• (slang) reflex that releases gas through the anus
farting
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Stop farting about and help me tidy up.
[ترجمه ترگمان]farting را رها کنید و به من کمک کنید تا تمیزش کنم
[ترجمه گوگل]توقف در حال فرار و کمک به من مرتب کردن
[ترجمه گوگل]توقف در حال فرار و کمک به من مرتب کردن
2. Stop farting around and give me a hand with this!
[ترجمه ترگمان] خفه شو و بهم کمک کن
[ترجمه گوگل]متوقف کردن در اطراف و به من دست با این!
[ترجمه گوگل]متوقف کردن در اطراف و به من دست با این!
3. Stop farting around and behave yourself!
[ترجمه ترگمان]ساکت شو و مواظب خودت باش!
[ترجمه گوگل]توقف در اطراف و رفتار خود را!
[ترجمه گوگل]توقف در اطراف و رفتار خود را!
4. Stop farting around and get on with your work!
[ترجمه ترگمان] خفه شو و کارت رو تموم کن
[ترجمه گوگل]توقف در اطراف و با کار خود را ادامه دهید!
[ترجمه گوگل]توقف در اطراف و با کار خود را ادامه دهید!
5. Amid much ritual and farting about, the doc and the daft ravers pronounced rock dead.
[ترجمه ترگمان]در میان آداب و رسوم و آداب و رسوم و آداب و رسوم و آداب و رسوم، دکتر و the، سنگ را مرده اعلام کردند
[ترجمه گوگل]در میان مراسم بسیار پرطرفدار و فراتر از آن، اسناد و افسانه ها، سنگ های مرده را بیان کردند
[ترجمه گوگل]در میان مراسم بسیار پرطرفدار و فراتر از آن، اسناد و افسانه ها، سنگ های مرده را بیان کردند
6. He'd been farting all night.
[ترجمه ترگمان]او تمام شب را farting بود
[ترجمه گوگل]او در تمام شب فرار کرده بود
[ترجمه گوگل]او در تمام شب فرار کرده بود
7. Or mention farting, or something.
[ترجمه ترگمان] یا اسم farting، یا یه همچین چیزی
[ترجمه گوگل]یا ذکر فرتینگ یا چیزی
[ترجمه گوگل]یا ذکر فرتینگ یا چیزی
8. Do not get too flustered about farting, however.
[ترجمه ترگمان]با این حال، زیاد نگران نباش
[ترجمه گوگل]با این حال، فریاد نزنید
[ترجمه گوگل]با این حال، فریاد نزنید
9. He that live upon hope, dies farting.
[ترجمه ترگمان] اون با امید زندگی می کنه، farting می میره
[ترجمه گوگل]کسی که بر امید زندگی کند، میمیرد
[ترجمه گوگل]کسی که بر امید زندگی کند، میمیرد
10. Could you stop farting about like this?
[ترجمه ترگمان]میتونی جلوی گوزیدن از این قضیه رو بگیری؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید در مورد این موضوع بمانید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید در مورد این موضوع بمانید؟
11. He that lives upon hope, dies farting.
[ترجمه ترگمان] اون کسی که تو امید زندگی میکنه، farting
[ترجمه گوگل]کسی که بر امید زندگی کند، میمیرد
[ترجمه گوگل]کسی که بر امید زندگی کند، میمیرد
12. You want to see Santa farting down everyone's cHimney?
[ترجمه ترگمان]تو می خوای بابانوئل رو ببینی که همه chimney رو خراب می کنه؟
[ترجمه گوگل]شما می خواهید سانا را به سمت پایین کورک بزنید؟
[ترجمه گوگل]شما می خواهید سانا را به سمت پایین کورک بزنید؟
13. The legs of those who stood were like fence posts driven into a warm, squirming, farting, sighing earth.
[ترجمه ترگمان]پاهای کسانی که ایستاده بودند مثل میله های آهنی بودند که مثل میله های آهنی در حال driven و squirming و farting بودند
[ترجمه گوگل]پاها کسانی که ایستاده بودند مانند پست های حصار رانده شده به گرما، سر و صدا، سرگردان، زمزمه کردن
[ترجمه گوگل]پاها کسانی که ایستاده بودند مانند پست های حصار رانده شده به گرما، سر و صدا، سرگردان، زمزمه کردن
14. By most people's standards Marilyn Monroe was fairly uninhibited; bathing infrequently, and belching and farting with carefree abandon.
[ترجمه ترگمان]در اکثر استانداردهای مردم، مرلین مونرو نسبتا بی پروا بود؛ به ندرت شنا می کرد، و آروغ زدن و آروغ زدن با بی خیال و بی خیال
[ترجمه گوگل]بر اساس استانداردهای بسیاری، مریلین مونرو نسبتا غیرقابل انعطاف بود؛ حمام کردن به ندرت، و بی حوصلگی و فرار با رها بی رحمانه
[ترجمه گوگل]بر اساس استانداردهای بسیاری، مریلین مونرو نسبتا غیرقابل انعطاف بود؛ حمام کردن به ندرت، و بی حوصلگی و فرار با رها بی رحمانه
پیشنهاد کاربران
گوز دادن، گوزیدن
😧😧😧😧😧 خب نمی دانم اما کلمه زشتی است برای همین باید این نکته را گفت!!!!
کلمات دیگر: