کلمه جو
صفحه اصلی

faux pas


(در رفتار یا سخن) اشتباه، لغزش، گاف، خطا، لغزش، خبط یاخطایی که ابرو ی زنی رادرخطراندازد

انگلیسی به فارسی

(در رفتار یا سخن) اشتباه، لغزش، گاف، خطا


faux pas


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: faux pas
• : تعریف: a tactless error in manners or behavior; social blunder.
مشابه: misstep, slip

• (french) "false step", embarrassing social blunder, breach of etiquette
a faux pas is a socially embarrassing action or mistake; a formal expression.

مترادف و متضاد

social error


Synonyms: blooper, blooper, blunder, blunder in etiquette, boo-boo, botch, breach, break, bungle, colossal blunder, error, flop, flub, foul-up, gaffe, gaffe, gaucherie, goof, hash, impropriety, indecorum, indiscretion, mess, mess-up, misconduct, misjudgment, misstep, mistake, offense, oversight, slip, social blunder, solecism, transgression


جملات نمونه

1. Talking business at dinner is a faux pas in France.
[ترجمه ترگمان]صحبت درباره تجارت در هنگام صرف شام در فرانسه یک اشتباه است
[ترجمه گوگل]مشاغل صحبت کردن در هنگام شام یک فست فود در فرانسه است

2. Mercifully, circumstances now allow me to rectify this faux pas.
[ترجمه ترگمان]خدا را شکر، اوضاع و احوال به من اجازه می داد که این faux را جبران کنم
[ترجمه گوگل]با سپاس از لطف شما، اکنون شرایط من اجازه می دهد که این نرم افزار Faux را اصلاح کنید

3. A major faux pas is trying to entice users on one channel to your own channel.
[ترجمه ترگمان]یک اشتباه بزرگ، تلاش برای جلب کاربران در یک کانال به کانال خودتان است
[ترجمه گوگل]یک Faux pas عمده تلاش می کند تا کاربران را در یک کانال به کانال خود جذب کند

4. No fashion faux pas we make could ever rival the male's Speedo.
[ترجمه ترگمان]هیچ عکس العملی نشون نمیده که ما میتونیم Speedo مردونه رو با هم رقابت کنیم
[ترجمه گوگل]هیچ مد faux ما ما می تواند تا کنون رقابت مرد Speedo

5. It is a major faux pas ( social embarrassment ) to arrive at a party early or even on time.
[ترجمه ترگمان]این یک مشکل بزرگ (شرمندگی اجتماعی)برای رسیدن به یک مهمانی در اوایل یا حتی زمان است
[ترجمه گوگل]این یک فاجعه بزرگ (خجالت اجتماعی) است که به زودی یا حتی در یک زمان به مهمانی می رسد

6. Howerer, it turned out to be a faux pas, as Mother made me return the dress.
[ترجمه ترگمان]چون مادر مرا مجبور کرد لباس عوض کنم، خیلی ناراحت شدم
[ترجمه گوگل]هورر، معلوم شد که یک لباس عجیب و غریب است، زیرا مادر من را به لباس برگشت

7. Another faux pas many unemployed job hunters make: Sending introductory notes that overextend gratitude, says Ms. Shapiro.
[ترجمه ترگمان]خانم شاپیرو می گوید که یکی دیگر از شکارچیان بی کار، بسیاری از جویندگان کار بی کار را اخراج می کند: ارسال یادداشت های معارفه ای (overextend gratitude)
[ترجمه گوگل]خانم شاپیرو می گوید: یکی دیگر از متخصصان شغلی شغلی بیکار، می نویسد: ارسال یادداشت های مقدماتی که بیش از حد قدردانی می کنند، می گوید

8. This continues our fine tradition of fashion faux pas for our Olympic outfits.
[ترجمه ترگمان]این سنت به سنت faux برای لباس های ورزشی ما ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]این سنت خوب ما مد faux pas برای لباسهای المپیک ما است

9. She looked around to be sure her faux pas was undetected.
[ترجمه ترگمان]او به اطراف نگاه کرد تا مطمئن شود که pas متوجه نشده است
[ترجمه گوگل]او اطراف نگاه کرد تا اطمینان یابند که ناخودآگاه او فاش نشده است

10. I made some remark about his wife's family then realized I'd made a serious faux pas.
[ترجمه ترگمان]بعد متوجه شدم که در مورد خانواده اش چیزی مطرح کرده ام، بعد متوجه شدم که من یک اشتباه جدی مرتکب شده ام
[ترجمه گوگل]من در مورد خانواده ی همسرش چند نکته دادم و متوجه شدم که یک اسباب بازی جدی را ساخته ام

11. It was not long before I realised the enormity of my faux pas.
[ترجمه ترگمان]خیلی طول نکشید که عظمت faux را فهمیدم
[ترجمه گوگل]مدتها قبل متوجه شدم که عظمت فاجعه ی من چیست

12. Edna was met with a hushed silence fitting for only the most violent faux pas.
[ترجمه ترگمان]ادنا با سکوتی عمیق و خاموش که فقط برای the سخت بود، آشنا شد
[ترجمه گوگل]ادنا با یک سکوت خاموش ملاقات کرد و تنها برای خشن ترین خلبان فاکس بود

13. Throwing up on the dessert might be regarded as a faux pas.
[ترجمه ترگمان]پرتاب کردن دسر ممکن است به عنوان یک pas تلقی شود
[ترجمه گوگل]ممکن است به دسر برسد ممکن است به عنوان یک ماده غذایی شناخته شود

14. All of these can an otherwise reputation a litany of faux pas in of your coworkers.
[ترجمه ترگمان]همه این ها می تونن به طور غیر عادی یه مشت ادم ها رو از هم جدا کنن
[ترجمه گوگل]همه اینها میتوانند به جای دیگری شهرت داشته باشند

پیشنهاد کاربران

سوتی دادن!

گاف - اشتباه - سوتی


کلمات دیگر: