ازروی بی گناهی، بطوربی عیب
faultlessly
ازروی بی گناهی، بطوربی عیب
انگلیسی به فارسی
بی پروا
انگلیسی به انگلیسی
• blamelessly, without fault, perfectly
جملات نمونه
1. He was faultlessly attired in black coat and striped trousers.
[ترجمه ترگمان]لباس سیاه پوشیده و شلوار راه راه سیاه پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او بدون هیچ زحمتی در کت سیاه و شلوار راه راه داشت
[ترجمه گوگل]او بدون هیچ زحمتی در کت سیاه و شلوار راه راه داشت
2. Howard was faultlessly dressed in a dark blue suit.
[ترجمه ترگمان]هاوارد با کت و شلوار آبی تیره پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]هاوارد بدون هیچ زحمتی در کت و شلوار آبی تیره پوشید
[ترجمه گوگل]هاوارد بدون هیچ زحمتی در کت و شلوار آبی تیره پوشید
3. Left: new Honda V12 performed faultlessly for Senna to score easy victory.
[ترجمه ترگمان]چپ: هوندا V۱۲ جدید، faultlessly را برای کسب پیروزی آسان برای سنا اجرا کرد
[ترجمه گوگل]چپ: جدید هوندا V12 بدون دردسر برای سنا بازی کرد تا پیروزی آسان را به دست آورد
[ترجمه گوگل]چپ: جدید هوندا V12 بدون دردسر برای سنا بازی کرد تا پیروزی آسان را به دست آورد
4. The engine performed faultlessly.
[ترجمه ترگمان]موتور faultlessly را اجرا کرد
[ترجمه گوگل]موتور بدون هیچ زحمتی کار کرد
[ترجمه گوگل]موتور بدون هیچ زحمتی کار کرد
5. Handsome and faultlessly groomed, he wore expensively tailored suits, fine silk shirts and ties.
[ترجمه ترگمان]آراسته، آراسته و آراسته، کت و شلوار چسبان و کراوات ابریشمی ظریف پوشیده بود
[ترجمه گوگل]خوش تیپ و بی عیب و نقص بود، او لباس مناسب، لباس های ابریشمی و روابط خوب را پوشید
[ترجمه گوگل]خوش تیپ و بی عیب و نقص بود، او لباس مناسب، لباس های ابریشمی و روابط خوب را پوشید
6. This matter has been finished faultlessly.
[ترجمه ترگمان]این موضوع کام لا به پایان رسیده
[ترجمه گوگل]این موضوع بدون هیچ زحمتی تمام شده است
[ترجمه گوگل]این موضوع بدون هیچ زحمتی تمام شده است
7. He solved all the problems faultlessly.
[ترجمه ترگمان]اون همه مشکلات رو حل کرد
[ترجمه گوگل]او تمام مشکلات را بدون هیچ مشکلی حل کرد
[ترجمه گوگل]او تمام مشکلات را بدون هیچ مشکلی حل کرد
8. With the Air Gripper System ( AGS ), spandex yarns in the weft also are woven faultlessly.
[ترجمه ترگمان]با سیستم gripper هوا (AGS)، spandex و yarns در the نیز faultlessly هستند
[ترجمه گوگل]با سیستم گیرنده هوای (AGS)، نخهای اسپندکس در طناب نیز با دست نخورده بافته میشوند
[ترجمه گوگل]با سیستم گیرنده هوای (AGS)، نخهای اسپندکس در طناب نیز با دست نخورده بافته میشوند
9. Of A Shun ' nebular ball and chain ' it is very good masturbation tool, glacial ' diamond stars ' make a person faultlessly asphyxial, blood was frozen by him.
[ترجمه ترگمان]از یک توپ Shun \"Shun\" و زنجیره آن، ابزار masturbation بسیار خوبی است، ستاره های الماس یخ یکی از افراد faultlessly asphyxial را تشکیل می دهند که خون از او منجمد شده است
[ترجمه گوگل]توپ و زنجیر بیضوی Shun 'این وسیله استمناء بسیار خوبی است، ستاره ی الماس یخ زده یک فرد را بدون هیچ زحمتی اشکیکی می کند، خون او توسط یخ زده است
[ترجمه گوگل]توپ و زنجیر بیضوی Shun 'این وسیله استمناء بسیار خوبی است، ستاره ی الماس یخ زده یک فرد را بدون هیچ زحمتی اشکیکی می کند، خون او توسط یخ زده است
کلمات دیگر: