کلمه جو
صفحه اصلی

deanery


(مقام dean) ریاست، سرپرستی، سمت یاحوزه یامحل اقامت یکنفر

انگلیسی به فارسی

سمت یا حوزه یا محل اقامت یک‌نفر


دبیرخانه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: deaneries
• : تعریف: the position, realm of authority, or residence of a church dean.

• position of dean (head of a particular division in a university)
deanery means connected with the responsibilities of a dean.
a deanery is the place where a dean lives.

جملات نمونه

1. The plans are to have a Deanery Communication Team, with representatives in every parish.
[ترجمه ترگمان]این برنامه ها عبارتند از یک تیم ارتباطات Deanery، با نمایندگانی در هر بخش
[ترجمه گوگل]این برنامه ها شامل یک تیم ارتباطات دنیری با نمایندگان در هر حوزه است

2. He stayed at the deanery and talked far into the night about the needs of Durham and its diocese.
[ترجمه ترگمان]او در ریاست اسقف ماند و در شب درباره نیازهای دوره ام و اسقف نشین آن صحبت کرد
[ترجمه گوگل]او در دادگاه اقامت داشت و در مورد نیاز دورام و دیپسیونزیه اش به دور از شب صحبت کرد

3. My dear child, commend Dr. Grant to the deanery of Westminster or St. Paul's, and I should be as glad of your nurseryman and poulterer as you could be.
[ترجمه ترگمان]بچه عزیزم، جناب گرانت را به the وست می نستر یا سنت پل ببرد، و من هم مثل تو از باغبان و پرورش دهنده پرنده your خوشحال می شوم
[ترجمه گوگل]فرزند عزیزم، دکتر گرانت را به اداره امور وست مینستر یا سنت پل، و من باید از پرستار و پرستار شما خوشحال باشم

4. The main purpose of the meeting was to consider baptismal programmes in the eight deanery parishes.
[ترجمه ترگمان]هدف اصلی این ملاقات، در نظر گرفتن برنامه های غسل تعمید در هشت بخش ریاست کلیسا بود
[ترجمه گوگل]هدف اصلی جلسه این بود که برنامه های تعمید در هشت کلیسای دادگستری را در نظر بگیریم

5. It poked its front door out into the green as though to challenge an equality with the deanery opposite.
[ترجمه ترگمان]در جلویی را به رنگ سبز درآورده بود، گویی می خواست برابری با ریاست اسقف را به چالش بکشد
[ترجمه گوگل]این جلوی درب جلو را به رنگ سبز تکان داد، همانطور که برای برابری با مخالفت فرمانروایی چالش می کشید

6. Some had served the parish in the past, others were from the local Deanery.
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها در گذشته به نوانخانه خدمت کرده بودند و بقیه از the محلی بودند
[ترجمه گوگل]بعضی از قبایل در گذشته خدمت کرده بودند، دیگران از اداره محلی بودند

7. Organise a prayer service and/or information event for your parish or deanery.
[ترجمه ترگمان]سازماندهی یک مراسم دعا و \/ یا یک رویداد اطلاعاتی برای بخش کلیسایی و یا ریاست کلیسای شما
[ترجمه گوگل]سازماندهی نماز و یا رویداد اطلاعاتی برای ادای احترام یا ادای احترام به شما

8. In September, over 60 young people from across the deanery took part in a ten-pin bowling evening in Warrington.
[ترجمه ترگمان]در ماه سپتامبر، بیش از ۶۰ جوان از سوی ریاست اسقف در یک bowling ده روزه در Warrington شرکت کردند
[ترجمه گوگل]در ماه سپتامبر، بیش از 60 جوان از سراسر دفتر معارف در یک بونینگ ده پین ​​در ورینگتون شرکت کردند

9. Their needs are met to varying degrees by the home, parish or deanery.
[ترجمه ترگمان]نیازهای آنان با درجات مختلفی از خانه، محل یا ریاست کلیسا تامین می شود
[ترجمه گوگل]نیازهای آنها در خانه های مختلف، اقامتگاه ها و یا بخش های مختلف در سطح متفاوت قرار دارد

10. As a lead-up to national Youth Sunday, parish youth groups have already enjoyed two deanery events.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک رهبری در روز یکشنبه ملی جوانان، گروه های جوانان بخش جوانان قبلا از دو دوره ریاست اسقف برخوردار بوده اند
[ترجمه گوگل]به عنوان یک رهبر جوانان ملی جوانان، گروه های جوانان مسلمان در حال حاضر از دو حوادث غیر رسمی برخوردار بوده اند

11. The dean's illness occasioned much mental turmoil in other places besides the deanery and adjoining library.
[ترجمه ترگمان]بیماری دین در جاه ای دیگر به غیر از the و کتابخانه مجاور سبب شده بود
[ترجمه گوگل]بیماری دین باعث ایجاد آشفتگی های روانی در اماکن عمومی و همچنین کتابخانه های مجاور شده است


کلمات دیگر: