(پارچه ی) نازک و فرانما، توری مانند، گارسی، گارمانند، نازک وسورا سورا، لطیف
gauzy
(پارچه ی) نازک و فرانما، توری مانند، گارسی، گارمانند، نازک وسورا سورا، لطیف
انگلیسی به فارسی
گارسی ،گارمانند،نازک وسوراخ سوراخ ،لطیف
گاوای
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
حالات: gauzier, gauziest
مشتقات: gauzily (adv.), gauziness (n.)
حالات: gauzier, gauziest
مشتقات: gauzily (adv.), gauziness (n.)
• : تعریف: thin, light, and transparent; gauzelike.
• متضاد: opaque, thick
• مشابه: diaphanous, sheer, transparent
• متضاد: opaque, thick
• مشابه: diaphanous, sheer, transparent
- the gauzy wing of a fly
[ترجمه ترگمان] # بال بال یه مگس #
[ترجمه گوگل] بال گاوای یک پرواز
[ترجمه گوگل] بال گاوای یک پرواز
• similar to gauze, resembling gauze
gauzy means light, soft, and thin, so that you can see through it.
gauzy means light, soft, and thin, so that you can see through it.
مترادف و متضاد
see-through, gossamer in texture
Synonyms: delicate, diaphanous, filmy, flimsy, insubstantial, light, lucid, pellucid, sheer, thin, tiffany, translucent, transparent
Antonyms: cloudy, foggy, heavy, obscured, opaque, thick
جملات نمونه
1. Then there were the sweeping layers of thin gauzy curtains that swished elegantly back to reveal the screen.
[ترجمه ترگمان]سپس لایه های گسترده ای از پرده های توری نازک وجود داشت که به حالت زیبایی برگشت تا پرده را نمایان کند
[ترجمه گوگل]سپس لایه های فراوانی از پرده های نازک گوائی وجود داشت که با ظرافت ظاهر می شد تا صفحه نمایش را نشان دهد
[ترجمه گوگل]سپس لایه های فراوانی از پرده های نازک گوائی وجود داشت که با ظرافت ظاهر می شد تا صفحه نمایش را نشان دهد
2. Slabs of dough lay covered under a gauzy fabric, waiting to be pummeled and mauled by Mrs Bay.
[ترجمه ترگمان]slabs خمیر پوشانده شده بود و زیر پوششی نازک پوشانده شده بود و منتظر بود توسط خانم بی چاک و mauled شود
[ترجمه گوگل]صفحات خمیر خمیر تحت یک پارچه گاوزی قرار می گیرند، انتظار می رود که توسط خانم خلیج شنیده شود
[ترجمه گوگل]صفحات خمیر خمیر تحت یک پارچه گاوزی قرار می گیرند، انتظار می رود که توسط خانم خلیج شنیده شود
3. The curtains were long and gauzy, fluttering in a slight breeze.
[ترجمه ترگمان]پرده ها دراز و لرزان بودند و در نسیم ملایمی پرپر می زدند
[ترجمه گوگل]پرده های بلند و گاوسی، در یک نسیم خفگی لرزیدند
[ترجمه گوگل]پرده های بلند و گاوسی، در یک نسیم خفگی لرزیدند
4. Their gauzy skirts had brushed up from the grass innumerable files and butterflies which, unable to escape, remained caged in the transparent tissue as in an aviary.
[ترجمه ترگمان]skirts gauzy از میان علف ها و پروانه های بی شماری که قادر به فرار نبودند از روی علف های شفاف مانند پرندگان در قفس زندانی مانده بودند
[ترجمه گوگل]دامنهای گوائی آنها از فایلهای بی شماری علفی و پروانه ها که از ناپدید شدن فرار کرده بودند، در بافت شفاف باقی ماندند
[ترجمه گوگل]دامنهای گوائی آنها از فایلهای بی شماری علفی و پروانه ها که از ناپدید شدن فرار کرده بودند، در بافت شفاف باقی ماندند
5. Her long, tapered fingernails pinch apart pieces of gauzy fabric at the underwear factory that is her ticket out of rural poverty.
[ترجمه ترگمان]ناخن های بلند و طلایی او، تکه های لا پوش خود را در کارخانه لباس زیر خرد می کنند که بلیط خود را از فقر روستایی خارج می کند
[ترجمه گوگل]ناخن های طولانی و سفت و سخت خود را از پارچه های گاوایی جدا می کند در کارخانه لباس زیر که بلیطش از فقر روستایی است
[ترجمه گوگل]ناخن های طولانی و سفت و سخت خود را از پارچه های گاوایی جدا می کند در کارخانه لباس زیر که بلیطش از فقر روستایی است
6. The Magellanic Clouds—two gauzy patches of light (at far right)—share the sky above the Patagonian Andes with a streaking comet and the luminous band of the Milky Way.
[ترجمه ترگمان]ابر ماژلانی - دو لایه نازک نور (در انتهای راست)- آسمان بالای the آند را با ستاره دنباله دار و گروه درخشانی از کهکشان راه شیری به اشتراک می گذارد
[ترجمه گوگل]ابرهای ماژلانی - دو لکه گاوایی نور (در سمت راست سمت راست) - آسمان بیش از آند آندر پاتاگونانی با دنباله دار و ستاره درخشان راه شیری است
[ترجمه گوگل]ابرهای ماژلانی - دو لکه گاوایی نور (در سمت راست سمت راست) - آسمان بیش از آند آندر پاتاگونانی با دنباله دار و ستاره درخشان راه شیری است
7. She wears gauzy blouses and braids. She likes to dance in the rain and she weeps uncontrollably if she sees a sign for a missing dog or cat.
[ترجمه ترگمان]پیراهن های پوش داره و گیس بافته اون دوست داره توی بارون برقصه و بی اختیار گریه می کنه اگه یه نشونه ای برای سگ گم شده یا گربه دیده باشه
[ترجمه گوگل]او پیراهن گوائی و نوارها را می پوشد او دوست دارد که در باران رقص ببرد و اگر یک نشانه را برای یک سگ و گربه گمشده ببیند، غافلگیر می شود
[ترجمه گوگل]او پیراهن گوائی و نوارها را می پوشد او دوست دارد که در باران رقص ببرد و اگر یک نشانه را برای یک سگ و گربه گمشده ببیند، غافلگیر می شود
8. There is a gauzy, ghostly quality to this painting.
[ترجمه ترگمان]این تابلو، یک ساختمان تماما پر از روح و روح است
[ترجمه گوگل]این نقاشی با کیفیت بسیار زیبایی به دست می آید
[ترجمه گوگل]این نقاشی با کیفیت بسیار زیبایی به دست می آید
9. Combined together, the inner layer appears diffused and gauzy, successfully creating the illusion of depth and reflection.
[ترجمه ترگمان]همراه با هم، لایه درونی به صورت پراکنده و خالص به نظر می رسد، با موفقیت ایجاد توهم عمق و انعکاس را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]با هم ترکیب شده، لایه داخلی به نظر می رسد diffused و gauzy، با موفقیت ایجاد توهم عمق و انعکاس
[ترجمه گوگل]با هم ترکیب شده، لایه داخلی به نظر می رسد diffused و gauzy، با موفقیت ایجاد توهم عمق و انعکاس
10. Lavenders, dusky pinks, and blues stained the gauzy clouds.
[ترجمه ترگمان]صورتی تیره، تیره، و بلوز نازک، ابره ای گرد دار را لکه دار کرده بود
[ترجمه گوگل]لوندرها، پینک های کتک زدن و بلوز رنگ آمیزی ابرهای گاوسی را رنگ کرده اند
[ترجمه گوگل]لوندرها، پینک های کتک زدن و بلوز رنگ آمیزی ابرهای گاوسی را رنگ کرده اند
11. Cotton T-shirts and gauzy skirts aren't the only things that feel flimsy when the temperature drops--a lightweight face lotion seems equally insubstantial.
[ترجمه ترگمان]لباس های کتانی و بلوزهای بلند تنها چیزهایی نیستند که وقتی دما افت می کند - - یک لوسیون صورت سبک وزن به یک اندازه غیر طبیعی به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]تی شرت های پنبه ای و دامن های گوائی تنها چیزهایی نیستند که وقتی درجه حرارت را می فهمید، ناخوشایند نیست - یک لوسیون صورت با وزن سبک به نظر می رسد به همان اندازه غیرممکن است
[ترجمه گوگل]تی شرت های پنبه ای و دامن های گوائی تنها چیزهایی نیستند که وقتی درجه حرارت را می فهمید، ناخوشایند نیست - یک لوسیون صورت با وزن سبک به نظر می رسد به همان اندازه غیرممکن است
12. The term — a gauzy, unobjectionable way to talk about the combustible topic of race — has had a remarkable run.
[ترجمه ترگمان]اصطلاح - یک روش gauzy برای صحبت در مورد موضوع قابل احتراق رقابت - رقابت قابل توجهی داشته است
[ترجمه گوگل]این اصطلاح - یک راه گوزن و غیر قابل پیش بینی برای بحث در مورد موضوع قابل اشتعال نژاد - دارای یک اجرا قابل توجه است
[ترجمه گوگل]این اصطلاح - یک راه گوزن و غیر قابل پیش بینی برای بحث در مورد موضوع قابل اشتعال نژاد - دارای یک اجرا قابل توجه است
13. As barefoot women in traditional gauzy white shawls slipped past, I stood there thinking: when did this thing land here?
[ترجمه ترگمان]همان طور که زنان برهنه در شال traditional، از کنار من گذشتند، من آنجا ایستادم و فکر کردم: این کار اینجا چه وقت فرود آمد؟
[ترجمه گوگل]همانطور که زنان پابرهنه در شال های سفید سنتی گاوئیس از بین رفته اند، من ایستاده بودم فکر می کنم: زمانی که این چیزی در اینجا فرود آمد؟
[ترجمه گوگل]همانطور که زنان پابرهنه در شال های سفید سنتی گاوئیس از بین رفته اند، من ایستاده بودم فکر می کنم: زمانی که این چیزی در اینجا فرود آمد؟
14. Wearing gauzy, sparkly fairy outfits like the others, and not overalls or bonnets or dresses made of calico.
[ترجمه ترگمان]مثل بقیه لباس های براق و براق که مثل بقیه لباس های براق پوشیده بودند و لباس و کلاه و کلاه و پیراهن نخی از چلوار تنشان نبود
[ترجمه گوگل]لباس های گاوئیس، لباس های جادویی پری مانند دیگران و لباس های شلوار یا لباس های شیک و یا لباس های ساخته شده از پارچه های کتان
[ترجمه گوگل]لباس های گاوئیس، لباس های جادویی پری مانند دیگران و لباس های شلوار یا لباس های شیک و یا لباس های ساخته شده از پارچه های کتان
15. If it was't the gauzy cloud passing by, I could have never known the sound for good.
[ترجمه ترگمان]اگر این تنها ابری بود که از آن عبور می کرد، هرگز نمی توانستم صدا را به خوبی تشخیص دهم
[ترجمه گوگل]اگر این ابر رایج نبود، من هرگز نمی توانستم صدای خوبی را بدانم
[ترجمه گوگل]اگر این ابر رایج نبود، من هرگز نمی توانستم صدای خوبی را بدانم
کلمات دیگر: