی شود هر چیزی امکان پذیر است
[ترجمه گوگل]اگر روابط میان هانوی و واشنگتن شروع به عادی سازی کنند، هر چیزی ممکن است
[ترجمه گوگل]اگر روابط میان هانوی و واشنگتن شروع به عادی سازی کنند، هر چیزی ممکن است
2. Tried in Hanoi on charges of sedition, he died under house arrest in Hue fifteen years later.
[ترجمه ترگمان]او در شهر هانوی به اتهام فتنه، در گذشت ۱۵ سال بعد براثر بازداشت خانگی درگذشت
[ترجمه گوگل]در اتهام فتنه در هانوی مورد آزمایش قرار گرفت، او پانزده سال بعد در خانه بازداشت شد
[ترجمه گوگل]در اتهام فتنه در هانوی مورد آزمایش قرار گرفت، او پانزده سال بعد در خانه بازداشت شد
3. Hanoi remains a throwback to a time when cities were built for humans, not automobiles.
[ترجمه ترگمان]هانوی یک بازگشت به زمانی است که شهرها برای انسان ها ساخته شده اند نه خودرو
[ترجمه گوگل]هانوی باقی می ماند تا زمانیکه شهرها برای انسان، نه اتومبیل ساخته می شدند
[ترجمه گوگل]هانوی باقی می ماند تا زمانیکه شهرها برای انسان، نه اتومبیل ساخته می شدند
4. Hanoi also accepted back more than 100,000 refugees, who are said to have suffered virtually no discrimination on their return.
[ترجمه ترگمان]هانوی همچنین بیش از ۱۰۰،۰۰۰ پناهنده را پذیرفت که گفته می شود در بازگشت آن ها هیچ گونه تبعیض وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هانوی همچنین بیش از 100،000 پناهنده را پذیرفته است که گفته می شود که در مورد بازگشت آنها تقریبا هیچ تبعیضی نداشته است
[ترجمه گوگل]هانوی همچنین بیش از 100،000 پناهنده را پذیرفته است که گفته می شود که در مورد بازگشت آنها تقریبا هیچ تبعیضی نداشته است
5. But Hanoi and Haiphong were almost totally unscathed, and the nearby countryside seemed to have been scarcely touched.
[ترجمه ترگمان]اما Hanoi و Haiphong تقریبا هیچ آسیبی ندیده بودند و به نظر می رسید که حومه شهر تقریبا تحت تاثیر قرار نگرفته است
[ترجمه گوگل]اما هانوی و Haiphong تقریبا کاملا نا امید شده بودند، و حومه های نزدیک به نظر می رسید به ندرت لمس شده است
[ترجمه گوگل]اما هانوی و Haiphong تقریبا کاملا نا امید شده بودند، و حومه های نزدیک به نظر می رسید به ندرت لمس شده است
6. He was a licentiate in law of Hanoi University working as a history teacher.
[ترجمه ترگمان]او فارغ التحصیل رشته حقوق دانشگاه هانوی بود که به عنوان معلم تاریخ کار می کرد
[ترجمه گوگل]او یکی از حقوقدانان دانشگاه هانوی بود که به عنوان یک معلم تاریخ فعالیت میکرد
[ترجمه گوگل]او یکی از حقوقدانان دانشگاه هانوی بود که به عنوان یک معلم تاریخ فعالیت میکرد
7. Old Hanoi hands said nothing had been seen on this scale since Fidel Castro hit town in the 1970s.
[ترجمه ترگمان]دستان قدیمی هانوی گفتند که از زمان حمله فیدل کاسترو در دهه ۱۹۷۰ هیچ چیز در این مقیاس ندیده است
[ترجمه گوگل]دست های قدیمی هانوی می گوید هیچ چیز در این مقیاس دیده نشده است زیرا فیدل کاسترو در دهه 1970 به شهر تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]دست های قدیمی هانوی می گوید هیچ چیز در این مقیاس دیده نشده است زیرا فیدل کاسترو در دهه 1970 به شهر تبدیل شده است
8. Many officials in Hanoi had hoped the lifting of the trade embargo in February 1994 would lead to quicker economic gain.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مقامات هانوی امیدوار بودند که لغو تحریم تجاری در فوریه ۱۹۹۴ به سود اقتصادی سریع تر منجر شود
[ترجمه گوگل]بسیاری از مقامات در هانوی امیدوار بودند که لغو تحریم تجاری در فوریه 1994 منجر به افزایش سریع اقتصادی شود
[ترجمه گوگل]بسیاری از مقامات در هانوی امیدوار بودند که لغو تحریم تجاری در فوریه 1994 منجر به افزایش سریع اقتصادی شود
9. We were listening to Hanoi radio, the best music on the dial.
[ترجمه ترگمان]ما به رادیو هانوی، بهترین موسیقی روی صفحه تلویزیون گوش می دادیم
[ترجمه گوگل]ما به رادیو هانوی گوش دادیم، بهترین موسیقی روی شماره گیری
[ترجمه گوگل]ما به رادیو هانوی گوش دادیم، بهترین موسیقی روی شماره گیری
10. On March 30, 197 Hanoi launched its own major offensive across the demilitarized zone.
[ترجمه ترگمان]در ۳۰ مارس، ۱۹۷ هانوی حملات اصلی خود را در منطقه غیر نظامی آغاز کرد
[ترجمه گوگل]در 30 مارس 1972، هانوی اعمال عمده خود را در سراسر منطقه demilitarized آغاز کرد
[ترجمه گوگل]در 30 مارس 1972، هانوی اعمال عمده خود را در سراسر منطقه demilitarized آغاز کرد
11. A senior officer in Hanoi later confided to me that nearly a million Communist troops had died and millions more were wounded.
[ترجمه ترگمان]یک افسر ارشد در هانوی بعدا به من گفت که نزدیک به یک میلیون سرباز کمونیست کشته و میلیون ها نفر دیگر مجروح شده اند
[ترجمه گوگل]بعدها یک افسر ارشد در هانوی به من اطمینان داد که حدود یک میلیون سرباز کمونیستی جان خود را از دست داده و میلیون ها نفر دیگر زخمی شده اند
[ترجمه گوگل]بعدها یک افسر ارشد در هانوی به من اطمینان داد که حدود یک میلیون سرباز کمونیستی جان خود را از دست داده و میلیون ها نفر دیگر زخمی شده اند
12. Except for a Christmas truce, the battle of Hanoi raged through December.
[ترجمه ترگمان]به جز برای آتش بس کریسمس، نبرد هانوی از ماه دسامبر شروع شد
[ترجمه گوگل]به جز یک قاتل کریسمس، نبرد هانوی از طریق ماه دسامبر خشمگین شد
[ترجمه گوگل]به جز یک قاتل کریسمس، نبرد هانوی از طریق ماه دسامبر خشمگین شد
13. Hanoi itself appeared to be caught in a time warp.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که در تار یکی گیر کرده باشد
[ترجمه گوگل]هانوی خود را به نظر می رسد در یک پیچ و تاب زمان گرفتار شده است
[ترجمه گوگل]هانوی خود را به نظر می رسد در یک پیچ و تاب زمان گرفتار شده است
14. It quickly made Hanoi the most heavily bombed city in the history of warfare.
[ترجمه ترگمان]این شهر با سرعت ترین شهر را در تاریخ جنگ بمباران کرد
[ترجمه گوگل]این به زودی هانوی را به شدت بمباران شهر در تاریخ جنگ ساخته است
[ترجمه گوگل]این به زودی هانوی را به شدت بمباران شهر در تاریخ جنگ ساخته است
کلمات دیگر: