بت بی الایشی، بپاکی، ازروی پاکی و عفت
immaculately
بت بی الایشی، بپاکی، ازروی پاکی و عفت
انگلیسی به فارسی
با پاکی
انگلیسی به انگلیسی
• without a spot, stainlessly; without fault
جملات نمونه
1. The immaculately tended gardens are an oasis in the midst of Cairo's urban sprawl.
[ترجمه ترگمان]باغ های تمیز و immaculately an در میان گسترش شهر قاهره هستند
[ترجمه گوگل]باغ های نومحافظه کارانه، در میان قیام شهری قاهره، یک واحه هستند
[ترجمه گوگل]باغ های نومحافظه کارانه، در میان قیام شهری قاهره، یک واحه هستند
2. As always he was immaculately dressed.
[ترجمه ترگمان]درست مثل همیشه
[ترجمه گوگل]همانطور که همیشه لباس پوشیدنی بود
[ترجمه گوگل]همانطور که همیشه لباس پوشیدنی بود
3. It was a neatly furnished and immaculately tidy room.
[ترجمه ترگمان]اتاق تمیز و تمیز و تمیز و تمیز و تمیز و مرتب بود
[ترجمه گوگل]این یک اتاق مرتب و ممتاز و مرتب مرتب بود
[ترجمه گوگل]این یک اتاق مرتب و ممتاز و مرتب مرتب بود
4. The ball rolled across the immaculately manicured lawn.
[ترجمه ترگمان]توپ از روی چمن های تمیز و تمیز و تمیز و تمیز و تمیز و تمیز و صاف و نرم گذشت
[ترجمه گوگل]توپ در سراسر چمن بی نظیر تحسین شده رانده شد
[ترجمه گوگل]توپ در سراسر چمن بی نظیر تحسین شده رانده شد
5. He wore an immaculately tailored three-piece suit, cut from a cloth of apricot cream.
[ترجمه ترگمان]او یک کت و شلوار مناسب و مرتب به تن داشت که از یک پارچه کرم رنگ بریده شده بود
[ترجمه گوگل]او با یک کت و شلوار سه قطعه بی نظیر، از پارچه ای از کیک زردآلو استفاده کرد
[ترجمه گوگل]او با یک کت و شلوار سه قطعه بی نظیر، از پارچه ای از کیک زردآلو استفاده کرد
6. Such an immaculately synchronised performance between two figures seeks totally to control and condition our attention.
[ترجمه ترگمان]چنین اجرای immaculately بین دو شخصیت به دنبال کنترل کامل و شرایط توجه ما است
[ترجمه گوگل]چنین عملکرد غیرقابل هماهنگی بین دو شخصیت به طور کامل به کنترل و توجه ما بستگی دارد
[ترجمه گوگل]چنین عملکرد غیرقابل هماهنگی بین دو شخصیت به طور کامل به کنترل و توجه ما بستگی دارد
7. Saddles, gleaming immaculately and stirrup irons polished, hung neatly on pegs.
[ترجمه ترگمان]saddles و immaculately و irons براق و براق و صیقلی و براق و مرتب بر تیره ای سقف آویخته بود
[ترجمه گوگل]زین و زرق و برق دار ناحیه ای و چنگال طناب جلا، به طور مرتب بر روی گیره آویزان
[ترجمه گوگل]زین و زرق و برق دار ناحیه ای و چنگال طناب جلا، به طور مرتب بر روی گیره آویزان
8. The frilled, thin white curtains fluttered immaculately in the soft breezes of the open windows.
[ترجمه ترگمان]پرده های چین دار سفید و نازک سفید در نسیم ملایم پنجره های باز می درخشید
[ترجمه گوگل]پرده های سفید و نازک ریخته شده و بی نظیر در یخ های نرم پنجره های باز
[ترجمه گوگل]پرده های سفید و نازک ریخته شده و بی نظیر در یخ های نرم پنجره های باز
9. Rice dresses immaculately and stylishly at all times, on the field and off.
[ترجمه ترگمان]لباس های رایس در تمام زمان ها، در میدان و خارج از زمین، تمیز و تمیز می شوند
[ترجمه گوگل]لباس های برنج همیشه بی نظیر و شیک می شوند، در حیاط و بیرون
[ترجمه گوگل]لباس های برنج همیشه بی نظیر و شیک می شوند، در حیاط و بیرون
10. Thick, immaculately cut ash-blonde hair brushed the padded silk shoulders of a black and white striped Roland Klein suit.
[ترجمه ترگمان]موهای بور و بی رنگ و immaculately، شانه های silk ابریشمی و سفید و سفید و سفید و راه راه را شانه زد و آن را با کت و شلوار راه راه سفید و سفید راه راه شانه زد
[ترجمه گوگل]موهای نازک و بی نظیر بریده بریده، شانه های ابریشمی ملافه ای از کت و شلوار سفید Roland Klein سیاه و سفید را پوشیدند
[ترجمه گوگل]موهای نازک و بی نظیر بریده بریده، شانه های ابریشمی ملافه ای از کت و شلوار سفید Roland Klein سیاه و سفید را پوشیدند
11. The large mahogany writing desk was immaculately tidy.
[ترجمه ترگمان]میز تحریر چوب ماهون بزرگ تمیز و مرتب بود
[ترجمه گوگل]میز نوشتن mahogany بزرگ بود بی نظیر مرتب
[ترجمه گوگل]میز نوشتن mahogany بزرگ بود بی نظیر مرتب
12. The locally-trained gelding jumped immaculately and made every yard of the running to score by two lengths from Moment of Truth.
[ترجمه ترگمان]اسب آخته که به صورت محلی تعلیم دیده بود، با immaculately می پرید و هر یارد می دوید تا دو بار از لحظه حقیقت نمره بگیرد
[ترجمه گوگل]مروج آموزش دیده محلی به طور نامحسوس پرش کرد و هر حیاطی را که دوام می آورد، از دوشاخه حقیقت به دست می آورد
[ترجمه گوگل]مروج آموزش دیده محلی به طور نامحسوس پرش کرد و هر حیاطی را که دوام می آورد، از دوشاخه حقیقت به دست می آورد
13. We had breakfast and the girls immaculately executed the table manner lessons.
[ترجمه ترگمان]ما صبحانه خوردیم و دخترها هم با هم سر و کله سر میز صبحانه درست کردند
[ترجمه گوگل]ما صبحانه داشتیم و دختران کلاس درس را به صورت غیرمعمول اجرا کردند
[ترجمه گوگل]ما صبحانه داشتیم و دختران کلاس درس را به صورت غیرمعمول اجرا کردند
14. She had offered her immaculately powdered cheek to each man and had received a kiss from everyone.
[ترجمه ترگمان]او صورت powdered را به هر مرد تعارف کرده بود و یک بوسه از همه آن ها دریافت کرده بود
[ترجمه گوگل]او به هر مردی که به طور ناخودآگاه پودر شده بود به او پیشنهاد کرده بود و از همه به بوسه تبدیل شده بود
[ترجمه گوگل]او به هر مردی که به طور ناخودآگاه پودر شده بود به او پیشنهاد کرده بود و از همه به بوسه تبدیل شده بود
پیشنهاد کاربران
به طور تمیز و پاک
کلمات دیگر: