بطورخیره کننده
dazzlingly
بطورخیره کننده
انگلیسی به فارسی
خیره کننده
انگلیسی به انگلیسی
• blindingly; stunningly, amazingly, impressively
جملات نمونه
1. The loading bay seemed dazzlingly bright.
[ترجمه ترگمان]خلیج بارگیری خیلی روشن به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]خلیج بارگیری به نظر می رسد خیره کننده روشن است
[ترجمه گوگل]خلیج بارگیری به نظر می رسد خیره کننده روشن است
2. She was spunky, dazzlingly defiant, and, I was sure, beautiful.
[ترجمه ترگمان]ای کاش خیلی هم باهوش و جسور بود و من هم مطمئن بودم، زیبا
[ترجمه گوگل]او خشمگین بود، خیره کننده بود، و من مطمئن بودم، زیبا است
[ترجمه گوگل]او خشمگین بود، خیره کننده بود، و من مطمئن بودم، زیبا است
3. His blue eyes were dazzlingly powerful in his strong, tanned face.
[ترجمه ترگمان]چشم های آبی رنگش از چهره نیرومند و آفتاب سوخته او برق می زد
[ترجمه گوگل]چشمان آبی او به صورت خیره کننده ای در چهره قوی و براقش قدرتمند بود
[ترجمه گوگل]چشمان آبی او به صورت خیره کننده ای در چهره قوی و براقش قدرتمند بود
4. This is a dazzlingly entertaining novel, spirited in all ways, and really, really mean.
[ترجمه ترگمان]این یک رمان سرگرم کننده و با نشاط است، در تمام جهات، و واقعا، واقعا به معنای آن است
[ترجمه گوگل]این یک رمان خیره کننده سرگرم کننده است که از همه جهات روحیه دارد و واقعا واقعا معنی دارد
[ترجمه گوگل]این یک رمان خیره کننده سرگرم کننده است که از همه جهات روحیه دارد و واقعا واقعا معنی دارد
5. The view was dazzlingly beautiful.
[ترجمه ترگمان]منظره بسیار زیبا بود
[ترجمه گوگل]این دیدگاه خیره کننده بود
[ترجمه گوگل]این دیدگاه خیره کننده بود
6. She was dazzlingly beautiful.
[ترجمه ترگمان]او هم خیلی زیبا بود
[ترجمه گوگل]او خیره کننده بود
[ترجمه گوگل]او خیره کننده بود
7. Willow Leaf is a dazzlingly beautiful Chinese woman who is smuggled to Vancouver, Canada.
[ترجمه ترگمان]ویلو برگ زن زیبای چینی زیبایی است که به ونکوور، کانادا قاچاق می شود
[ترجمه گوگل]ویلو برگ یک زن چینی زیبای زیبا است که به ونکوور کانادا مهاجرت کرده است
[ترجمه گوگل]ویلو برگ یک زن چینی زیبای زیبا است که به ونکوور کانادا مهاجرت کرده است
8. The palace looks dazzlingly brilliant and splendid in green and gold.
[ترجمه ترگمان]کاخ با شکوه و طلایی درخشان و درخشان به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]کاخ به نظر می رسد درخشان و درخشان و پر زرق و برق در سبز و طلا
[ترجمه گوگل]کاخ به نظر می رسد درخشان و درخشان و پر زرق و برق در سبز و طلا
9. Look, it is exquisite and dazzlingly brilliant and its value is incomparable.
[ترجمه ترگمان]ببینید، عالی است و بسیار عالی است و ارزش آن بی نظیر است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد، آن را نفیس و خیره کننده درخشان و ارزش آن غیر قابل مقایسه است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد، آن را نفیس و خیره کننده درخشان و ارزش آن غیر قابل مقایسه است
10. Oh, what a dazzlingly white room!
[ترجمه ترگمان]اوه، چه اتاق white dazzlingly!
[ترجمه گوگل]آه، یک اتاق خیره کننده سفید!
[ترجمه گوگل]آه، یک اتاق خیره کننده سفید!
11. They were dazzlingly white with long waving necks.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حالی که گردن waving را با دست تکان می دادند، سفید شده بودند
[ترجمه گوگل]آنها با گردن های طولانی پیچیده سفید رنگ بودند
[ترجمه گوگل]آنها با گردن های طولانی پیچیده سفید رنگ بودند
12. How to smile dazzlingly – it will light up your life.
[ترجمه ترگمان] چطور لبخند بزنی - زندگیت رو روشن میکنه -
[ترجمه گوگل]چگونه لبخند خیره کننده - زندگی شما را روشن خواهد کرد
[ترجمه گوگل]چگونه لبخند خیره کننده - زندگی شما را روشن خواهد کرد
13. They were dazzlingly white with long necks . They were swans.
[ترجمه ترگمان]آن ها با گردن های درازشان به رنگ سفید در آمده بودند قوها بودند
[ترجمه گوگل]آنها با گردن های بلند خیره کننده بودند آنها قوها بودند
[ترجمه گوگل]آنها با گردن های بلند خیره کننده بودند آنها قوها بودند
14. They dazzlingly white with long waving necks.
[ترجمه ترگمان]آن ها با گردن بلند و waving به رنگ سفید dazzlingly
[ترجمه گوگل]آنها با گردن های طولانی تکان دهنده سفید می شوند
[ترجمه گوگل]آنها با گردن های طولانی تکان دهنده سفید می شوند
کلمات دیگر: