• rendered insusceptible to a disease, vaccinated (also immunised)
immunized
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. all children should be immunized
باید (از راه تزریق) همه ی کودکان را ایمن کرد.
2. Children have been routinely immunized against polio since 195
[ترجمه ترگمان]کودکان از ۱۹۵ سال تاکنون در برابر فلج اطفال واکسینه شده اند
[ترجمه گوگل]کودکان از سال 195 به طور معمول در برابر بیماری فلج اطفال واکسینه شده اند
[ترجمه گوگل]کودکان از سال 195 به طور معمول در برابر بیماری فلج اطفال واکسینه شده اند
3. We should require that every student is immunized against hepatitis B.
[ترجمه ترگمان]ما باید نیاز داشته باشیم که همه دانش آموزان در برابر هپاتیت B ایمن باشند
[ترجمه گوگل]ما باید مستلزم آن باشد که هر دانش آموز در برابر هپاتیت B واکسینه شود
[ترجمه گوگل]ما باید مستلزم آن باشد که هر دانش آموز در برابر هپاتیت B واکسینه شود
4. All parents should have their children immunized.
[ترجمه ترگمان]همه والدین باید children داشته باشند
[ترجمه گوگل]همه والدین باید فرزندان خود را ایمن نگه دارند
[ترجمه گوگل]همه والدین باید فرزندان خود را ایمن نگه دارند
5. They immunized some mice with a dose of the live vaccine.
[ترجمه ترگمان]آن ها برخی از موش ها را با دوز واکسن زنده ایمن می کنند
[ترجمه گوگل]آنها چند موش را با دوز واکسن زنده واکسینه کردند
[ترجمه گوگل]آنها چند موش را با دوز واکسن زنده واکسینه کردند
6. Children are routinely immunized against polio.
[ترجمه ترگمان]کودکان به طور معمول در برابر فلج اطفال واکسینه می شوند
[ترجمه گوگل]بچه ها به طور معمول در برابر فلج اطفال ایمنی می شوند
[ترجمه گوگل]بچه ها به طور معمول در برابر فلج اطفال ایمنی می شوند
7. Parents are advised to have their children immunized against diphtheria.
[ترجمه ترگمان]به والدین توصیه می شود که فرزندانشان را در برابر دیفتری واکسینه کنند
[ترجمه گوگل]والدین توصیه می شود فرزندان خود را علیه دیفتری واکسینه کنند
[ترجمه گوگل]والدین توصیه می شود فرزندان خود را علیه دیفتری واکسینه کنند
8. What have the kids been immunized for, and when are they due for a checkup?
[ترجمه ترگمان]این کودکان در چه زمانی واکسینه شده اند و چه زمانی برای معاینه و معاینه مناسب هستند؟
[ترجمه گوگل]بچه ها برای چه واکسن گرفته اند و چه زمانی برای بازرسی مورد نیاز هستند؟
[ترجمه گوگل]بچه ها برای چه واکسن گرفته اند و چه زمانی برای بازرسی مورد نیاز هستند؟
9. Either way, they have been immunized against a foreign model.
[ترجمه ترگمان]در هر صورت، آن ها در برابر یک مدل خارجی مصونیت داشته اند
[ترجمه گوگل]در هر صورت، آنها علیه یک مدل خارجی واکسینه شده اند
[ترجمه گوگل]در هر صورت، آنها علیه یک مدل خارجی واکسینه شده اند
10. The pledgee was immunized against the freight claim because of his failure to acquire full title to the goods.
[ترجمه ترگمان]The به دلیل عدم موفقیت در کسب عنوان کامل برای کالاها، در برابر ادعای بار ایمن بود
[ترجمه گوگل]متعهد شدگان علیه ادعای حمل و نقل به دلیل ناتوانی خود در کسب عنوان کامل به کالاها واکسینه شد
[ترجمه گوگل]متعهد شدگان علیه ادعای حمل و نقل به دلیل ناتوانی خود در کسب عنوان کامل به کالاها واکسینه شد
11. Doctors recommend that all children be immunized against polio and tuberculosis.
[ترجمه ترگمان]پزشکان توصیه می کنند که همه کودکان در برابر فلج اطفال و سل ایمن باشند
[ترجمه گوگل]پزشکان توصیه می کنند که همه کودکان در برابر بیماری فلج اطفال و سل رسیده شوند
[ترجمه گوگل]پزشکان توصیه می کنند که همه کودکان در برابر بیماری فلج اطفال و سل رسیده شوند
12. Have you been immunized yet?
[ترجمه ترگمان]هنوز immunized؟
[ترجمه گوگل]آیا هنوز ایمن شده اید؟
[ترجمه گوگل]آیا هنوز ایمن شده اید؟
13. Children must be immunized and attending school.
[ترجمه ترگمان]کودکان باید ایمن باشند و به مدرسه بروند
[ترجمه گوگل]کودکان باید ایمن شوند و در مدرسه شرکت کنند
[ترجمه گوگل]کودکان باید ایمن شوند و در مدرسه شرکت کنند
14. The result demonstrated that Rhesus monkey immunized by multi epitope PCX could elicit high - level immune responses.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که monkey monkey که توسط multi epitope محافظت می شود می تواند پاسخ های ایمنی سطح بالا را استخراج کند
[ترجمه گوگل]این نتیجه نشان داد که میمون ریز که ایمنی شده توسط PCX چند اپیتوپی می تواند پاسخ های ایمنی بالا را به وجود آورد
[ترجمه گوگل]این نتیجه نشان داد که میمون ریز که ایمنی شده توسط PCX چند اپیتوپی می تواند پاسخ های ایمنی بالا را به وجود آورد
پیشنهاد کاربران
واکسینه شدن
ایمن، تحت حفظ
واکسن
get immunized : واکسن زدن
get immunized : واکسن زدن
کلمات دیگر: