بر سرعت افزودن، دنده ی بالاتر به کار بردن، بر میزان تولید افزون
gear up
بر سرعت افزودن، دنده ی بالاتر به کار بردن، بر میزان تولید افزون
انگلیسی به فارسی
آماده شدن برای
دنده بالا
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: to make preparations; get ready for.
• مشابه: mobilize, ready
• مشابه: mobilize, ready
- The hotel geared up for the tourist season.
[ترجمه ترگمان] هتل برای فصل گردشگری آماده شد
[ترجمه گوگل] این هتل برای فصل توریستی آماده شده است
[ترجمه گوگل] این هتل برای فصل توریستی آماده شده است
- He geared himself up for the ceremony.
[ترجمه ترگمان] برای مراسم آماده شد
[ترجمه گوگل] او خود را برای مراسم آماده کرد
[ترجمه گوگل] او خود را برای مراسم آماده کرد
- The country is gearing up for the presidential election.
[ترجمه ترگمان] این کشور در حال آماده شدن برای انتخابات ریاست جمهوری است
[ترجمه گوگل] کشور در حال آماده سازی برای انتخابات ریاست جمهوری است
[ترجمه گوگل] کشور در حال آماده سازی برای انتخابات ریاست جمهوری است
• switch to a higher speed or gear, speed up, accelerate
مترادف و متضاد
Prepare for an activity
جملات نمونه
1. Was the landing gear up or down, or was one leg out of phase with the other?
[ترجمه ترگمان]آیا فرود آمدن دنده به پایین یا پایین رفتن یک پا از فاز با دیگری بود؟
[ترجمه گوگل]آیا دنده فرود بود یا پایین، یا یک پا از مرحله با یک دیگر بود؟
[ترجمه گوگل]آیا دنده فرود بود یا پایین، یا یک پا از مرحله با یک دیگر بود؟
2. Your dad was packing his gear up.
[ترجمه ترگمان] بابات داشت وسایلش رو جمع می کرد
[ترجمه گوگل]پدر شما دنده ی خود را بسته بود
[ترجمه گوگل]پدر شما دنده ی خود را بسته بود
3. The renewed fighting comes as international aid agencies gear up to deal with the worst famine to hit the region since 198
[ترجمه ترگمان]این جنگ تازه به عنوان تجهیزات کمک رسانی بین المللی برای مقابله با بدترین قحطی در منطقه از ۱۹۸ مورد به دست آمده است
[ترجمه گوگل]مبارزه مجدد به نظر می رسد که سازمان های کمک های بین المللی برای مقابله با بدترین قحطی که از سال 1983 به منطقه رسیده اند، تلاش می کنند
[ترجمه گوگل]مبارزه مجدد به نظر می رسد که سازمان های کمک های بین المللی برای مقابله با بدترین قحطی که از سال 1983 به منطقه رسیده اند، تلاش می کنند
4. Control handle up, gear up and locked, door closed.
[ترجمه ترگمان]کنترل، تجهیزات را بالا و در بسته، در بسته شد
[ترجمه گوگل]کنترل دستگیره، چرخ دنده و قفل، درب بسته
[ترجمه گوگل]کنترل دستگیره، چرخ دنده و قفل، درب بسته
5. We'd better gear up ( the car ) if we are to arrive at the airport before six.
[ترجمه ترگمان]اگر قرار است قبل از ساعت شش به فرودگاه برسیم، تجهیزات بهتری داریم
[ترجمه گوگل]اگر ما تا شش سال پیش به فرودگاه بپیوندیم، بهتر است (ماشین) دنده شویم
[ترجمه گوگل]اگر ما تا شش سال پیش به فرودگاه بپیوندیم، بهتر است (ماشین) دنده شویم
6. A kind of can inspire person gear up keep forging ahead spirit.
[ترجمه ترگمان]نوعی حس الهام بخشی می تواند یک فرد را تحریک کند تا روح خود را جلو ببرد
[ترجمه گوگل]نوعی می تواند الهام بخش فرد دندان باشد تا بتواند روح پیش رو را تقویت کند
[ترجمه گوگل]نوعی می تواند الهام بخش فرد دندان باشد تا بتواند روح پیش رو را تقویت کند
7. We must gear up industry to meet defense needs.
[ترجمه ترگمان]ما باید صنعت را برای برآورده کردن نیازهای دفاعی آماده کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید صنعت را برای تامین نیازهای دفاعی آماده کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید صنعت را برای تامین نیازهای دفاعی آماده کنیم
8. Reluctantly I gear up in a hooded rainproof coat and heavy black boots.
[ترجمه ترگمان]با اکراه با کت و شلوار مشکی و چکمه های سنگین به تن کردم
[ترجمه گوگل]با کمال میل من در کت و کت بارانی با کفی و چکمه های سنگین سیاه پوش می کنم
[ترجمه گوگل]با کمال میل من در کت و کت بارانی با کفی و چکمه های سنگین سیاه پوش می کنم
9. Now the country needs to gear up the domestic economy.
[ترجمه ترگمان]اکنون کشور باید اقتصاد داخلی را تجهیز کند
[ترجمه گوگل]اکنون کشور باید اقتصاد داخلی را تقویت کند
[ترجمه گوگل]اکنون کشور باید اقتصاد داخلی را تقویت کند
10. They accordingly allowed banks to gear up their balance - sheets to a greater extent than before.
[ترجمه ترگمان]آن ها بر این اساس به بانک ها اجازه دادند تا balance خود را تا حد بیشتری نسبت به قبل تنظیم کنند
[ترجمه گوگل]به موجب آن، بانکها اجازه دادند تا تعادل خود را تا حد زیادی افزایش دهند
[ترجمه گوگل]به موجب آن، بانکها اجازه دادند تا تعادل خود را تا حد زیادی افزایش دهند
11. I am now in high school, it's time gear up for study.
[ترجمه ترگمان]الان در دبیرستان هستم، زمان برای مطالعه آماده است
[ترجمه گوگل]من الان در دبیرستان هستم، وقت آن است که برای مطالعه مطالعه کنم
[ترجمه گوگل]من الان در دبیرستان هستم، وقت آن است که برای مطالعه مطالعه کنم
12. It was nice to unwind after gear up for the end of the season.
[ترجمه ترگمان]خوب است که بعد از این که لوازم را برای پایان فصل آماده کنید، انرژی خود را باز کنید
[ترجمه گوگل]بعد از آماده سازی برای پایان فصل، خوشحالی به خلوت افتاد
[ترجمه گوگل]بعد از آماده سازی برای پایان فصل، خوشحالی به خلوت افتاد
13. When you are going fast enough, you'll be able to gear up.
[ترجمه ترگمان]وقتی به اندازه کافی تند می روید، می توانید gear را آماده کنید
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما به اندازه کافی سریع می روید، قادر خواهید بود تا سرعت خود را بالا ببرید
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما به اندازه کافی سریع می روید، قادر خواهید بود تا سرعت خود را بالا ببرید
پیشنهاد کاربران
حاضر شدن یا آماده شدن برای کسی یا چیزی، مثال I geared myself up for Sarah , who was coming here to see me من خودم را برای سارا که داشت برای دیدن من میومد اینجا، آماده کردم.
آماده شدن
رسیدگی کردن، مهیا کردن
کلمات دیگر: