کلمه جو
صفحه اصلی

secretariat


معنی : دبیرخانه، هیئت دبیران و کارمندان دفتری
معانی دیگر : هیئت دبیران وکارمندان دفتری
secretariat(e)
دبیرخانه، دفتر خانه، دارالاانشا، دبیری، منشی گری، کارمندان دبیرخانه

انگلیسی به فارسی

دبیرخانه، هیئت دبیران وکارمندان دفتری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the department of a government, organization, or the like that is entrusted with administration, record keeping, and secretarial work, or the employees of such a department.

(2) تعریف: the building or other physical space used by such a department.

• office that performs the administrative work for a large organization; clerical staff, administrative staff
a secretariat is a department responsible for the administration of an international political organization or of a legislative body.

مترادف و متضاد

دبیرخانه (اسم)
secretariat

هیئت دبیران و کارمندان دفتری (اسم)
secretariat

جملات نمونه

1. Students tried to barge into the secretariat buildings.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان تلاش کردند تا وارد ساختمان دبیرخانه شوند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان سعی کردند به ساختمان های دبیرخانه بارج کنند

2. He worked at the Secretariat of the United Nations for forty years.
[ترجمه ترگمان]او چهل سال در دبیرخانه سازمان ملل کار کرد
[ترجمه گوگل]او در مدت 40 سال در دبیرخانه سازمان ملل کار می کرد

3. The General Secretariat carries out the decisions of the Council and provides financial and administrative services for the personnel of the League.
[ترجمه ترگمان]دبیرخانه عمومی تصمیمات شورای امنیت را برعهده دارد و خدمات مالی و اجرایی برای پرسنل اتحادیه ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]دبیرخانه عمومی تصمیمات شورا را انجام می دهد و خدمات مالی و اداری را برای پرسنل لیگ فراهم می کند

4. It was agreed to establish a small permanent secretariat in Prague.
[ترجمه ترگمان]توافق شد که یک دبیرخانه دائمی کوچک در پراگ برقرار شود
[ترجمه گوگل]توافق برای ایجاد یک دبیرخانه دایمی کوچک در پراگ بود

5. The Secretariat is totally committed to providing an efficient and professional service for the Bar and others that we come in contact with.
[ترجمه ترگمان]دبیرخانه به طور کامل متعهد به ارائه خدمات کارآمد و حرفه ای برای وکلا و سایرین است که ما با آن ها در تماس هستیم
[ترجمه گوگل]دبیرخانه کاملا متعهد به ارائه خدمات کارآمد و حرفه ای برای بار و دیگران است که با آن تماس می گیریم

6. The secretariat for Mass Mobilization and Revolutionary Guidance was abolished.
[ترجمه ترگمان]دبیرخانه برای بسیج عمومی و دستورالعمل انقلاب منسوخ شد
[ترجمه گوگل]دبیرخانه بسیج جمعی و هدایت انقلاب لغو شد

7. Johnson looked like Secretariat at the Preakness, leaving everyone in his dust, breaking the Olympic record.
[ترجمه ترگمان]جانسون مانند Secretariat در the به نظر می رسید، و همه افراد را در خاک خود رها کرده و رکورد المپیک را شکست
[ترجمه گوگل]جانسون به عنوان دبیرخانه در Preacness شبیه بود، همه را در گرد و غبار خود، شکستن رکورد المپیک

8. The plenum also elected a new politburo, secretariat and central military commission.
[ترجمه ترگمان]این کمیسیون همچنین یک کمیته اجرایی جدید، دبیرخانه و کمیسیون مرکزی نظامی را انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]این مجلس همچنین یک هیات سیاسی جدید، دبیرخانه و کمیسیون نظامی مرکزی انتخاب کرد

9. The codex secretariat has pressed governments to encourage more consumer groups to attend.
[ترجمه ترگمان]دبیرخانه codex دولت ها را تحت فشار قرار داده است تا گروه های مصرف کننده بیشتری را تشویق کند که در آن شرکت کنند
[ترجمه گوگل]دبیرخانه کدکس از دولت ها خواسته است تا گروه های مصرف کننده بیشتری را برای حضور در این گروه تشویق کند

10. The day-to-day administration is the task of the secretariat of the stock exchange.
[ترجمه ترگمان]مدیریت روز به روز وظیفه دبیرخانه بورس اوراق بهادار است
[ترجمه گوگل]اداره روز به روز وظیفه دبیرخانه بورس اوراق بهادار است

11. There is no formal secretariat or headquarters and no civil servants from other countries participate.
[ترجمه ترگمان]هیچ دبیرخانه یا دفتر رسمی وجود ندارد و هیچ کارمندان دولتی از کشورهای دیگر در این مراسم شرکت نمی کنند
[ترجمه گوگل]هیچ دبیرخانه رسمی یا دفتر مرکزی وجود ندارد و هیچ خدمتگزار دولتی از کشورهای دیگر نیست

12. Despite its international image, FoE International's secretariat - currently in London - consists of one person.
[ترجمه ترگمان]با وجود وجهه بین المللی اش، دبیرخانه بین المللی foe که در حال حاضر در لندن است، از یک نفر تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]دبیرخانه FoE International، که در حال حاضر در لندن است، با وجود تصویر بین المللی اش، شامل یک نفر است

13. A secretariat staffer involved with the latter says multinational industry should police itself.
[ترجمه ترگمان]یک کارمند دبیرخانه که درگیر این شرکت است می گوید که صنعت چند ملیتی باید خود پلیس باشد
[ترجمه گوگل]یک کارمند دبیرخانه درگیر با دومی میگوید صنعت چند ملیتی باید خود را پلیسی کند

14. The Secretariat, an organ operating under WFCMS, is responsible for WFCMS's functionary management.
[ترجمه ترگمان]دبیرخانه، یک ارگان فعال در ناحیه WFCMS، مسئول مدیریت اداری WFCMS است
[ترجمه گوگل]دبیرخانه، یک سازمان تحت نظارت WFCMS، مسئول مدیریت عملکرد WFCMS است

15. In addition, SHMT also as Zhejiang Technical Committee Secretariat of medical device.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر آن، SHMT نیز به عنوان دبیرخانه کمیته فنی Zhejiang دستگاه پزشکی شناخته می شود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، SHMT همچنین به عنوان کمیته فنی ژجیانگ دپارتمان تجهیزات پزشکی


کلمات دیگر: