کلمه جو
صفحه اصلی

imitated

انگلیسی به فارسی

تقلید کرد، تقلید کردن، کپیه کردن


انگلیسی به انگلیسی

• copied; emulated; mimicked

جملات نمونه

1. The little boy imitated his father.
[ترجمه ترگمان]پسر کوچک از پدرش تقلید کرد
[ترجمه گوگل]پسر کوچک پدرش را تقلید کرد

2. She put on a silly voice as she imitated her boss.
[ترجمه ترگمان]همان طور که صدای رئیسش را تقلید می کرد، صدای احمقانه ای به گوش رسید
[ترجمه گوگل]او صدای احمقانه ای را که او رئیسش را تقلید کرد، قرار داد

3. Her style of painting has been imitated by other artists.
[ترجمه ترگمان]سبک نقاشی او توسط هنرمندان دیگر تقلید شده است
[ترجمه گوگل]سبک او از نقاشی توسط هنرمندان دیگر تقلید شده است

4. The children imitated the bird's behaviour, arms outstretched.
[ترجمه ترگمان]بچه ها رفتار پرنده را تقلید کردند و دست هایشان را از هم باز کردند
[ترجمه گوگل]بچه ها رفتار پرنده را شبیه سازی کردند، بازوها را باز کرد

5. Like many dance directors he imitated the Tiller style and by undercutting could offer some work.
[ترجمه ترگمان]او مانند بسیاری از کارگردانان برقصد، سبک Tiller را تقلید می کرد و با شکستن آن ها می توانست کمی کار کند
[ترجمه گوگل]همانند بسیاری از مدیران رقص، سبک تیلر را تقلید کرد و با کاهش قیمت می توانست کاری را انجام دهد

6. He unconsciously imitated his father.
[ترجمه ترگمان]او ناآگاهانه از پدرش تقلید می کرد
[ترجمه گوگل]او ناخودآگاه پدرش را تقلید کرد

7. It is a sound which can be imitated fairly easily and I've brought irate stags near by issuing an apparent challenge.
[ترجمه ترگمان]این یک صدا است که به راحتی می تواند تقلید شود و به سگ های خشمگین نزدیک با انتشار یک چالش ظاهری توجه کرده ام
[ترجمه گوگل]این یک صدا است که می تواند به راحتی تقلید شود و من با ارائه یک چالش ظاهری، نزدیک به سن بلوغ را به ارمغان آورده ام

8. Our methods have been imitated all over the world.
[ترجمه ترگمان]روش های ما در سراسر دنیا تقلید شده است
[ترجمه گوگل]روش های ما در سراسر جهان تقلید شده است

9. It was often imitated, even to his face, but he paid no heed whatever.
[ترجمه ترگمان]اغلب، حتی به صورت او تقلید می کرد، اما اعتنا نمی کرد
[ترجمه گوگل]اغلب تقلید شد، حتی به چهره اش، اما او هیچ توجهی نداشت

10. They were imitated by their elders and again, the novel behaviour of the few became the accepted behaviour of the group.
[ترجمه ترگمان]آن ها توسط ریش سفیدان خود تقلید می کردند، و این رفتار جدید افراد کمی تبدیل به رفتار مورد قبول این گروه شد
[ترجمه گوگل]آنها توسط بزرگان خود تقلید کردند و دوباره رفتار جدیدی از این افراد به رفتار پذیرفته شده گروه تبدیل شد

11. Like potato washing, it was soon imitated by other macaques in the troop.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن همه میمون های دیگر که در حال شستن بودند، خیلی زود از همه میمون های دیگر هم تقلید کردند
[ترجمه گوگل]مانند شستشو سیب زمینی، توسط macaques دیگر در نیروی نظامی به زودی تقلید شد

12. Later, plebeian families imitated this ancient model and began to worship their ancestors as if they were gods.
[ترجمه ترگمان]بعدا خانواده های plebeian از این مدل باستانی تقلید کردند و شروع به پرستش ancestors کردند که گویی خدایان هستند
[ترجمه گوگل]بعدها، خانواده های ملکوتی این مدل باستانی را تقلید کردند و شروع به عبادت اجداد خود کردند، مثل اینکه خدایان بودند

13. This institutional framework was imitated at all but the lowest levels of the party hierarchy.
[ترجمه ترگمان]این چارچوب سازمانی در همه جا به جز پایین ترین سطح سلسله مراتب حزب تقلید شده است
[ترجمه گوگل]این چارچوب نهادی تقریبا به جز پایینترین سطوح سلسله مراتب حزب تقلید شد

14. They imitated the coolness and courage of their predecessors, going forward with the utmost alacrity and firmness.
[ترجمه ترگمان]آن ها از خونسردی و شجاعت of خود تقلید می کردند و با نهایت چابکی و متانت به پیش می رفتند
[ترجمه گوگل]آنها خنک و شجاعت پیشینیان خود را تقلید کردند، با قاطعیت و استحکام بیشتر به پیش می رفتند

15. All the kids imitated Mr Pearce's mannerisms.
[ترجمه ترگمان]همه بچه ها از mannerisms آقای پیرس تقلید کردند
[ترجمه گوگل]همه بچه ها تقلید شیوه های آقای پریس

پیشنهاد کاربران

copied

تقلید


کلمات دیگر: