• one who models the current style of dress
fashion model
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. The fashion model had a very slim figure.
[ترجمه ترگمان]مدل مد خیلی باریک بود
[ترجمه گوگل]مدل مدلی شکل بسیار باریک داشت
[ترجمه گوگل]مدل مدلی شکل بسیار باریک داشت
2. She started her career as a fashion model.
[ترجمه ترگمان]او کارش را به عنوان مدل مد آغاز کرد
[ترجمه گوگل]او کار خود را به عنوان مد مدل آغاز کرد
[ترجمه گوگل]او کار خود را به عنوان مد مدل آغاز کرد
3. The documentary shows the life of a fashion model, warts and all.
[ترجمه ترگمان]این مستند زندگی یک مدل مد، warts و همه چیز را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این مستند زندگی مدل مد، زگیل و همه چیز را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این مستند زندگی مدل مد، زگیل و همه چیز را نشان می دهد
4. Yet out of uniform she looked like a fashion model.
[ترجمه ترگمان]با این حال شبیه به مدل مد شده بود
[ترجمه گوگل]با این حال از یکنواختی او به نظر می رسید که یک مدل مد است
[ترجمه گوگل]با این حال از یکنواختی او به نظر می رسید که یک مدل مد است
5. He got hitched fifteen years ago to some fashion model.
[ترجمه ترگمان]او پانزده سال پیش به یک مدل مد ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]او پانزده سال پیش به برخی از مدل های مد پاشید
[ترجمه گوگل]او پانزده سال پیش به برخی از مدل های مد پاشید
6. Masha, 20, is training to be a fashion model in St Petersburg.
[ترجمه ترگمان]Masha ۲۰ ساله در حال آموزش دیدن مدل مد در سنت پیترزبورگ است
[ترجمه گوگل]Masha، 20 ساله، مدرسه ای است که در سنت پترزبورگ فعالیت می کند
[ترجمه گوگل]Masha، 20 ساله، مدرسه ای است که در سنت پترزبورگ فعالیت می کند
7. He looks like a fashion model, a clubland vamp or the boy next door.
[ترجمه ترگمان]به نظر میاد مدل مد باشه، یه خون آشام clubland یا یه بچه در همسایگی
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد یک مدل مد، یک vamp clubland یا یک پسر در کنار آن است
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد یک مدل مد، یک vamp clubland یا یک پسر در کنار آن است
8. Commercial photography, fashion model shoot graphic design and print - Call for quote.
[ترجمه ترگمان]عکاسی تجاری، مدل مد، طراحی گرافیکی و چاپ - درخواست برای نقل قول
[ترجمه گوگل]عکاسی تجاری، مدل مد مدل طراحی شات و چاپ - تماس برای نقل قول
[ترجمه گوگل]عکاسی تجاری، مدل مد مدل طراحی شات و چاپ - تماس برای نقل قول
9. That beautiful girl is a fashion model.
[ترجمه ترگمان]آن دختر زیبا یک مدل مد است
[ترجمه گوگل]این دختر زیبا یک مدل مد است
[ترجمه گوگل]این دختر زیبا یک مدل مد است
10. His new girlfriend is a leggy fashion model.
[ترجمه ترگمان]دوست دختر جدیدش مدل مد leggy است
[ترجمه گوگل]دوست دختر جدیدش یک مدل مد لباس است
[ترجمه گوگل]دوست دختر جدیدش یک مدل مد لباس است
11. What looks great on a fashion model usually looks pretty goofy on anybody else.
[ترجمه ترگمان]آنچه در یک مدل مد بسیار عالی به نظر می رسد، معمولا به نظر دیگران مضحک و مسخره به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]آنچه که در مدل مد به نظر می رسد فوق العاده است، معمولا به نظر می رسد به هر کس دیگری دشوار است
[ترجمه گوگل]آنچه که در مدل مد به نظر می رسد فوق العاده است، معمولا به نظر می رسد به هر کس دیگری دشوار است
12. Wow! Not a body, but a fashion model. A dummy!
[ترجمه ترگمان]! وای نه یک جسد، بلکه مدل مد است یک آدمک!
[ترجمه گوگل]وای! نه یک بدن، بلکه یک مدل مد است ساختگی
[ترجمه گوگل]وای! نه یک بدن، بلکه یک مدل مد است ساختگی
13. That fashion model was looking for a chance to show off herself to advantage.
[ترجمه ترگمان]مدل مد روز دنبال فرصتی می گشت تا خود را به نفع خود نشان دهد
[ترجمه گوگل]این مدل مد به دنبال فرصتی برای نشان دادن خود به نفع است
[ترجمه گوگل]این مدل مد به دنبال فرصتی برای نشان دادن خود به نفع است
14. Helen is a former fashion model steamy affair with David, brother of her weaithy husband Ben.
[ترجمه ترگمان]هلن یک مدل سابق مد steamy با دیوید، برادر همسر weaithy بن است
[ترجمه گوگل]هلن یک مدل مد سابق است که با بازی دیوید، برادر شوهر برادرش، بن همراه است
[ترجمه گوگل]هلن یک مدل مد سابق است که با بازی دیوید، برادر شوهر برادرش، بن همراه است
پیشنهاد کاربران
به شخصی fashion model می گویند که کارش پوشیدن و نشان دادن مدل های جدید لباس است شخصی که برای نمایش لباس ، چه در صحنه و چه در عکس ، ژست می گیرد
کلمات دیگر: