چندانکه نتوان پیمود، بی اندازه، بیحد
immeasurably
چندانکه نتوان پیمود، بی اندازه، بیحد
انگلیسی به فارسی
چندانکه نتوان پیمود،بی اندازه،بیحد
بی اندازه
انگلیسی به انگلیسی
• in an immeasurable manner; immensely
you use immeasurably to emphasize that something has a particular quality to a very great extent.
you use immeasurably to emphasize that something has a particular quality to a very great extent.
جملات نمونه
1. Your presence has enriched our lives immeasurably.
[ترجمه ترگمان]حضور شما زندگی ما را غنی کرده است
[ترجمه گوگل]حضور شما زندگی غیرمنتظره ما را غنی کرده است
[ترجمه گوگل]حضور شما زندگی غیرمنتظره ما را غنی کرده است
2. The damage from the 1956 hurricane was immeasurably greater.
[ترجمه yazdanmadadjoo] خسارت ناشی از طوفان 1956 بی اندازه بیشتر بود.
[ترجمه ترگمان]خسارت طوفان ۱۹۵۶ به مراتب بیشتر بود[ترجمه گوگل]خسارات ناشی از طوفان 1956 به مراتب بیشتر بود
3. Housing standards improved immeasurably after the war.
[ترجمه ترگمان]استانداردهای مسکن به طور قابل توجهی پس از جنگ بهبود یافت
[ترجمه گوگل]استانداردهای مسکن پس از جنگ به طور نامحدود بهبود یافت
[ترجمه گوگل]استانداردهای مسکن پس از جنگ به طور نامحدود بهبود یافت
4. Stress has an immeasurably more serious effect on our lives than we realize.
[ترجمه ترگمان]استرس در زندگی ما بسیار جدی تر از آن چیزی است که ما درک می کنیم
[ترجمه گوگل]استرس تاثیر قابل توجهی بر زندگی ما دارد، مگر اینکه متوجه شویم
[ترجمه گوگل]استرس تاثیر قابل توجهی بر زندگی ما دارد، مگر اینکه متوجه شویم
5. They have improved immeasurably since their arrival.
[ترجمه ترگمان]آن ها از زمان ورود خود به راحتی بهبود یافته اند
[ترجمه گوگل]آنها از زمان ورودشان بی اندازه بهبود یافته اند
[ترجمه گوگل]آنها از زمان ورودشان بی اندازه بهبود یافته اند
6. Your Spanish has improved immeasurably.
[ترجمه ترگمان]زبان اسپانیایی شما تا حد زیادی بهبود یافته است
[ترجمه گوگل]اسپانیایی شما به میزان قابل توجهی بهبود یافته است
[ترجمه گوگل]اسپانیایی شما به میزان قابل توجهی بهبود یافته است
7. My own reflections were immeasurably deepened by the insights of the experts I quote throughout this book.
[ترجمه ترگمان]نظرات شخصی من به طور عجیبی با شناختی از متخصصانی که در سراسر این کتاب نقل کردم، عمیق تر شد
[ترجمه گوگل]بازتاب های من به طور ناگهانی عمیق تر شده توسط بینش کارشناسان من در سراسر این کتاب نقل قول
[ترجمه گوگل]بازتاب های من به طور ناگهانی عمیق تر شده توسط بینش کارشناسان من در سراسر این کتاب نقل قول
8. During these brief moments I felt immeasurably better; maybe everything would be all right after all.
[ترجمه ترگمان]در طول این لحظات کوتاهی، خیلی بهتر احساس می کردم، شاید همه چیز درست می شد
[ترجمه گوگل]در طول این لحظات کوتاه من احساس ناخوشایند بهتر؛ شاید همه چیز درست باشد پس از همه
[ترجمه گوگل]در طول این لحظات کوتاه من احساس ناخوشایند بهتر؛ شاید همه چیز درست باشد پس از همه
9. The task seems immeasurably difficult.
[ترجمه ترگمان]این وظیفه بسیار دشوار به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]این وظیفه به نظر بی معنی دشوار است
[ترجمه گوگل]این وظیفه به نظر بی معنی دشوار است
10. Azhag was not entirely Azhag any more, the immeasurably strong personality of Nagash was gradually eating him away.
[ترجمه ترگمان]به تدریج که Azhag به کلی از هم گسیخته بود، شخصیت او به تدریج او را از خود دور می کرد
[ترجمه گوگل]عجق بیشتر از این نبود، شخصیت قاطع قوی نآحش به تدریج او را می خورد
[ترجمه گوگل]عجق بیشتر از این نبود، شخصیت قاطع قوی نآحش به تدریج او را می خورد
11. He felt immeasurably sad for Dooley Russell held his hat over his mouth as another fit of coughing overcame him.
[ترجمه ترگمان]بار دیگر احساس ناراحتی کرد چون راسل کلاهش را روی دهانش گذاشته بود و سرفه بر او چیره می شد
[ترجمه گوگل]او احساس ناخوشایندی داشت غم انگیز بود زیرا دوولی راسل کلاه خود را بیش از دهان خود نگه داشت، به عنوان یکی دیگر از سرفه او را شکست داد
[ترجمه گوگل]او احساس ناخوشایندی داشت غم انگیز بود زیرا دوولی راسل کلاه خود را بیش از دهان خود نگه داشت، به عنوان یکی دیگر از سرفه او را شکست داد
12. Lesser men, together with the conscientious and immeasurably learned John Stuart Mill, refined, developed and organized the ideas.
[ترجمه ترگمان]men کم تر، با وجدان و immeasurably، جان استوارت میل را که refined و developed و organized بود، یاد گرفتند
[ترجمه گوگل]مردان کوچکتر، همراه با جان استوارت میل، وجدان و غافلگیر کننده، این ایده ها را تصحیح، توسعه و سازماندهی کردند
[ترجمه گوگل]مردان کوچکتر، همراه با جان استوارت میل، وجدان و غافلگیر کننده، این ایده ها را تصحیح، توسعه و سازماندهی کردند
13. Conversely, the economies of the New World benefited immeasurably by the exodus from the old.
[ترجمه ترگمان]بالعکس، اقتصاد دنیای جدید از خروج از این کشور بسیار سود می برد
[ترجمه گوگل]برعکس، اقتصادهای جهان جدید به طور غیرمستقیم به دلیل خروج از قدیمی، به شدت سود می بردند
[ترجمه گوگل]برعکس، اقتصادهای جهان جدید به طور غیرمستقیم به دلیل خروج از قدیمی، به شدت سود می بردند
14. Both of us grew and matured immeasurably as a result of going through the process.
[ترجمه ترگمان]هر دوی ما رشد کردیم و در نتیجه از بین رفتن این فرآیند به طور کامل بالغ شدیم
[ترجمه گوگل]هر دوی ما به عنوان یک نتیجه از طریق فرآیند، بی اندازه رشد کردیم
[ترجمه گوگل]هر دوی ما به عنوان یک نتیجه از طریق فرآیند، بی اندازه رشد کردیم
کلمات دیگر: