(گیاه شناسی) گل استکانی (از تیره ی campanulaceae و خانواده ی bellflower)، گل استکان
campanula
(گیاه شناسی) گل استکانی (از تیره ی campanulaceae و خانواده ی bellflower)، گل استکان
انگلیسی به فارسی
(گیاهشناسی) گل استکانی (از تیرهی Campanulaceae و خانوادهی bellflower)
campanula
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: any of various bellflower plants that bear bell-shaped, usu. blue flowers.
• bellflower (botany)
جملات نمونه
1. Strategic groups of foxgloves, delphiniums and tall campanulas will relieve the consistent height.
[ترجمه ترگمان]گروه های استراتژیک of، delphiniums و campanulas بلند ارتفاع ثابت را کاهش خواهند داد
[ترجمه گوگل]گروه های استراتژیک اسلحه ها، دلفین ها و کمربندهای بلند قد پایدار را کاهش می دهند
[ترجمه گوگل]گروه های استراتژیک اسلحه ها، دلفین ها و کمربندهای بلند قد پایدار را کاهش می دهند
2. Purple dream, like wind creed, crystal Campanula sounded the moment, I do not know who is singing in harmony, the graceful paradise came as a prayer.
[ترجمه ترگمان]خواب ارغوانی، مانند اعتقاد بادی، Campanula، لحظه را به صدا در می آورد، نمی دانم چه کسی در هماهنگی آواز می خواند، بهشت زیبا به عنوان یک دعا در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]رویای بنفش، مانند باد، کریستال Campanula صدای لحظه ای، من نمی دانم که چه کسی آواز می خواند در هماهنگی، بهشت به عنوان آرزوی به عنوان یک نماز بود
[ترجمه گوگل]رویای بنفش، مانند باد، کریستال Campanula صدای لحظه ای، من نمی دانم که چه کسی آواز می خواند در هماهنگی، بهشت به عنوان آرزوی به عنوان یک نماز بود
3. Tingle to leave to leave China Panjin Campanula shed tears of emotion. Panjin is what we set tingle of children is our concern for each of her children!
[ترجمه ترگمان]tingle که برای ترک چین و ترک چین عزیمت کرده اند، اشک احساسات را می ریزند این چیزی است که ما برای هر یک از فرزندان خود concern
[ترجمه گوگل]آواز خواندن برای خروج از چین پانجیان کمپانولا اشک های احساسات را رها کرد پانجین چیزی است که ما از بچه ها می گذاریم نگرانی ما برای هر یک از فرزندانش است!
[ترجمه گوگل]آواز خواندن برای خروج از چین پانجیان کمپانولا اشک های احساسات را رها کرد پانجین چیزی است که ما از بچه ها می گذاریم نگرانی ما برای هر یک از فرزندانش است!
4. Lau Kok's departments have Campanula, the wind swinging, clear sound beautiful.
[ترجمه ترگمان]دپارتمان های زی لایو Campanula دارند، باد تاب می خورد، و صدای شفاف و زیبایی به گوش می رسد
[ترجمه گوگل]ادارات لوا کک Campanula، نوسان باد، صدای روشن زیبا
[ترجمه گوگل]ادارات لوا کک Campanula، نوسان باد، صدای روشن زیبا
5. Campanula bedroom can not fly too much, so as not to neurasthenia.
[ترجمه ترگمان]اتاق خواب Campanula نمی تواند زیاد پرواز کند، تا ضعف اعصاب نداشته باشد
[ترجمه گوگل]اتاق خواب Campanula نمی تواند بیش از حد پرواز کند، به طوری که به neurasthenia نیست
[ترجمه گوگل]اتاق خواب Campanula نمی تواند بیش از حد پرواز کند، به طوری که به neurasthenia نیست
6. Lobelia is Campanula half lotus plants Lobelia sessilifolia Lamb with the whole grass roots.
[ترجمه ترگمان]لوبلیا هنوز نیمی از گیاهان نیلوفر آبی لوبلیا sessilifolia را با تمام ریشه های علف پوشانده است
[ترجمه گوگل]Lobelia Campanula نیمه گیاه لوتوس Lobelia sessilifolia بره با تمام ریشه های علفی است
[ترجمه گوگل]Lobelia Campanula نیمه گیاه لوتوس Lobelia sessilifolia بره با تمام ریشه های علفی است
7. The sea gave Zhou Lijun a shellfish Campanula, which he brought back from his later moved to Zhou Lijun, no matter which would put the wind chimes hanging on the balcony.
[ترجمه ترگمان]دریا به zhou Lijun صدف دار می داد که پس از آن از او بیرون آورده بود تا zhou را که از بالکن آویخته بود بر روی بالکن نصب کند
[ترجمه گوگل]دریا به Zhou Lijun یک Campanula سیب زمینی سرخ شده، که او را از او به بعد نقل مکان کرد به ژو Lijun، بدون توجه به اینکه صدای زنگ های باد بالن حلق آویز
[ترجمه گوگل]دریا به Zhou Lijun یک Campanula سیب زمینی سرخ شده، که او را از او به بعد نقل مکان کرد به ژو Lijun، بدون توجه به اینکه صدای زنگ های باد بالن حلق آویز
8. Any of various herbs of the genus Campanula, native chiefly to the Northern Hemisphere and often having showy, bell-shaped, violet or blue flowers.
[ترجمه ترگمان]هر کدام از گیاهان مختلف جنوس Campanula که اصالتا اهل نیم کره شمالی است و اغلب دارای گله ای رز، بنفش یا آبی است
[ترجمه گوگل]هر یک از گیاهان مختلف از جن Campanula، بومی به طور عمده به نیمکره شمالی و اغلب دارای گل های زرق و برق دار، زنگ زده، بنفش یا آبی است
[ترجمه گوگل]هر یک از گیاهان مختلف از جن Campanula، بومی به طور عمده به نیمکره شمالی و اغلب دارای گل های زرق و برق دار، زنگ زده، بنفش یا آبی است
9. By comparing with other cytological data of Campanulaceae, this species is probably tetraploid and the genus Homocodon maybe close to Campanula and Adenophora in phylogeny .
[ترجمه ترگمان]با مقایسه با دیگر داده های cytological of، این گونه احتمالا tetraploid و سرده Homocodon ممکن است نزدیک به Campanula و Adenophora در فیلوژنی شود
[ترجمه گوگل]با مقایسه با سایر اطلاعات سیتولوژی Campanulaceae، این گونه احتمالا تتراپلوئید است و جنس Homocodon شاید نزدیک به Campanula و Adenophora در فیلوژنی باشد
[ترجمه گوگل]با مقایسه با سایر اطلاعات سیتولوژی Campanulaceae، این گونه احتمالا تتراپلوئید است و جنس Homocodon شاید نزدیک به Campanula و Adenophora در فیلوژنی باشد
10. If you want to send me, send me a colorful Campanula, so hang in my house and the central, constant ringing in my heart.
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید مرا بفرستید، یک Campanula رنگارنگ برایم بفرستید، پس در خانه من بمانید و مدام در قلب من زنگ بزنید
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید به من بفرستید، Campanula رنگی به من بدهید، بنابراین در خانه من آویزان و مرکزی، مداوم زنگ در قلب من
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید به من بفرستید، Campanula رنگی به من بدهید، بنابراین در خانه من آویزان و مرکزی، مداوم زنگ در قلب من
11. Every tower canopies are of uniform green glazed tile, hanging Yanjiao Campanula, ringtones Liaoliang pleasant.
[ترجمه ترگمان]هر برج canopies از کاشی های سبز و سبز رنگ به چشم می خورد
[ترجمه گوگل]هر سایبان برج از کاشی های یکپارچه سبز روشن، آویزان Yanjiao Campanula، زنگ های Liaoliang دلپذیر است
[ترجمه گوگل]هر سایبان برج از کاشی های یکپارچه سبز روشن، آویزان Yanjiao Campanula، زنگ های Liaoliang دلپذیر است
12. Enterprises to undertake various stamping parts processing, auto parts processing, mold manufacturing processes, enterprises have also developed a self-iron outdoor lawn Campanula Crafts series.
[ترجمه ترگمان]شرکت ها برای عهده دار شدن مراحل processing قطعات، پردازش قطعات خودرو، فرآیندهای ساخت قالب، شرکت ها نیز یک سری کارگاه های تولیدی در فضای باز در فضای باز - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]شرکت های مختلف از پردازش قطعات مهر زنی، پردازش قطعات خودرو، فرآیند تولید قالب، شرکت همچنین توسعه چمن Camontula Crafts چمن در فضای باز خود را
[ترجمه گوگل]شرکت های مختلف از پردازش قطعات مهر زنی، پردازش قطعات خودرو، فرآیند تولید قالب، شرکت همچنین توسعه چمن Camontula Crafts چمن در فضای باز خود را
13. At this time the chicken or the need to live, and then as general Campanula in the snow in "Goo" Zhijiao, the Wei Jingsheng for the spectacular.
[ترجمه ترگمان]در این زمان جوجه یا نیاز به زندگی و سپس به طور کلی Campanula در برف در \"Goo\"، وی Jingsheng برای تماشایی بودن
[ترجمه گوگل]در این زمان مرغ یا نیاز به زندگی، و سپس به طور کلی Campanula در برف در 'Goo' Zhijiao، Wei Jingsheng برای دیدنی
[ترجمه گوگل]در این زمان مرغ یا نیاز به زندگی، و سپس به طور کلی Campanula در برف در 'Goo' Zhijiao، Wei Jingsheng برای دیدنی
14. In his own little kingdom, her coffin for sofas and furniture, up to the old tire cushion, small glass bottles do Campanula, desert camel skull decoration to pick up.
[ترجمه ترگمان]در آن قلمرو کوچک خود، تابوت او برای نیمکت های راحتی و مبل ها، روی کو سن کهنه ای که بطری های شیشه ای کوچکی در آن تعبیه شده بود، برای چیدن پشم شتر صحرایی دیده می شد
[ترجمه گوگل]در پادشاهی کوچک خود، تابوت خود را برای مبل و مبلمان، تا کوسن قدیمی تایر، بطری های شیشه ای کوچک Kampanula، دکوراسیون جمجمه صحرا بیابان برای برداشتن
[ترجمه گوگل]در پادشاهی کوچک خود، تابوت خود را برای مبل و مبلمان، تا کوسن قدیمی تایر، بطری های شیشه ای کوچک Kampanula، دکوراسیون جمجمه صحرا بیابان برای برداشتن
پیشنهاد کاربران
Campanula ( زیست شناسی - علوم گیاهی )
واژه مصوب: گُل استکانی
تعریف: سرده ای از گل استکانیان علفی یکساله و دوساله و چندساله با حدود 300 گونه که بومی نواحی معتدل شمالی و مدیترانه ای و کوه های مناطق گرمسیری هستند، گل های آنها زنگوله ای و معمولاً آبی است و بسیاری از آنها به عنوان گیاهان زینتی پرورش داده می شوند
واژه مصوب: گُل استکانی
تعریف: سرده ای از گل استکانیان علفی یکساله و دوساله و چندساله با حدود 300 گونه که بومی نواحی معتدل شمالی و مدیترانه ای و کوه های مناطق گرمسیری هستند، گل های آنها زنگوله ای و معمولاً آبی است و بسیاری از آنها به عنوان گیاهان زینتی پرورش داده می شوند
کلمات دیگر: