کلمه جو
صفحه اصلی

sedulous


معنی : ساعی، کوشا
معانی دیگر : مراقب، دقیق، جدی، لایق، کارا

انگلیسی به فارسی

کوشا، ساعی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: sedulously (adv.), sedulousness (n.)
• : تعریف: steady and persistent in an action or duty; diligent.
مشابه: assiduous, diligent, laborious

- The task was daunting, but the sedulous researchers eventually found what they were looking for.
[ترجمه علی مرادی 1996] کار خیلی سخت بود، اما محققان کوشا انچه را میخواستند بدست اوردن
[ترجمه ترگمان] کار سخت بود، اما محققان مدام آنچه را که دنبالش می گشتند پیدا کردند
[ترجمه گوگل] وظیفه دشوار بود، اما محققان ناخوشایند در نهایت آنچه را که دنبال می کردند پیدا کردند

• assiduous, diligent, persistent, tireless

مترادف و متضاد

ساعی (صفت)
careful, active, industrious, diligent, studious, assiduous, laborious, painstaking, sedulous

کوشا (صفت)
industrious, diligent, studious, trying, sedulous

assiduous


Synonyms: active, busy, determined, diligent, hard-working, industrious, laborious, persevering, plugging, tireless


جملات نمونه

sedulous attention to the task

توجه دقیق به کار


1. sedulous attention to the task
توجه دقیق به کار

2. He holds long Sui Jian, the sword since sedulous on green carpet dance comes.
[ترجمه ترگمان]شمشیر بلند و sui را نگه می دارد، شمشیر از زمان sedulous بر روی فرش سبز به میان می آید
[ترجمه گوگل]او مدت طولانی سوئی جیان را نگه می دارد، زیرا شمشیرش را روی رقص فرش سبز می بیند

3. She is as gifted as sedulous.
[ترجمه ترگمان] اون به اندازه \"sedulous\" با استعداده
[ترجمه گوگل]او به عنوان محرمانه به عنوان سوزاننده است

4. The young woman was so sedulous that she received a commendation for her hard work.
[ترجمه ترگمان]این زن جوان چنان شیفته خود شده بود که نسبت به کاره ای سخت خود از او تمجید می کرد
[ترجمه گوگل]زن جوان خیلی زشت بود که از سختی کار او قدردانی می کرد

5. Although they are sedulous also him carve life, but become hard after all big implement.
[ترجمه ترگمان]اگرچه آن ها مدام مراقب او هستند، اما بعد از همه اجرای بزرگ سخت می شوند
[ترجمه گوگل]اگرچه آنها هم دچار انحراف هستند، اما او نیز زندگی خود را از بین می برد، اما پس از تمام اعمال بزرگ، سخت می شود

6. Black replies: " Am I in sedulous listen? "
[ترجمه ترگمان]به لک جواب می دهد: \"من سخت گوش می دهم؟\"
[ترجمه گوگل]سیاه پاسخ می دهد: 'آیا من در گوشه گوشه نشینی هستم؟' '

7. So the verve in his poems is a sedulous mask of curule psychology.
[ترجمه ترگمان]از این رو، شور و حرارت در اشعارش، نقابی سخت از روانشناسی curule است
[ترجمه گوگل]بنابراین شعر در شعر او یک ماسک عجیب و غریب از روانشناسی Curule است

8. He seldom appears in public circumstance, he begins the quest of sedulous and evasive media.
[ترجمه ترگمان]او به ندرت در شرایط عمومی ظاهر می شود و به دنبال رسانه طفره آمیز و طفره آمیز می گردد
[ترجمه گوگل]او به ندرت در شرایط عمومی ظاهر می شود، او تلاش می کند رسانه های محکم و تندرو را دنبال کند

9. I believe most people around the world is kindness and justice, not sedulous in China.
[ترجمه ترگمان]من معتقدم که بیشتر مردم در سراسر دنیا مهربانی و عدالت هستند، نه در چین
[ترجمه گوگل]من اعتقاد دارم که بیشتر مردم در سراسر جهان مهربانی و عدالت هستند، نه در چین چیره

10. Casual when, a cameraman that loves travel patted a group of true PP, not sedulous ground.
[ترجمه ترگمان]Casual که، a که عاشق سفر هستند، گروهی از PP واقعی را نوازش می کند
[ترجمه گوگل]گاه به گاه، فیلمبردارانی که دوست دارند مسافرت می کنند، یک گروه واقعی از حزب را تشکیل می دهند، نه زمین سرسخت

پیشنهاد کاربران

سخت کوش. مشغول
- Parents wait for the day when their children will
be as sedulous in
fulfilling their family responsibilities as they are
in preparing for a party.


کلمات دیگر: