کلمه جو
صفحه اصلی

dead duck


(خودمانی) محکوم به نابودی، مردنی، در شرف نابودی، رو به زوال

انگلیسی به فارسی

اردک مرده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a person or thing that is too deteriorated or ruined to be helped or saved, or that is sure to suffer ruin or failure.

- The arts organization would have been a dead duck without the millionaire's donation.
[ترجمه ترگمان] سازمان هنرهای رزمی بدون اهدا کننده یه اردک مرده بوده
[ترجمه گوگل] سازمان هنری، بدون اهدای میلیونر، یک اردک مرده بود

• dead; worthless; something useless; in trouble
something that is a dead duck has absolutely no chance of succeeding or surviving; an informal expression.

جملات نمونه

1. The plan is a dead duck: there's no money.
[ترجمه ترگمان]نقشه یک اردک مرده: هیچ پولی در کار نیست
[ترجمه گوگل]این طرح یک اردک مرده است: هیچ پولی وجود ندارد

2. He admitted that the whole project was a dead duck.
[ترجمه ترگمان]او پذیرفت که تمام این پروژه یک اردک مرده بوده است
[ترجمه گوگل]او اعتراف کرد که کل پروژه یک اردک مرده بود

3. The news program was once considered a dead duck.
[ترجمه ترگمان]این برنامه زمانی به عنوان یه اردک مرده تلقی شد
[ترجمه گوگل]برنامه ی خبری یک بار به عنوان یک اردک مرده در نظر گرفته شد

4. Recruiting outsiders is a dead duck for the moment; another five years of failure and the time may yet come.
[ترجمه ترگمان]استخدام افراد خارجی یک اردک مرده برای لحظه ای است؛ پنج سال دیگر شکست و زمان ممکن است فرا برسد
[ترجمه گوگل]استخدام بیگانه ها یک اردک مرده است برای لحظه ای؛ پنج سال دیگر شکست و زمان دیگر ممکن است

5. If he's not here on time, he's a dead duck.
[ترجمه ترگمان]اگه سر وقت اینجا نباشه، اون یه اردک مرده
[ترجمه گوگل]اگر او در اینجا نیست، او یک اردک مرده است

6. The government is a dead duck.
[ترجمه ترگمان]دولت یک اردک مرده است
[ترجمه گوگل]دولت یک اردک مرده است

7. The dog pointed the dead duck.
[ترجمه ترگمان]سگ به اردک مرده اشاره کرد
[ترجمه گوگل]سگ به اردک مرده اشاره کرد

8. Joe will be a dead duck when his wife learns what he did.
[ترجمه ترگمان]وقتی زنش بفهمه که اون چیکار کرده، جو یه اردک مرده می شه
[ترجمه گوگل]جو یک اردک مرده خواهد بود زمانی که همسرش می آموزد چه کاری انجام دهد

9. He finally admitted that the legislation was a dead duck.
[ترجمه ترگمان]او در نهایت پذیرفت که این قانون یک اردک مرده بود
[ترجمه گوگل]او در نهایت اذعان کرد که این قانون یک اردک مرده است

10. When Jane pursues a boy, he's a dead duck.
[ترجمه ترگمان]وقتی جین یک پسر را تعقیب می کند، او یک اردک مرده است
[ترجمه گوگل]وقتی جین پسر را دنبال می کند، او یک اردک مرده است

11. As theories go, that's a dead duck.
[ترجمه ترگمان]طبق نظریه، اون یه اردک مرده است
[ترجمه گوگل]به عنوان نظریه ها، این اردک مرده است

12. Wally is a dead duck because he flunked physics.
[ترجمه ترگمان]والی یک اردک مرده چون او فیزیک می نامد
[ترجمه گوگل]Wally یک اردک مرده است زیرا او فیزیک را فریب داده است

13. If you stay here, you're a dead duck.
[ترجمه ترگمان]اگه اینجا بمونی، یه اردک مرده
[ترجمه گوگل]اگر اینجا بمانید، شما یک اردک مرده هستید

14. I'm a dead duck.
[ترجمه ترگمان]من یه اردک مرده هستم
[ترجمه گوگل]من یک اردک مرده هستم

15. Thanks to the lack of market research, the project was a dead duck right from the start.
[ترجمه ترگمان]با توجه به فقدان تحقیقات بازار، این پروژه یک اردک مرده از همان ابتدا بود
[ترجمه گوگل]با توجه به عدم تحقیق بازار، این پروژه از ابتدا یک اردک مرده بود

پیشنهاد کاربران

اصطلاحا چیزی که کارایی خود را از دست داده باشد

a person or thing that is defunct or has no chance of success

رو به فنا
رو به نابودی

کسی یا چیزی که در حال مردن و از بین رفتن و نابودی است
کسی یا چیزی که شانسی برای موفق شدن و به مقصود خود رسیدن ندارد



کلمات دیگر: