دستمال
hanky
دستمال
انگلیسی به فارسی
دستمال
هانکی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
حالات: hankies
حالات: hankies
• : تعریف: a handkerchief.
• handkerchief
a hanky is the same as a handkerchief; an informal word.
a hanky is the same as a handkerchief; an informal word.
جملات نمونه
1. Your nose is running — use your hanky.
[ترجمه کیاوش] از بینیت آب میاید از دستمال استفاده کن
[ترجمه ترگمان]دماغت داره از دستمال تو استفاده میکنه[ترجمه گوگل]بینی شما در حال اجرا است - با استفاده از hanky خود
2. Thank goodness the three pennies were in her hanky in the pocket on the right!
[ترجمه ترگمان]خدا را شکر که سه پنی پول در جیب او بود، درست در جیب راست!
[ترجمه گوگل]با تشکر از خداوند، سه پنی در جیب او در سمت راست قرار داشت
[ترجمه گوگل]با تشکر از خداوند، سه پنی در جیب او در سمت راست قرار داشت
3. A hand holding a scrap of hanky pressed on her veil where her mouth was.
[ترجمه ترگمان]یک دستش دستمال را در دست داشت و روسری او را که دهانش در آن بود فشار می داد
[ترجمه گوگل]یک دست کت و شلوار با دست و پا بر روی حجاب او که دهان او بود، فشرده شد
[ترجمه گوگل]یک دست کت و شلوار با دست و پا بر روی حجاب او که دهان او بود، فشرده شد
4. We do not allow any hanky panky around here.
[ترجمه ترگمان]نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه
[ترجمه گوگل]ما اجازه نمیدهیم هرکدام از اینها در اینجا حضور داشته باشند
[ترجمه گوگل]ما اجازه نمیدهیم هرکدام از اینها در اینجا حضور داشته باشند
5. Don't play hanky - panky with me.
[ترجمه ترگمان]با من قایم موشک بازی نکن
[ترجمه گوگل]با من بازی نکنید
[ترجمه گوگل]با من بازی نکنید
6. A southwest Florida church issued a challenge for its married members:Hanky panky every day.
[ترجمه ترگمان]یک کلیسا در جنوب غربی فلوریدا برای اعضای متاهل خود یک چالش صادر کرد: hanky panky هر روز
[ترجمه گوگل]یک کلیسای جنوب غربی فلوریدا برای اعضای متاهل خود چالش زده است: هر روز صبح بخیر
[ترجمه گوگل]یک کلیسای جنوب غربی فلوریدا برای اعضای متاهل خود چالش زده است: هر روز صبح بخیر
7. Joe: You know what that 20 hanky reminds me of?
[ترجمه ترگمان]میدونی اون ۲۰ منو یاد چی میندازه؟
[ترجمه گوگل]جو: شما می دانید چه چیزی 20 ساله به من یادآوری می کند؟
[ترجمه گوگل]جو: شما می دانید چه چیزی 20 ساله به من یادآوری می کند؟
8. He balanced the empty whisky glass on the window-sill and gave his nose a last wipe, pocketing his hanky.
[ترجمه ترگمان]لیوان خالی ویسکی را روی درگاه پنجره گذاشت و صورتش را پاک کرد و دستمالش را در جیب گذاشت
[ترجمه گوگل]او شیشه ای از ویسکی خالی را روی پنجره ی پنجره تعادل گذاشت و آخرین پاک را بر روی بینی گذاشت و با دست و پا زدن به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او شیشه ای از ویسکی خالی را روی پنجره ی پنجره تعادل گذاشت و آخرین پاک را بر روی بینی گذاشت و با دست و پا زدن به او نگاه کرد
9. He was dressed in spiffy blue pinstripes and expensive black shoes and sported a peach-colored hanky in his front pocket.
[ترجمه ترگمان]لباس آبی رنگی پوشیده بود و کفش های کتانی گران قیمت در جیب داشت
[ترجمه گوگل]او در پینت پری های آبی و کفش های گران قیمت سیاه پوشیده شده بود و در جیب جلو خود را به رنگ خاکستری رنگین کشیده بود
[ترجمه گوگل]او در پینت پری های آبی و کفش های گران قیمت سیاه پوشیده شده بود و در جیب جلو خود را به رنگ خاکستری رنگین کشیده بود
10. He cleared his throat and turned away delicately to allow her to use the hanky.
[ترجمه ترگمان]او گلویش را صاف کرد و با ظرافت برگشت تا به او اجازه استفاده از دستمال را بدهد
[ترجمه گوگل]او گلویش را پاک کرد و به راحتی به او اجازه داد تا از او استفاده کند
[ترجمه گوگل]او گلویش را پاک کرد و به راحتی به او اجازه داد تا از او استفاده کند
11. Even if she'd dabbed Mummy's eyes and wiped her brow with a hanky soaked in cologne.
[ترجمه ترگمان]حتی اگر چشمان مامان را پاک می کرد و با دستمال آغشته به عطر، پیشانیش را پاک می کرد
[ترجمه گوگل]حتی اگر او چشم های مومی را بچرخانده و موهایش را با دست و پا زدن در کلن پاک کرده است
[ترجمه گوگل]حتی اگر او چشم های مومی را بچرخانده و موهایش را با دست و پا زدن در کلن پاک کرده است
12. Whether it be on the first date or the seventh, many single men don't take lightly to being refused a little hanky panky. Even if they say they're OK with it.
[ترجمه ترگمان]این که در تاریخ اول یا هفتم باشد، بسیاری از مردان به آرامی اجازه نمی دهند که از a panky استفاده کنند حتی اگر آن ها بگویند که با آن موافق هستند
[ترجمه گوگل]این که آیا آن را در تاریخ اول یا هفتم، بسیاری از مردان تک به آرامی به رد کردن از یک panky کمی hanky نیست حتی اگر آنها می گویند که با آن خوب هستند
[ترجمه گوگل]این که آیا آن را در تاریخ اول یا هفتم، بسیاری از مردان تک به آرامی به رد کردن از یک panky کمی hanky نیست حتی اگر آنها می گویند که با آن خوب هستند
13. As far as ratings go, this one has a hanky alert on it.
[ترجمه ترگمان]، تا اونجایی که من می گم این یکی یه دستمال بهش وصل کرده
[ترجمه گوگل]تا آنجا که به رتبه بندی می رود، این یکی از هشدارهای شگفت انگیز در مورد آن است
[ترجمه گوگل]تا آنجا که به رتبه بندی می رود، این یکی از هشدارهای شگفت انگیز در مورد آن است
14. You can also put a drop or two in a cotton ball or hanky and inhale.
[ترجمه ترگمان]همچنین می توانید یک یا دو قطره از آن را در یک توپ پنبه یا دستمال قرار دهید و تنفس کنید
[ترجمه گوگل]شما همچنین می توانید یک یا دو قطعه را در یک توپ پنبه ای یا شانه ای و در حالت استنشاق قرار دهید
[ترجمه گوگل]شما همچنین می توانید یک یا دو قطعه را در یک توپ پنبه ای یا شانه ای و در حالت استنشاق قرار دهید
پیشنهاد کاربران
حقه باز
کلمات دیگر: