کلمه جو
صفحه اصلی

deadness


حالت مرده

انگلیسی به انگلیسی

• death, lack of life

جملات نمونه

1. I've got an awful feeling this deadness will creep up and up and kill me - like Socrates.
[ترجمه ترگمان]احساس وحشتناکی دارم که مرگ و مرگش مثل سقراط خواهد شد و مرا می کشد
[ترجمه گوگل]من احساس ناخوشایندی داشتم و این مرگ و میر را خنک می کند و من را می کشد - مانند سقراط

2. The feeling of deadness returned to him, damping down the fear.
[ترجمه ترگمان]احساس مرگش به او برگشت، پس از آن ترس و لرز بر وجودش چیره شد
[ترجمه گوگل]احساس خستگی به او بازمی گردد، ترس را از بین می برد

3. In an instant all the deadness and withdrawal were wiped away.
[ترجمه ترگمان]لحظه ای بعد مرگ و مرگش از بین رفت
[ترجمه گوگل]در یک لحظه تمام مرگ و میر و برداشت از بین رفت

4. Compared to human mortality, spiritual deadness is much more devastating.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با مرگ و میر انسان ها، deadness معنوی بسیار ویرانگر است
[ترجمه گوگل]مرگ و میر معنوی در مقایسه با مرگ و میر انسان بسیار بیشتر ویرانگر است

5. He objected to the deadness of the tennis balls.
[ترجمه ترگمان]اون به مرگ توپ تنیس اعتراض کرد
[ترجمه گوگل]او به ضرب و شتم توپ های تنیس اعتراض کرد

6. We've found the addition of the stainless inserts counteracts much of this potential deadness.
[ترجمه ترگمان]ما علاوه بر این، اضافه کردن قسمت داخلی ضد زنگ را به مقدار زیادی از این deadness بالقوه کشف کردیم
[ترجمه گوگل]ما متوجه شدیم که علاوه بر این از درزهای ضدزنگ، بسیاری از این پدیده بالقوه را نیز تحت تاثیر قرار می دهد

7. Deadness of soul is the only unpardonable crime, and if there is one thing happiness can do it is mask deadness of soul.
[ترجمه ترگمان]deadness روح، تنها جنایت نابخشودنی است، و اگر تنها یک چیز وجود دارد که می توان آن را انجام داد، نقاب روح است
[ترجمه گوگل]مرگ و میر روح تنها جنایت غیر قابل توجیه است و اگر یک چیز وجود داشته باشد، شادی میتواند این کار را انجام دهد، مرگ و میر روح را پنهان میکند

8. The descending of groundwater line due to soil water reducing was the main reason that resulted in the destruction and deadness of forests.
[ترجمه ترگمان]نزول خط آب زیرزمینی به دلیل کاهش آب خاک دلیل اصلی تخریب و نابودی جنگل ها بود
[ترجمه گوگل]نزولی خط خطوط آب زیرزمینی به علت کاهش آب خاک، دلیل اصلی منجر به تخریب و سوزاندن جنگل ها بود

9. It will be almost impossible for you to realize such a condition of negativity and deadness.
[ترجمه ترگمان]برای شما تقریبا غیر ممکن خواهد بود که چنین وضعیتی از منفی ها و deadness را درک کنید
[ترجمه گوگل]تقریبا غیرممکن است که شما چنین شرایطی را که منفی و مخرب را درک می کنید، درک کنید

10. Every time you don't follow your inner guidance, you feel a loss of energy, loss of power, a sense of spiritual deadness.
[ترجمه ترگمان]هر بار که راهنمایی های درونی خود را دنبال نمی کنید، احساس کمبود انرژی، از دست دادن قدرت و احساس of معنوی را احساس می کنید
[ترجمه گوگل]هر زمانی که از راهنمایی درونی خود پیروی نکنید، احساس از دست دادن انرژی، از دست دادن قدرت، احساس مرگبار معنوی می کنید

پیشنهاد کاربران

مردگی/ از کار افتادگی


کلمات دیگر: