(کالبد شناسی)، (عضله یا یاخته یا غده و غیره که بتواند به انگیزه - به ویژه انگیزه ی عصبی - واکنش بدهد) انگیز پذیر، موثر
effector
(کالبد شناسی)، (عضله یا یاخته یا غده و غیره که بتواند به انگیزه - به ویژه انگیزه ی عصبی - واکنش بدهد) انگیز پذیر، موثر
انگلیسی به فارسی
(کالبدشناسی) (عضله یا یاخته یا غده و غیره که بتواند به انگیزه - بهویژه انگیزهی عصبی - واکنش بدهد) انگیزپذیر
(کالبدشناسی) (بخشی از عصب که انگیزه را به اندام انگیزپذیر میفرستد) انگیزرسان، مؤثر
نمایشگر
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a cell or an organ such as a muscle or gland that responds to a nerve impulse.
• person or thing that effects, something which activates, something which carries out
جملات نمونه
1. The effector processes become slower and less powerful but these effects are not so marked or so consistent.
[ترجمه ترگمان]فرایندهای پذیر پذیر آهسته تر بوده و قدرت کمتری دارند، اما این اثرات تا این حد مشخص و ثابت نیستند
[ترجمه گوگل]فرایندهای فیزیکی تبدیل به کندتر و ضعیفتر می شوند، اما این اثرات خیلی مشخص نیستند یا سازگار نیستند
[ترجمه گوگل]فرایندهای فیزیکی تبدیل به کندتر و ضعیفتر می شوند، اما این اثرات خیلی مشخص نیستند یا سازگار نیستند
2. NK cell trigger effector functions ( cytolysis ) by KAR, if target cell loses appropriate ligands recognized by KIR.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که سلول هدف، لیگاند های مناسبی را که توسط KIR به رسمیت شناخته شده است، از دست می دهد، توابع انگیز پذیر و انگیز پذیر (cytolysis)را از دست می دهد
[ترجمه گوگل]سلول های NK سلول های مغز را فعال می کند (Cytolysis) توسط KAR، اگر سلول هدف از دست می دهد لیگاندهای مناسب شناسایی شده توسط KIR
[ترجمه گوگل]سلول های NK سلول های مغز را فعال می کند (Cytolysis) توسط KAR، اگر سلول هدف از دست می دهد لیگاندهای مناسب شناسایی شده توسط KIR
3. The elongated member has an end effector at its distal end.
[ترجمه ترگمان]اعضای دراز و کشیده دارای یک ربات انتهایی در انت های دور خود هستند
[ترجمه گوگل]عضو دندانه دار در انتهای دفاعی خود دارای اثر بخشی است
[ترجمه گوگل]عضو دندانه دار در انتهای دفاعی خود دارای اثر بخشی است
4. Manipulating industrial robots. Automatic end effector exchange systems. Vocabulary and presentation of characteristics.
[ترجمه ترگمان]روبات های صنعتی Manipulating سیستم های تبادل خودکار و انگیز پذیر واژگان و معرفی ویژگی ها
[ترجمه گوگل]دستکاری روبات های صنعتی سیستم های مبادله فیزیکی پایان خودکار واژگان و ارائه مشخصات
[ترجمه گوگل]دستکاری روبات های صنعتی سیستم های مبادله فیزیکی پایان خودکار واژگان و ارائه مشخصات
5. A spare latching end effector for the station's robotic arm, and a spare trailing umbilical system for the rail car that the arm travels on.
[ترجمه ترگمان]یک دستگاه latching برای استفاده از بازوی مصنوعی ایستگاه و یک دستگاه umbilical یدکی برای ماشین راه آهن که بازو به آن حرکت می کند
[ترجمه گوگل]یک لودر پایدار برای بازوی رباتیک ایستگاه و یک سیستم پایه ی عقبی برای ماشین ریلی که بازو در حال حرکت است
[ترجمه گوگل]یک لودر پایدار برای بازوی رباتیک ایستگاه و یک سیستم پایه ی عقبی برای ماشین ریلی که بازو در حال حرکت است
6. To translocate the effector proteins into the plant cell is the primary function during the process of pathogen-host interaction.
[ترجمه ترگمان]برای translocate کردن پروتیین های سازمان یافته به داخل سلول گیاه، وظیفه اصلی در طول فرآیند تعامل پاتوژن میزبان است
[ترجمه گوگل]برای انتقال پروتئین effector به سلول گیاهی، عملکرد اولیه در طول فرآیند تعامل پاتوژن-میزبان است
[ترجمه گوگل]برای انتقال پروتئین effector به سلول گیاهی، عملکرد اولیه در طول فرآیند تعامل پاتوژن-میزبان است
7. In the myocardial fibrosis formation process, interstitial effector cells often play a crucial role.
[ترجمه ترگمان]در فرآیند شکل گیری fibrosis myocardial، سلول های دارای انگیز پذیر با یک نقش حیاتی بازی می کنند
[ترجمه گوگل]در فرایند تشکیل فیبروز قلب، سلول های فیزیکی بینابینی اغلب نقش مهمی ایفا می کنند
[ترجمه گوگل]در فرایند تشکیل فیبروز قلب، سلول های فیزیکی بینابینی اغلب نقش مهمی ایفا می کنند
8. Suppression of target of rapamycin, a downstream effector of phosphoinositide 3-kinase, also prevented lipofuscin accumulation in the heart.
[ترجمه ترگمان]با فرو نشاندن هدف of، ربات رو به پایین of ۳ - کیناز، نیز از تجمع lipofuscin در قلب جلوگیری کرد
[ترجمه گوگل]سرکوب کردن هدف از رپامایسین، تولید کننده فاز سومین کپسول فسفونیوییدید، همچنین مانع انباشت لیپوفوسن در قلب شد
[ترجمه گوگل]سرکوب کردن هدف از رپامایسین، تولید کننده فاز سومین کپسول فسفونیوییدید، همچنین مانع انباشت لیپوفوسن در قلب شد
9. CD 8 - positive T cells represent the effector cell population exhibiting antigen specificity for the nucleoprotein.
[ترجمه ترگمان]سی دی ۸ - ۸ سلول های T مثبت نشان دهنده جمعیت سلولی پذیر است که ویژگی آنتی ژن را برای the نشان می دهد
[ترجمه گوگل]CD 8 - مثبت T سلول ها نشان دهنده جمعیت سلول effector نشان دهنده خاصیت آنتیژن برای nucleoprotein
[ترجمه گوگل]CD 8 - مثبت T سلول ها نشان دهنده جمعیت سلول effector نشان دهنده خاصیت آنتیژن برای nucleoprotein
10. The soft effector object has a custom property to allow you to easily control the operater.
[ترجمه ترگمان]شی نرم و انگیز پذیر یک ویژگی سفارشی دارد که به شما اجازه می دهد به راحتی the را کنترل کنید
[ترجمه گوگل]شیء نرم افزاری دارای یک ویژگی سفارشی است که به شما اجازه می دهد به راحتی اپراتور را کنترل کنید
[ترجمه گوگل]شیء نرم افزاری دارای یک ویژگی سفارشی است که به شما اجازه می دهد به راحتی اپراتور را کنترل کنید
11. The end effector attaches itself to the end of the robot arm.
[ترجمه ترگمان]ربات end خود را به انتهای بازوی ربات متصل می کند
[ترجمه گوگل]End Effector خود را به پایان بازوی ربات متصل می کند
[ترجمه گوگل]End Effector خود را به پایان بازوی ربات متصل می کند
12. A staple holding jaw of the end effector is coupled to another jaw for grasping tissue to be stapled.
[ترجمه ترگمان]فک نگه داری اصلی مجری ن هایی، به فک دیگری برای محکم کردن بافت متصل می شود تا به آن متصل شود
[ترجمه گوگل]یک فشردن پایه ای از گیرنده پایینی به فک دیگر متصل می شود تا بتواند بافت را به چنگک اندازد
[ترجمه گوگل]یک فشردن پایه ای از گیرنده پایینی به فک دیگر متصل می شود تا بتواند بافت را به چنگک اندازد
13. The effects of the joint clearance variables to the position repeatability of the robot end effector are analyzed using a two-dimensional vector method to define the joint clearance variables.
[ترجمه ترگمان]تاثیر متغیرهای پاک سازی مشترک به تکرارپذیری موقعیت ربات end ربات با استفاده از یک روش برداری دو بعدی برای تعریف متغیرهای پاک سازی مشترک مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]اثرات متغیرهای ترخیص مشترک بر تکرارپذیری موقعیت رکورد کننده پایان ربات با استفاده از یک روش بردار دو بعدی برای تعیین متغیرهای ترخیص مشترک انجام شده است
[ترجمه گوگل]اثرات متغیرهای ترخیص مشترک بر تکرارپذیری موقعیت رکورد کننده پایان ربات با استفاده از یک روش بردار دو بعدی برای تعیین متغیرهای ترخیص مشترک انجام شده است
14. The typical industrial robots consists of 4 major components: the manipulator arm, the end effector, the actuator and the controller.
[ترجمه ترگمان]ربات های صنعتی معمولی متشکل از ۴ بخش اصلی هستند: بازوی ماهر، مجری ن هایی، محرک و کنترل کننده
[ترجمه گوگل]روبات های صنعتی معمولی شامل چهار جزء اصلی هستند: بازوی دستگیره، گیرنده پایان، عملگر و کنترل کننده
[ترجمه گوگل]روبات های صنعتی معمولی شامل چهار جزء اصلی هستند: بازوی دستگیره، گیرنده پایان، عملگر و کنترل کننده
پیشنهاد کاربران
تاثیرپذیر
عملگر
کنشگر
واکنش دهنده
تاثیر گذار
کنش زا
( بافت , اعضا, اندام, سلول, دستگاه و . . . . . ) ی عمل کننده
کلمات دیگر: