(اسکاتلند) معشوق، یار، نگار، (خودمانی)، (بیشتر با j کوچک) مرد، آدم، کس، شخص، (j کوچک) قهوه، مخفف: (انجیل) یوئیل
joe
(اسکاتلند) معشوق، یار، نگار، (خودمانی)، (بیشتر با j کوچک) مرد، آدم، کس، شخص، (j کوچک) قهوه، مخفف: (انجیل) یوئیل
انگلیسی به فارسی
(اسکاتلند) معشوق، یار، نگار
(عامیانه) (بیشتر با J کوچک) مرد، آدم، کس، شخص
(عامیانه) (J کوچک) قهوه
(عامیانه) مخفف: Joseph
مخفف: (انجیل) یوئیل
انگلیسی به انگلیسی
• male first name (form of joseph); guy, fellow (informal)
جملات نمونه
1. Joe remained as immobile as if he had been carved out of rock.
[ترجمه ترگمان]جو همان طور بی حرکت مانده بود که انگار از سنگ تراشیده شده است
[ترجمه گوگل]جو همچنان بی حرکت باقی ماند، انگار از سنگ خارج شده بود
[ترجمه گوگل]جو همچنان بی حرکت باقی ماند، انگار از سنگ خارج شده بود
2. Hi, Joe. I'd like you to meet a friend of mine.
[ترجمه d] سلام جو ، مشتاقم که یکی از دوستان صمیمی ام را ملاقات کنی .
[ترجمه ترگمان]\"سلام،\" جو دوست دارم با یکی از دوستای من آشنا بشی[ترجمه گوگل]سلام جو من می خواهم شما را با یک دوست ملاقات کنم
3. Joe came in griping about how cold it was.
[ترجمه ترگمان]جو به این فکر افتاد که چقدر هوا سرد است
[ترجمه گوگل]جو درگیر چگونگی سرد بودنش بود
[ترجمه گوگل]جو درگیر چگونگی سرد بودنش بود
4. Joe had worked on the farm all his life.
[ترجمه ترگمان]جو تمام عمرش را در مزرعه کار کرده بود
[ترجمه گوگل]جو در تمام مدت زندگی خود در مزرعه کار کرده بود
[ترجمه گوگل]جو در تمام مدت زندگی خود در مزرعه کار کرده بود
5. Joe ran his tongue over his dry lips.
[ترجمه ترگمان]جو زبانش را روی لب های خشکش کشید
[ترجمه گوگل]جو زبانش را روی لب های خشکش زد
[ترجمه گوگل]جو زبانش را روی لب های خشکش زد
6. Joe bandaged me up until the doctor came.
[ترجمه ترگمان]جو مرا پانسمان کرد تا دکتر آمد
[ترجمه گوگل]جو تا زمانی که دکتر بیفتد، من را تکان داد
[ترجمه گوگل]جو تا زمانی که دکتر بیفتد، من را تکان داد
7. Joe sat on the bed while Martin was unpacking.
[ترجمه ترگمان]وقتی مارتین داشت جعبه ها را باز می کرد جو روی تخت نشسته بود
[ترجمه گوگل]جو در حالی که مارتین پاره شد، بر روی تخت نشست
[ترجمه گوگل]جو در حالی که مارتین پاره شد، بر روی تخت نشست
8. Do your coat up, Joe, or you'll freeze.
[ترجمه ترگمان]\"کتت رو بپوش\" جو وگرنه یخ می زنی
[ترجمه گوگل]کت خود را، جو، و یا شما را بست
[ترجمه گوگل]کت خود را، جو، و یا شما را بست
9. Joe is always starting arguments with Sue.
[ترجمه ترگمان]جو همیشه با سو بحث می کنه
[ترجمه گوگل]جو همیشه استدلال هایی با سو دارد
[ترجمه گوگل]جو همیشه استدلال هایی با سو دارد
10. Ann and Joe aren't talking to each other right now .
[ترجمه ترگمان]آن و جو حالا با هم حرف نمی زنند
[ترجمه گوگل]ان و جو اکنون با یکدیگر صحبت نمی کنند
[ترجمه گوگل]ان و جو اکنون با یکدیگر صحبت نمی کنند
11. The conference will be attended by Ian Taylor, Joe Sellars and A. N. Other.
[ترجمه ترگمان]این کنفرانس توسط ایان تیلور، جو Sellars و ای برگزار خواهد شد ان بقیه
[ترجمه گوگل]این کنفرانس با حضور یان تیلور، جو سلارس و آ ن دیگر برگزار خواهد شد
[ترجمه گوگل]این کنفرانس با حضور یان تیلور، جو سلارس و آ ن دیگر برگزار خواهد شد
12. Joe has recently returned from his fifth trip to Australia.
[ترجمه ترگمان]جو اخیرا از سفر پنجم به استرالیا برگشته است
[ترجمه گوگل]جو اخیرا از سفر پنجم خود به استرالیا بازگشت
[ترجمه گوگل]جو اخیرا از سفر پنجم خود به استرالیا بازگشت
13. Joe struggled in school before he was diagnosed as dyslexic.
[ترجمه ترگمان]جو قبل از اینکه تشخیص داده شود مبتلا به نارساخوانی است، در مدرسه مبارزه کرد
[ترجمه گوگل]جو قبل از اینکه به عنوان اختلال نعوظ تشخیص داده شود، در مدرسه مشغول به کار بود
[ترجمه گوگل]جو قبل از اینکه به عنوان اختلال نعوظ تشخیص داده شود، در مدرسه مشغول به کار بود
14. Joe is very active in left-wing politics.
[ترجمه ترگمان]جو در سیاست جناح چپ بسیار فعال است
[ترجمه گوگل]جو بسیار فعال در سیاست چپ گرا است
[ترجمه گوگل]جو بسیار فعال در سیاست چپ گرا است
پیشنهاد کاربران
شخص . نفر. انسان
j کوچک
شخص، آدم
چیزی معادل � زید� در عربی که در فارسی هم میگوییم
شخص، آدم
چیزی معادل � زید� در عربی که در فارسی هم میگوییم
کلمات دیگر: