کلمه جو
صفحه اصلی

ball of fire

انگلیسی به فارسی

توپ از آتش


انگلیسی به انگلیسی

• enthusiastic or energetic person; charismatic individual; person who experiences accelerated professional success; fireball

جملات نمونه

1. They saw a big flash and a huge ball of fire reaching hundreds of feet into the sky.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک فلاش بزرگ و یک توپ بزرگ آتش را دیدند که به صدها پا در آسمان می رسید
[ترجمه گوگل]آنها دیدند که یک درخشش بزرگ و یک گلوله بزرگ آتش به صدها فوت به آسمان می رسد

2. They heard a loud explosion and saw a ball of fire go up.
[ترجمه ترگمان]آن ها صدای انفجاری بلند شنیدند و گلوله ای از آتش را دیدند
[ترجمه گوگل]آنها صدای انفجار شدیدی را شنیدند و دیدند كه یك توپ آتش بالا می رود

3. The sun was a huge ball of fire low on the horizon.
[ترجمه ترگمان]خورشید در افق بسیار کوچک به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]خورشید یک توپ عظیم آتشین در افق بود

4. The sun is like a great ball of fire.
[ترجمه ترگمان]خورشید مثل یک توپ آتشین است
[ترجمه گوگل]خورشید مانند یک توپ بزرگ آتش است

5. The hijacked plane exploded in a ball of fire.
[ترجمه ترگمان]هواپیمای ربوده شده در گلوله ای از آتش منفجر شد
[ترجمه گوگل]هواپیمای ربوده شده در یک گلوله منفجر شد

6. Douglas was a ball of fire all season.
[ترجمه ترگمان] داگلاس \"تمام فصل یه توپ آتشین بود\"
[ترجمه گوگل]داگلاس تمام فصل توپ آتش بود

7. The sun blazing like a ball of fire . This idiom describes the extremely hot weather.
[ترجمه ترگمان]خورشید مانند گلوله آتش می درخشید این عبارت، آب و هوای بسیار گرم را توصیف می کند
[ترجمه گوگل]آفتاب مانند یک توپ آتش شعله ور می شود این اصطلاح هوای بسیار گرم را توصیف می کند

8. So, his plane didn't explode in a big ball of fire?
[ترجمه ترگمان]پس، هواپیماش با یه توپ آتشین منفجر نشده؟
[ترجمه گوگل]هواپیمای او #39 ؛ در یک توپ بزرگ آتش منفجر نشده است؟

9. There was a great roar and a giant ball of fire.
[ترجمه ترگمان]غرش عظیمی به گوش رسید و گلوله ای عظیم از آتش
[ترجمه گوگل]یک غرش بزرگ و یک توپ آتش عظیم بود

10. The sun shone fiercely, like a Ball of fire.
[ترجمه ترگمان]خورشید به شدت می درخشید، مثل بال آتش
[ترجمه گوگل]خورشید به شدت مانند یک توپ آتش درخشید

11. The sun looks like a big ball of fire.
[ترجمه ترگمان]خورشید مثل یک توپ بزرگ آتش به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]خورشید مانند یک توپ بزرگ آتش به نظر می رسد

12. Jane studies well but she is not a ball of fire at playing badminton.
[ترجمه ترگمان]جین خوب مطالعه می کند، اما در حال بازی بدمینتون نیست
[ترجمه گوگل]جین خوب درس می خواند اما در بازی بدمینتون توپ آتشین نیست

13. The ball of fire stayed in that oneas it burned anda loud roar.
[ترجمه ترگمان]گوی آتشین در آن جا مانده بود و می غرید و می غرید و می غرید و می غرید
[ترجمه گوگل]توپ آتش در آن قسمت ماند و آن را سوزاند و غرش شدیدی داشت

14. Is Bob a ball of fire?
[ترجمه ترگمان]باب گلوله آتش است؟
[ترجمه گوگل]آیا باب یک توپ آتش است؟

پیشنهاد کاربران

گلوله ی آتیش

آتیش پاره


کلمات دیگر: