زمان گذشته و اسم مفعول فعل: geld، (خودمانی) پول، فلوس
gelt
زمان گذشته و اسم مفعول فعل: geld، (خودمانی) پول، فلوس
انگلیسی به فارسی
(عامیانه) پول، فلوس
زرد
زمان گذشته و اسم مفعول فعل: geld
انگلیسی به انگلیسی
• money (yiddish)
جملات نمونه
1. We mentioned the gelding being possessive of the mare, in fact, being jealous.
[ترجمه ترگمان]به این موضوع اشاره کردیم که اسب آخته در واقع نسبت به مادیان احساس حسادت می کند
[ترجمه گوگل]ما ذکر کردیم که جاندار متعلق به مارج است، در حقیقت، حسادت می کند
[ترجمه گوگل]ما ذکر کردیم که جاندار متعلق به مارج است، در حقیقت، حسادت می کند
2. Chester, a chestnut gelding with three white socks, was a particular family pet.
[ترجمه ترگمان]چستر، اسب آخته بور با سه جوراب سفید، یک حیوان خانگی خاص بود
[ترجمه گوگل]چستر، یک جاندو شاه بلوط با سه جوراب سفید، یک حیوان خانگی خانگی بود
[ترجمه گوگل]چستر، یک جاندو شاه بلوط با سه جوراب سفید، یک حیوان خانگی خانگی بود
3. Jenny Pitman's strapping gelding is a class act when right.
[ترجمه ترگمان]اسب آخته جنی pitman a است که درست کار می کند
[ترجمه گوگل]جندی جی جی یک عمل طبقاتی درست است
[ترجمه گوگل]جندی جی جی یک عمل طبقاتی درست است
4. Beador had lent her a magnificent five-year-old mealy bay gelding, called Fontana.
[ترجمه ترگمان]Beador یک اسب زیبای پنج ساله به نام فونتانا را به او قرض داد
[ترجمه گوگل]Beador به او پنج ساله عجیب و غریب ججینگ را که به فونتنا نامیده بود، قرض داده بود
[ترجمه گوگل]Beador به او پنج ساله عجیب و غریب ججینگ را که به فونتنا نامیده بود، قرض داده بود
5. Certes, my lord, I have the gelt to replace yon coffee pot.
[ترجمه ترگمان]Certes، سرورم، من the رو برای جایگزین کردن یه قوری قهوه دارم
[ترجمه گوگل]Certes، پروردگار من، من زنگ برای جای قهوه قهوه یون خود را
[ترجمه گوگل]Certes، پروردگار من، من زنگ برای جای قهوه قهوه یون خود را
6. In the process, the people often gelded themselves.
[ترجمه ترگمان]در این فرآیند، مردم اغلب خود را فریب می دهند
[ترجمه گوگل]در این فرایند، مردم اغلب خود را به خود جلب می کنند
[ترجمه گوگل]در این فرایند، مردم اغلب خود را به خود جلب می کنند
7. The critics of Spinning were swallowing large slices of humble pie after the reformed gelding completed a fabulous Goodwood double yesterday.
[ترجمه ترگمان]منتقدان ریسندگی، تکه های بزرگی از کیک را پس از اینکه اسب gelding اصلاح شده را دیروز به پایان رساندند، فرو می ریختند
[ترجمه گوگل]منتقدان ریسندگی در حال خوردن برش های نابالغ پس از جردن اصلاح شده دیوید گودوود دوقلو بود
[ترجمه گوگل]منتقدان ریسندگی در حال خوردن برش های نابالغ پس از جردن اصلاح شده دیوید گودوود دوقلو بود
8. In general, it is best to geld a colt before he is one-year old.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، بهتر است که یک کره اسب را قبل از اینکه یک کره اسب باشد geld کند
[ترجمه گوگل]به طور کلی، بهتر است قبل از اینکه یک ساله باشد، یک گلوله را بپوشانید
[ترجمه گوگل]به طور کلی، بهتر است قبل از اینکه یک ساله باشد، یک گلوله را بپوشانید
9. The gelding show-ed he was in good heart this week by winning at Edinburgh on Thursday.
[ترجمه ترگمان]اسب آخته در این هفته با برد در ادینبورگ در روز پنج شنبه در قلب خوبی بود
[ترجمه گوگل]جوردر نشان می دهد که او در این هفته با قاطعیت در بریتانیا در ادینبورگ قهرمان شد
[ترجمه گوگل]جوردر نشان می دهد که او در این هفته با قاطعیت در بریتانیا در ادینبورگ قهرمان شد
10. On his next outing, the gelding defeated the subsequent Gold Cup winner Garrison Savannah by seven lengths.
[ترجمه ترگمان]اسب آخته در گردش بعدی خود، برنده جام طلا subsequent winner را با هفت بار شکست داد
[ترجمه گوگل]در مسابقات آینده خود، جوردن هفت رشته برنده جام بعدی Gold Garrison Savannah را شکست داد
[ترجمه گوگل]در مسابقات آینده خود، جوردن هفت رشته برنده جام بعدی Gold Garrison Savannah را شکست داد
11. The locally-trained gelding jumped immaculately and made every yard of the running to score by two lengths from Moment of Truth.
[ترجمه ترگمان]اسب آخته که به صورت محلی تعلیم دیده بود، با immaculately می پرید و هر یارد می دوید تا دو بار از لحظه حقیقت نمره بگیرد
[ترجمه گوگل]مروج آموزش دیده محلی به طور نامحسوس پرش کرد و هر حیاطی را که دوام می آورد، از دوشاخه حقیقت به دست می آورد
[ترجمه گوگل]مروج آموزش دیده محلی به طور نامحسوس پرش کرد و هر حیاطی را که دوام می آورد، از دوشاخه حقیقت به دست می آورد
12. The Francois Doumen-trained gelding has also been well backed and is quoted at 6-1 joint favourite with Captain Dibble.
[ترجمه ترگمان]اسب آخته شده فرانسوا Doumen نیز مورد حمایت خوبی قرار گرفته است و در ۶ - ۱ مورد علاقه مشترک کاپیتان dibble نقل شده است
[ترجمه گوگل]گوانگدونگ Francois Doumen نیز به خوبی پشتیبانی شده است و در مورد 6-1 مورد مشترک با کاپیتان Dibble نقل قول شده است
[ترجمه گوگل]گوانگدونگ Francois Doumen نیز به خوبی پشتیبانی شده است و در مورد 6-1 مورد مشترک با کاپیتان Dibble نقل قول شده است
13. Isaac is known among the country as an expert at gelding ponies.
[ترجمه ترگمان]اسحاق در میان این کشور به عنوان کارشناس اسب gelding شناخته می شود
[ترجمه گوگل]اسحاق در میان کشور به عنوان متخصص در پهنه های جنگل شناخته می شود
[ترجمه گوگل]اسحاق در میان کشور به عنوان متخصص در پهنه های جنگل شناخته می شود
14. He was mounted on a fine black gelding, glossy coated and fresh.
[ترجمه ترگمان]سوار بر اسب سیاه و سیاه و براق شده بود
[ترجمه گوگل]او بر روی یک جاندار خوب سیاه و سفید، براق و تازه پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]او بر روی یک جاندار خوب سیاه و سفید، براق و تازه پوشیده شده بود
کلمات دیگر: