(امریکا ـ خودمانی) آدم سرشناس و پرنفوذ (به ویژه کسی که به حزب یا نامزد انتخابات کمک مالی می کند)
fat cat
(امریکا ـ خودمانی) آدم سرشناس و پرنفوذ (به ویژه کسی که به حزب یا نامزد انتخابات کمک مالی می کند)
انگلیسی به فارسی
(آمریکا ـ عامیانه) آدم سرشناس و پرنفوذ (بهویژه کسی که به حزب یا نامزد انتخابات کمک مالی میکند )
گربه چربی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: (slang) a wealthy, influential person, esp. one who donates heavily to political campaigns.
• مشابه: big shot
• مشابه: big shot
• (2) تعریف: one who is self-satisfied or lazy because of privilege or wealth.
• very wealthy person; wealthy person who donates large sums of money to political campaigns; distinguished or important person, vip, "big shot"
مترادف و متضاد
wealthy person
Synonyms: baron, big shot, deep pocket, magnate, moneybags, moneyed person, person of means, person of substance, richling, rich person, tycoon
جملات نمونه
1. Why should those fat cats get rich at our expense?
[ترجمه ترگمان]چرا باید این گربه های چاق با هزینه ما پول دار بشن؟
[ترجمه گوگل]چرا این گربه های چربی باید با هزینه ما غنی شوند؟
[ترجمه گوگل]چرا این گربه های چربی باید با هزینه ما غنی شوند؟
2. The report criticised boardroom fat cats who award themselves huge pay increases.
[ترجمه ترگمان]این گزارش به انتقاد از گربه های چاقی که خود را نشان می دهند، مورد انتقاد قرار داد
[ترجمه گوگل]این گزارش به انتقاد از گربه های چربی هیئت مدیره پرداخت که افزایش پرداخت های عظیم خود را اعطا می کنند
[ترجمه گوگل]این گزارش به انتقاد از گربه های چربی هیئت مدیره پرداخت که افزایش پرداخت های عظیم خود را اعطا می کنند
3. The painting, with the two fat cats at the base of the steps, was thought to be by her.
[ترجمه ترگمان]نقاشی، با آن دو گربه چاق که در پایین پله ها نشسته بودند، فکر می کردند که باید با او باشند
[ترجمه گوگل]نقاشی، با دو گربه چربی در پایه گام ها، تصور می شد که توسط او باشد
[ترجمه گوگل]نقاشی، با دو گربه چربی در پایه گام ها، تصور می شد که توسط او باشد
4. And we are easy targets. Fat cats are rare and easy to spot.
[ترجمه ترگمان]و ما اهداف ساده ای هستیم گربه های چاق کم هستند و تشخیص آن آسان است
[ترجمه گوگل]و ما اهداف آسان است گربه چربی نادر است و به راحتی قابل تشخیص است
[ترجمه گوگل]و ما اهداف آسان است گربه چربی نادر است و به راحتی قابل تشخیص است
5. They do not resent the city fat cats, but believe top businessmen deserve success.
[ترجمه ترگمان]آن ها از گربه های چاق شهر ناراحت نیستند، اما معتقدند که تاجران ارشد سزاوار موفقیت هستند
[ترجمه گوگل]آنها گربه های چربی شهر را ناراحت نمی کنند، اما معتقدند که تجار بزرگ باید از موفقیت برخوردار شوند
[ترجمه گوگل]آنها گربه های چربی شهر را ناراحت نمی کنند، اما معتقدند که تجار بزرگ باید از موفقیت برخوردار شوند
6. And far from silently resenting the city fat cats, they believe top businessmen deserve success.
[ترجمه ترگمان]و از اینکه به آرامی از گربه های چاق شهر احساس خشم می کنند، آن ها معتقدند که تجار عالی رتبه لایق موفقیت هستند
[ترجمه گوگل]آنها معتقدند که کسب و کارهای برتر باید از موفقیت شغلی خودداری کنند
[ترجمه گوگل]آنها معتقدند که کسب و کارهای برتر باید از موفقیت شغلی خودداری کنند
7. Why should those fat cats get rich through our efforts?
[ترجمه ترگمان]چرا این گربه های چاق از طریق تلاش های ما ثروتمند می شوند؟
[ترجمه گوگل]چرا این گربه ها باید از طریق تلاش های ما غنی شوند؟
[ترجمه گوگل]چرا این گربه ها باید از طریق تلاش های ما غنی شوند؟
8. Teacher: Are there more fat cats than thin cats?
[ترجمه ترگمان]معلم: آیا گربه های چاق بیشتری نسبت به گربه های لاغر وجود دارند؟
[ترجمه گوگل]معلم: آیا گربه های چربی بیشتری نسبت به گربه های نازک وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]معلم: آیا گربه های چربی بیشتری نسبت به گربه های نازک وجود دارد؟
9. Fat cats are rare and easy to spot.
[ترجمه ترگمان]گربه های چاق کم هستند و تشخیص آن آسان است
[ترجمه گوگل]گربه چربی نادر است و به راحتی قابل تشخیص است
[ترجمه گوگل]گربه چربی نادر است و به راحتی قابل تشخیص است
10. My dad has a fat cat.
[ترجمه ترگمان] بابای من یه گربه چاقه داره
[ترجمه گوگل]پدرم یک گربه چربی دارد
[ترجمه گوگل]پدرم یک گربه چربی دارد
11. His father is a fat cat business person.
[ترجمه ترگمان]پدرش یک فرد تاجر چاق است
[ترجمه گوگل]پدرش یک شخص چاق گربه است
[ترجمه گوگل]پدرش یک شخص چاق گربه است
12. The fat cat has inspired his own cartoon series, two movies, and a popular line of merchandise.
[ترجمه ترگمان]این گربه چاق از سریال کارتونی خودش، دو فیلم و یک خط معروف کالا الهام گرفته است
[ترجمه گوگل]گربه چربی از مجموعه کارتونی خود، دو فیلم و یک خط محبوب در میان محصولات الهام گرفته است
[ترجمه گوگل]گربه چربی از مجموعه کارتونی خود، دو فیلم و یک خط محبوب در میان محصولات الهام گرفته است
13. What did the fat cat eat?
[ترجمه ترگمان]گربه چاقالو چی خورد؟
[ترجمه گوگل]گربه چربی چربی خورد؟
[ترجمه گوگل]گربه چربی چربی خورد؟
14. A fat cat catches a mad rat.
[ترجمه ترگمان]یک گربه چاق، موش دیوانه را می گیرد
[ترجمه گوگل]یک چربی چربی یک روح دیوانه را می گیرند
[ترجمه گوگل]یک چربی چربی یک روح دیوانه را می گیرند
15. A fat cat is catching a bad rat.
[ترجمه ترگمان] یه گربه چاق داره یه موش بد رو میگیره
[ترجمه گوگل]گربه چربی در حال گرفتن یک موش بد است
[ترجمه گوگل]گربه چربی در حال گرفتن یک موش بد است
پیشنهاد کاربران
پول دار با نفوذ
فردی که حقوق نجومی میگیرد
گردن کلفت خودمونه دیگه
کسی که خرش خیلی میره و پارتیشم کلفته و حتی پولدارم هست
آدم کله گنده
" آقازاده " هم میشه بگیم؟
کلمات دیگر: