کلمه جو
صفحه اصلی

dead heat


(مسابقه ای که در آن دو یا چند نفر با هم کاملا مساوی هستند) نتیجه ی کاملا برابر، مسابقه ی دو برنده ای، مسابقه ای که در ان چند نفر برنده می شوند

انگلیسی به فارسی

مسابقه‌ای که در آن چند نفر برنده می‌شوند


گرمای مرده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a race that ends in a tie between two or more contestants.
مشابه: draw

• tie, condition in which two racers finish at the same time; (politics) condition in which two candidates receive the same number of votes or are tied in pre-election opinion polls
if a race ends in a dead heat, two or more competitors reach the finishing line first at exactly the same time.

مترادف و متضاد

tie in a contest


Synonyms: blanket finish, draw, even money, Mexican standoff, neck-and-neck race, photo finish, six of one and half a dozen of the other, standoff, tie, tie game, wash, without a difference


جملات نمونه

1. The race ended in a dead heat.
[ترجمه ترگمان]مسابقه با گرمای مرده به پایان رسید
[ترجمه گوگل]مسابقه به یک گرمای مرده پایان یافت

2. The race ended in a dead heat between two horses.
[ترجمه ترگمان]مسابقه با گرمای مرده بین دو اسب به پایان رسید
[ترجمه گوگل]این مسابقه بین دو اسب به یک گرمای مرده پایان یافت

3. The two candidates are in a dead heat in the polls.
[ترجمه ترگمان]این دو نامزد در حال حاضر در حال انتقال حرارت به پای صندوق های رای هستند
[ترجمه گوگل]این دو نامزد در نظرسنجی ها در گرمای مرده اند

4. Competition was fierce, with a dead heat in one of the races .
[ترجمه ترگمان]رقابت سخت بود، با گرمای مرده در یکی از نژاده ای مختلف
[ترجمه گوگل]رقابت شدید بود، با یک گرما مرده در یکی از مسابقات

5. Phil Gramm finished in a dead heat with front-runner Bob Dole.
[ترجمه ترگمان]فیل gramm توی یه گرما مرده با فرار از باب دول تموم شده
[ترجمه گوگل]فیل گرام در یک گرمای مرطوب با باب دول، دونده پیشین، به پایان رسید

6. We play for about 40 minutes to a dead heat at game point.
[ترجمه ترگمان]ما حدود ۴۰ دقیقه به خاطر گرما در نقطه بازی بازی می کنیم
[ترجمه گوگل]ما در حدود 40 دقیقه بازی را به یک گرمای مرده در نقطه بازی می پردازیم

7. This week a poll showed him in a dead heat with Mitt Romney, the Republican front-runner.
[ترجمه ترگمان]این هفته یک نظرسنجی نشان داد که او با میت رامنی، پیشتاز جمهوریخواه، در یک گرما کشته شد
[ترجمه گوگل]این هفته یک نظرسنجی نشان داد که او در گرمای مرده با میت رامنی، دونده جمهوریخواهان جمهوریخواه بود

8. The election a dead heat. Nobody could predict the outcome.
[ترجمه ترگمان]انتخابات یک گرما مرده بود هیچ کس نمی تواند نتیجه را پیش بینی کند
[ترجمه گوگل]انتخابات یک گرما مرده است هیچ کس نمیتواند نتیجه را پیش بینی کند

9. These two movies a dead heat for the best female actor award at the Oscars.
[ترجمه ترگمان]این دو فیلم در مراسم اسکار بهترین بازیگر زن را به نمایش گذاشتند
[ترجمه گوگل]این دو فیلم یک گرما مرطوب برای بهترین جایزه بازیگر زن در اسکار است

10. The boat race a dead heat, and the first prize was divided in two.
[ترجمه ترگمان]قایق گرما تلف کرد و جایزه اول به دو قسمت تقسیم شد
[ترجمه گوگل]قایق یک حرارت مرده را رقم زد و جایزه اول به دو قسمت تقسیم شد

11. Dead Heat: Kill an enemy in the same second that he kills you.
[ترجمه ترگمان]یه دشمن در همون لحظه ای که تو رو می کشه یه دشمن رو بکش
[ترجمه گوگل]Dead Heat: یک دشمن را در همان ثانیه کشتن کنید که او شما را می کشد

12. The boat race was a dead heat, and the first prize was divided in two.
[ترجمه ترگمان]مسابقه قایقرانی یک گرمای مرده بود و اولین جایزه در دو قسمت تقسیم شد
[ترجمه گوگل]مسابقه قایق گرمای مرده بود و جایزه اول به دو نفر تقسیم شد

13. Unofficial polls have us in a dead heat.
[ترجمه ترگمان]نظرسنجی های غیر رسمی باعث شده اند که ما در گرما تلف شویم
[ترجمه گوگل]نظرسنجی غیر رسمی ما را در یک گرمای مرطوب نگه می دارد

14. Since 200 Web ATM started to promote a dead heat market for the bank industry now.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که ۲۰۰ دستگاه خودپرداز در حال حاضر شروع به تبلیغ یک بازار داغ داغ برای صنعت این بانک کرده اند
[ترجمه گوگل]از آنجایی که 200 وب سایت اینترنتی شروع به ترویج بازار گرمای مرطوب برای صنعت بانک در حال حاضر کرده است

15. The election was a dead heat. Nobody could predict the outcome.
[ترجمه ترگمان]انتخابات داغ بود هیچ کس نمی تواند نتیجه را پیش بینی کند
[ترجمه گوگل]انتخابات گرمای مرده بود هیچ کس نمیتواند نتیجه را پیش بینی کند


کلمات دیگر: